



شرايط نفقه زن
نفقه منوط به اطاعت زن از شوهر است. از آنجايي كه در جامعه ما مسئوليت خانوادگي يكي از ويژگي هاي مرد تلقي مي شود، قانونگذار او را مكلف به تامين نفقه مي داند، اما اين قانون استثناهايي نيز دارد و در واقع در مواردي مرد مجاز است از پرداخت نفقه خودداري كند. .
نمي توان به بهانه اشتغال زن از دادن نفقه امتناع كرد
ماده 1107 قانون مدني اصلاحي مصوب 1380 نفقه را معادل تمام نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن تعريف مي كند: نفقه شامل كليه نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن از قبيل پوشاك، غذا، اثاثيه منزل و پزشكي است. مخارج و بهداشت و خدمتكار در صورت عادت يا نياز به علت كمبود يا بيماري.
آنچه از ماده 1107 قانون مدني برميآيد اين است كه عرفاً حيثيت و نياز زن ملاك عمل است نه حيثيت مرد.
قطعاً اگر زن وابسته به خانواده باشد، شوهر بايد وسايل زندگي او را به اقتضاي موقعيت اجتماعي و خانوادگي او فراهم كند.
اين در حالي است كه حتي اگر زن درآمد مستقلي داشته باشد، شوهر نمي تواند به بهانه توانايي زن از پرداخت نفقه خودداري كند.
در چه مواردي زن مستحق نفقه نيست؟
با توجه به اينكه نفقه موكول به اتمام كامل (مشخص و عام) است، در صورت عدم تمكين زن از شوهر، «نشزه» محسوب مي شود و نفقه به او تعلق نمي گيرد. بود.
با توجه به اينكه نفقه موكول به اتمام كامل (مشخص و عام) است، در صورت عدم تمكين زن از شوهر، «نشزه» محسوب مي شود و نفقه به او تعلق نمي گيرد.
ضمانت اجراي مدني نفقه در موارد ۱۱۱۱، ۱۱۱۲ و ۱۱۲۹ قانون مدني منظور شده است.
ماده 53 قانون جديد حمايت از خانواده مصوب 1390 ضمن نسخ ماده 642 قانون مجازات اسلامي، مجازات كيفري ترك انفاق را تعيين و جرم مذكور را جزء جرايم قابل گذشت قرار داده است. مطالبه و طرح دعوي در دادگاه براي وصول آن. ميزان نفقه چقدر است؟
در قانون براي نفقه مبلغ مشخصي تعيين نشده است، اما به طور كلي مواردي مانند موقعيت خانوادگي و اجتماعي، آداب و رسوم و عادات ساكنين هر منطقه و از همه مهمتر وضعيت مالي مرد در وضعيت مالي افراد مؤثر است. مقدار نفقه نفقه زن چه زماني تعلق مي گيرد؟
پس از عقد و مراحل عقد ازدواج، رابطه زناشويي برقرار مي شود و طبق قانون، حقوقي براي زن و مرد (زن و شوهر) ايجاد مي شود. گاه قانونگذار بنا به دلايلي زن را از گرفتن نفقه محروم كرده و عليرغم قاعده كلي اين حق را به مرد داده است كه به همسرش نفقه ندهد و از آنجايي كه اين اجازه از سوي شارع داده شده است، مرد را نمي توان به دليل عدم دادن نفقه تحت تعقيب قرار داد. . با درخواست نفقه عليه وي اقامه دعوي كرده يا اقامه دعوي كرده است.

حق حبس مهريه زوجه
زن مي تواند تعيين مهريه را به شوهر يا هر شخصي كه بخواهد بسپارد و شخص معين مي تواند هر مقداري را كه بخواهد تعيين كند، اما اگر اختيار تعيين مهريه به خود زن داده شود، زن نمي تواند بيشتر از آن بدهد. از مهريه ايده آل به عنوان مهريه تعيين كنيد.
زن و شوهر مي توانند در ضمن عقد با يكديگر توافق كنند كه زن حق حبس ندارد. زوج حق بازداشت ندارد و نمي تواند پرداخت مهريه زوجه را مشروط به تمكين زوجه به تعويق بيندازد. عدم توانايي زوج در پرداخت مهريه زوجه حتي در صورت اثبات اين عدم توانايي در دادگاه موجب حبس حق زوجه نخواهد شد و در اين صورت زن حق حبس خواهد داشت. اگر زن مهريه نداشته باشد حق بازداشت نخواهد داشت.
تعيين مهريه و مسائل مربوط به آن
براي تعيين مهريه رضايت زوجين ملاك است و نيازي به رضايت خانواده يا افراد ديگر نيست. طرفين مي توانند با توافق دوجانبه تعيين مهر را به شخص معين ديگري واگذار كنند. زن مي تواند تعيين مهريه را به شوهر يا هر شخصي كه بخواهد بسپارد و شخص معين مي تواند هر مقداري را كه بخواهد تعيين كند، اما اگر اختيار تعيين مهريه به خود زن داده شود، زن نمي تواند بيشتر از آن بدهد. از مهريه ايده آل به عنوان مهريه تعيين كنيد.
در صورتي كه اختيار تعيين مهريه به زن داده شود و زن مهريه خود را بالاتر از مهريه ايده آل تعيين كند، مرد مي تواند از قبول اين مهريه خودداري كرده و براي كاهش مهريه به ميزان مطلوب به دادگاه مراجعه كند. در صورت توافق زن و شوهر براي تعيين مهريه، هيچ كدام نمي توانند بدون رضايت ديگري اختيار تعيين مهريه را از آن شخص بگيرند. شخصي كه زن و شوهر او را براي تعيين مهريه انتخاب كرده اند مي توانند به طور كلي از انجام اين كار خودداري كنند، در اين صورت تعيين مهريه با دادگاه است مگر اينكه طرفين شخص ديگري را براي اين كار در نظر بگيرند يا خودشان بر ميزان آن توافق كنند. مهريه
در صورتي كه قبل از تعيين مهريه توسط شخص تعيين شده طرفين از يكديگر جدا شوند، باز هم اختيار تعيين ميزان مهريه به شخص محول است و اوست كه بايد ميزان مهريه را تعيين كند. در صورتي كه تعيين ميزان مهريه بعد از نزديكي زوجين و قبل از تعيين مهريه فوت كند، زن مستحق مهريه خواهد بود.
در عقد دائم اگر مهريه معين نشده باشد يا مهريه شرط نشده باشد عقد صحيح است و طرفين مي توانند پس از عقد با توافق يكديگر مهريه را تعيين كنند. در عقد دائم اگر شرط شده باشد كه زن مهريه نداشته باشد عقد صحيح است ولي شرط صحيح نيست و طرفين بعد از عقد مهريه را تعيين مي كنند و اگر قبل از تعيين مهر با هم رابطه داشته باشند. ، سپس مهريه به زن تعلق مي گيرد.
در عقد دائم اگر زوجين بعد از عقد و قبل از تعيين مهريه نزديك شوند، مهريه به زوجه تعلق مي گيرد. براي تعيين مهريه، وضعيت زن از نظر شئون خانوادگي و ساير خصوصيات فردي در مقايسه با ساير زنان مانند او و مهريه آنها در نظر گرفته مي شود.
در عقد دائم اگر يكي از زوجين بعد از عقد قبل از تعيين مهريه و قبل از نزديكي فوت كند، مهريه اي به زن تعلق نمي گيرد. اگر مهريه معين نشده باشد ولي بين زن و شوهر قرابت وجود داشته باشد و مرد قبل از تعيين مهر فوت كند، زن مي تواند از اموالي كه شوهر متوفي به جا گذاشته است، مهريه خود را مطالبه كند. مي توانند مهريه اين زن را از شوهرش در صورت زنده بودن و از ما بخواهند كه اگر مرده او را ترك كنيم.
اگر مهريه معين نامشخص باشد يا فاقد ارزش مالي باشد باطل تلقي مي شود و در عوض به زن مهريه مشابهي تعلق مي گيرد. اگر مهريه معين، مال معيني باشد و اين مال متعلق به ديگري باشد، زن مي تواند عين يا قيمت آن مال را به عنوان مهريه از شوهر مطالبه كند و در صورت اذن صاحب مال، خودش مي تواند آن مال را مطالبه كند. . بودن
احكام مهريه در ازدواج موقت
در عقد موقت اگر مهريه براي زن تعيين نشده باشد عقد باطل است. اگر در عقد موقت زن در مدت مقرر و قبل از نزديكي فوت كند، مهريه به او تعلق مي گيرد. در عقد موقت اگر مرد تا پايان مدت با زن رابطه جنسي نداشته باشد، زن مي تواند تمام مهريه را از مرد بگيرد. در عقد موقت اگر شوهر تمام مدت عقد را قبل از دخول به زن بدهد، بايد نصف مهر را به زن بدهد.
تأثير فسخ نكاح در پرداخت مهريه
اگر ازدواج ادامه يابدقبل از وقوع دخول بين زن و شوهر به يكي از جهات شرعي فسخ مي شود، مهريه اي به زن تعلق نمي گيرد، مگر اينكه علت فسخ، عدم توانايي زوج در انجام فعل باشد كه به آن عيب عنان مي گويند. در اين نيمي از مهريه به زن تعلق مي گيرد.
اگر بعد از دخول به هر نحوي فسخ شود، تمام مهريه تعيين شده متعلق به زن خواهد بود. اگر مهريه معين نشده باشد و عقد به واسطه عنان فسخ شود، زن مي تواند نصف مهر خود را از مرد مطالبه كند. اگر علت فسخ نكاح فريب زن توسط مرد باشد، به هيچ عنوان مهريه اي به زن تعلق نمي گيرد.




زن و شوهري كه در خارج از كشور زندگي مي كنند و تصميم به انجام تشريفات طلاق در ايران و طبق قوانين ايران دارند و البته بر سر مسائل مالي و حقوق زوجه اختلافي ندارند، مي توانند از امكان و فرمت طلاق استفاده كنند. طلاق توافقي و زير نظر وكيل طلاق در ايران مراحل و تشريفات طلاق را در مدت كوتاهي طي كردند و به هدف رسيدند. نكته مهم در اينجا اين است كه اگرچه قوه قضاييه ايران طي سال هاي 1398 تا 1400 (1398-1398) تلاش مي كند كه با ايجاد مانع براي انجام طلاق توافقي، با مشكل مواجه شده و زمان آن را طولاني كند. اما زن و شوهري كه در خارج از كشور زندگي مي كنند، اگر هر دو وكالت وكلايي داشته باشند كه با يكديگر سازگاري داشته باشند و در انجام طلاق توافقي نيز تجربه و تخصص داشته باشند، طبيعتاً خيلي سريع و خيلي خوب به نتيجه مي رسند. دفتر حقوقي قضات حامي همواره در انجام طلاق توافقي در سريع ترين زمان و با بهترين كيفيت و با هزينه مناسب پيشرو بوده است. در زير يك نمونه آورده شده است. پرونده كامل طلاق توافقي كه زن و شوهر در خارج از كشور سكونت دارند و به وكلاي دفتر وكالت ما وكالت داده اند و طبيعتاً متذكر مي شود كه در مدت زمان بسيار كوتاهي به نتيجه مطلوب رسيده است. يادداشت شده - مورد دقت نظر واقع شده.
اطلاعاتي در مورد نكات مهم طلاق براي ايرانيان مقيم خارج از كشور
رتبه: رتبه بندي مقاله | تعداد بازديد: 383
وكالت طلاق
سفارت جمهوري اسلامي ايران - لاهه
جزئيات مشتري
نام: سوميا نام خانوادگي: .......... نام پدر: يعقوب شماره شناسنامه: ........ تاريخ تولد: ...... محل صدور شناسنامه: تهران شماره ملي : .. ........ تلفن : ............ ساكن : ......................... .........
پرونده وكيل
مراجعه به هر يك از مراجع قضايي و دادگاه هاي عمومي و خانواده و حوزه هاي تابعه در هر نقطه از كشور جمهوري اسلامي ايران و در صورت لزوم نيروهاي اداري و سازمان ثبت اسناد و املاك كشور و كليه ادارات و ادارات مربوط. آن سازمان، دفاتر رسمي ثبت ازدواج و طلاق و ساير مراجع ذيصلاح در خصوص طلاق موكل از ازدواج آقاي احمد ... فرزند: يعقوب دارنده شناسنامه شماره: ..... شماره شناسنامه ملي: ... ..... تاريخ تولد: 1359/ 29/04 محل تولد: تهران براي هر نوع طلاق اعم از رجعي يا رجعي طلاق با هر شرايط و شرايط و به هر نحو اعم از پرداخت مهريه، نفقه، نفقه، پرداخت مهريه با قبول همان مهريه با معادل كمتر از مهريه و قبل از مهريه و همچنين نفقه و ساير حقوق مالي و با هر شرايطي كه در قبال درج شده باشد. اقدام و تعيين حضانت طفل/فرزندان صغير شامل قبول يا رد ولايت، ملاقات و تعيين نفقه و همچنين معرفي و انتخاب داور، مراجعه به واحد مشاوره و شركت در جلسات مشاوره با حق وكالت به ديگران و انتخاب. و انعقاد قرارداد وكالت با هر يك از وكلاي دادگستري با هر شرط و اختياري كه وكيل مذكور براي طلاق زن موك مقتضي بداند. ل تقديم دادخواست و دفاع و اعتراض به رأي صادره و درخواست تجديدنظر و در صورت لزوم اعتراض به رأي دادگاه تجديدنظر و اعاده دادرسي، استرداد دادخواست يا دادخواست و انجام امور وكالتي و حضور در دفترخانه رسمي طلاق. و اعدام صيغه طلاق شرعي و امضاي كليه اوراق و اسناد و دفاتر ثبت طلاق و درج واقعه طلاق در شناسنامه مددجو و همچنين انجام ساير تشريفات لازم و قانوني با اختيار تام به نحوي كه موكل مجبور به امضاي مجدد نباشد. در هر يك از مراحل
محدوديت هاي قدرت
وكيل مارگوم حق تفويض به غير را دارد و اختيار عزل و نصب وكلاي منتخب را دارد و داراي اختيارات گفته شده و كامل مي باشد. وكالت طلاق مرد
سفارت جمهوري اسلامي ايران - لاهه
جزئيات مشتري
نام: احمد نام خانوادگي: .......... نام پدر: يعقوب شماره شناسنامه: ........ تاريخ تولد: ...... محل صدور شناسنامه: تهران شماره ملي : .. ........ تلفن : ............ ساكن : ......................... .........
مشخصات وكيل
نام: سيروس نام خانوادگي: ......... نام پدر: يعقوب شماره شناسنامه: ....... تاريخ تولد: ........... شماره ملي: .... ........... ساكن: .....................
پرونده وكيل
به هر يك از مراجع قضايي و دادگاه هاي عمومي و خانواده و دادگاه هاي تابعه در هر نقطه از كشور جمهوري اسلامي ايران مراجعه كنيد.
نيروهاي اداري و سازمان ثبت اسناد و املاك كشور و كليه ادارات و اسناد مربوط به آن سازمان، دفاتر رسمي ثبت ازدواج و طلاق و ساير موسسات.
صالحا در خصوص طلاق خانم: سوميا ...... فرزند: ابراهيم دارنده شماره شناسنامه: ..... شماره شناسنامه ملي: ........ تاريخ تولد: 31 شهريور 1359 محل شناسنامه: تهران از شرط نكاح موكل به هر نوع طلاق اعم از رجعي يا اعلامي از نوع طلاق، طلاق با هر شرط و توافق و به هر نحو اعم از پرداخت مهريه، نفقه، نفقه، پرداخت. مهريه با قبول همان مهريه با معادل كمتر و با قبلي. از جهيزيه و همچنين نفقه و ساير حقوق مالي و با هر شرايط مندرج در قرارداد و تعيين حضانت طفل/ فرزندان اعم از قبول يا رد ولايت و ملاقات و تعيين نفقه و همچنين معرفي و انتخاب داور مراجعه به واحد مشاوره و شركت در جلسات مشاوره. با حق توكيل به غير و انتخاب و انعقاد قرارداد وكالت با هر يك از وكلاي دادگستري با هر شرط و اختياري كه وكيل مذكور مقتضي بداند به منظور طلاق زوجه موكل و تقديم دادخواست و دفاع و اعتراض به رأي صادره. و تجديدنظرخواهي و در صورت لزوم اعتراض به رأي دادگاه تجديدنظر و درخواست ميانجي گري و اعاده دادرسي، استرداد دادخواست يا دادخواست و انجام كار وكالت و حضور در هر يك از دفاتر رسمي طلاق و اجراي صيغه طلاق شرعي و غيره. بر. تصحيح كليه اوراق و مدارك و دفاتر ثبت طلاق و درج واقعه طلاق در شناسنامه مددجو و انجام ساير تشريفات لازم و قانوني با صلاحيت تام به نحوي كه موكل نيازي به امضاي مجدد نداشته باشد. از مراحل

آشنايي با نكات مهم وكالت مستقل
ذكر اين نكته ضروري است كه سلب صلاحيت وكيل مانع از انجام وكالت از سوي موكل نخواهد شد، بنابراين در صورتي كه در عقد ضروري مانند عقد بيع يا به موجب توافق در اختيار، شخصي به عنوان وكيل انتخاب شود. وكالت، وقوع «عقد واجب» ذكر شده است. و عبارت «عقد خارجي لازم» درج شده باشد، طرف مقابل موكل حق عزل وكيل را ندارد.
نمونه بارز آن، نمايندگي زنان در طلاق است. يعني اگر زن وكالت طلاق خود را علاوه بر عقد لازم يعني نكاح يا يكي از عقود ضروري ديگر مانند بيع گرفته باشد، شوهرش نمي تواند او را عزل كند. به اين نوع بازنمايي، نمايندگي مستقل مي گويند.
قانون مدني جمهوري اسلامي ايران وكالت را پذيرفته است و به همين دليل در اصل و مشروعيت آن بحثي نشده است، اما فن قانون مدني با آنچه در فرانسه، انگلستان و آمريكا وجود دارد متفاوت است. در قانون مدني ما آمده است كه اين شرط بايد در ضمن عقد تكليفي باشد. اين قرارداد اجباري چگونه منعقد مي شود؟
معمولاً وقتي افراد چه به عنوان وكالت براي ضمانت نامه يا به عنوان فروشنده به دفاتر اسناد رسمي مراجعه مي كنند، خريدار يا شخصي كه ضمانت نامه به نفع او انجام شده است، متوجه مي شود كه موكل نبايد حق عزل داشته باشد. سردفتران حرفه اي اين موضوع را تشخيص مي دهند، بنابراين دفاتر اسناد رسمي از فرم هايي استفاده مي كنند كه به شرح زير است: موكل در قرارداد خارجي لازم از حق عزل وكيل صرف نظر كرده و طرفين نيز وكالت نامه را امضا كرده اند يا اينكه فقط موكل امضا مي كند. زيرا اكثر قراردادهاي نمايندگي بايد توسط مشتري امضا شود، زيرا وكالت يك قرارداد است و قرارداد نيز نياز به درخواست و قبول دارد.
نكات مهم وكالتنامه
اگر وكيل به موجب عقد بيع، عامل مالي را از موكل خريده و از موكل (فروشنده) وكالت گرفته باشد، مثلاً موكل فوت كند، هر چند وكالت باطل و از بين رفته باشد. ، اما ضايع شدن حقوق وكيل (يعني خريدار) است. نيست و مالكيتش باقي است; چون طبق عقد بيع مالك ملك بوده و حالا وراث موكل بايد رسما ملك را به وكيل منتقل كنند.
لذا لازم است افراد پس از اخذ وكالت نامه فروش ملك يا خودرو در اسرع وقت نسبت به انتقال قطعي و رسمي در دفاتر اسناد رسمي بدون حضور مشتري (فروشنده) اقدام نمايند. زيرا با فوت مثلاً موكل (فروشنده) آن وكالت ديگر ارزشي ندارد و ورثه متوفي بايد سند رسمي را منتقل و امضاء كنند كه وقت گير است.فرآيند ming و مشكلات زيادي دارد.
وكالت صرفاً وكالت موكل نزد وكيل در اجراي دعوي است; و انتقال وكالت محسوب نمي شود و هيچكس نمي تواند با وكالت ادعاي مالكيت كند مگر اينكه به موجب عقود بيع و صلح يا هبه به آن منتقل شده باشد.
افراد هنگام خريد و فروش ملك خود بايد معامله اي را در قالب عقد بيع انجام دهند و مالكيت خود را ثابت كنند. زيرا اگر شخصي بدون تنظيم قرارداد بيع به عنوان وكالت معامله كند و مثلاً موكل فوت كند در اين صورت همانطور كه گفته شد وكالت تلف مي شود و ظاهراً وكيل ديگر نمي تواند با اين وكالت مالكيت را ثابت كند و مالكيت آن را ثابت كند. مشكل مي شود مگر اينكه وكيل مالكيت خود را با دلايل و مستندات ثابت كند.
در مورد وكالت غيرمسلح يك سوال به ذهن متبادر مي شود و آن اينكه آيا موكل در وكالت غيرمسلح مي تواند به تنهايي وكالت را انجام دهد، يعني اگر وكالت، فروش خانه باشد؟ با وجود اينكه موكل از خود حق عزل وكيل را سلب كرده است، آيا مي تواند اقدام به فروش كند يا خير؟ در پاسخ بايد گفت وكالت بدون وكالت و انجام دعواي وكالت دو مقوله مجزا و متمايز است و انجام وكالت در وكالت توسط خود موكل ممنوع است و قانون ندارد و موكل مي تواند همان كاري را انجام دهد كه به ديگري تفويض كرده است و در اين صورت عقد وكالت فسخ مي شود.
لازم به ذكر است در صورتي كه موكل در عقد خارجي وكالت لازم را لغو كرده باشد در اين صورت موكل حق عزل وكيل را از دست داده و حق انجام وكالت را نخواهد داشت.
همچنين اگر موكل مال منقول يا غيرمنقول خود را به صورت بيع به وكيل فروخته باشد و سپس موكل بدون اجازه وكالت را به وكيل فروخته باشد. در اين صورت موكل حق انجام وكالت را ندارد زيرا مالكيت از دست موكل خارج مي شود و انجام وكالت توسط موكل جرم و بيع مال غير محسوب مي شود.
لازم است افراد نسبت به اموال خود (اعم از ملك يا خودرو) سند رسمي انتقال دهند و يا در صورتي كه به دليل موانع و مشكلات امكان انتقال ندارند، قبل از تنظيم وكالتنامه براي فروش، مبايعه نامه (بيع عادي) تنظيم كنند. در زمان مناسب بدون حضور موكل با وكالت نامه فروش بدون حضور موكل اقدام به انتقال رسمي مي نمايند. همچنين به روساي دفاتر اسناد رسمي پيشنهاد مي شود در تنظيم وكالتنامه فروش ملك يا خودرويي كه قبلاً توسط موكل فروخته شده است شرط «موكل علاوه بر عقد خارجي بايد انجام محرومان و ابطال وكالت.
اگرچه وكالت حقوقي در بيشتر موارد اهداف طرفين قرارداد را برآورده ميكند و داراي شايستگيهايي است. اما در مواردي عواقب و مشكلات جدي دارد و با امضاي وكالتنامه رسمي، افراد ناخواسته تمام دارايي و دارايي خود را از دست مي دهند و اين به دليل عدم آگاهي و اطلاعات كافي در مورد وكالت است.

وكالت قراردادي جايز است يعني عقدي كه با فوت هر يك از طرفين يا استعفاي وكيل يا عزل وكيل توسط موكل يا با جنون وكيل يا موكل خاتمه مي يابد. بنابراين وكالت مفهوم وكالت است كه در قانون مدني از آن به عنوان وكالت ياد مي شود. بر اساس اعتماد آموخته و داده مي شود. وكالت عقدي است كه شخصيت وكيل عامل اصلي عقد است خواه وكالت در عقود باشد يا وكالت در دعاوي. طبق قانون از اين حيث تفاوتي بين عقد وكالت بلامعارض يا عقد وكالت ساده نيست. موكل هر زمان كه بخواهد مي تواند وكيل خود را عزل كند اما طرفين مي توانند در قرارداد، سلب صلاحيت وكيل را شرط كنند. حال در پاسخ به اين موضوع آيا موكل مي تواند خودش وكيل باشد يا اين حق فقط براي وكيل محفوظ است؟ هر چند وكالت يك وكالت ساده نيست و جزء وكالت بلاعوض و دائمي محسوب مي شود. اما عقد از نظر ماهيت جايز است و مانند وكالت ساده با فوت يا جنون طرفين فسخ و از بين مي رود و ديگر ارزش عملي ندارد و باطل مي شود و اگر اين چندين بار وكالت نامه تفويض شده است، به همين دلايل همچنان از بين مي رود. قرارداد وكالت
مواد 656 تا 683 قانون مدني ايران به تبيين قواعد و خصوصيات عقد وكالت به عنوان يكي از عقود معين اختصاص دارد.
طبق ماده 656 ق.م (قانون مدني) وكالت عقدي است كه در آن يكي از طرفين، طرف ديگر را براي انجام كاري وكيل خود قرار مي دهد. طرفين عبارتند از موكل به معناي اذن دهنده و وكيل به معناي مجاز.
در تقسيم عقود و عقود، عقد وكالت از عقود مباح محسوب مي شود;
طبق ماده 186 ق.م، عقد در صورتي جايز است كه هر يك از طرفين عقد بتواند هر وقت بخواهد آن را فسخ كند و در مقابل عقد لازم است. (طبق ماده 185 ق.م، عقدي است كه هيچ يك از طرفين معامله حق فسخ آن را ندارند مگر در موارد معيني كه با خيارات يا تخفيفات منافات دارد، مانند بيع، اجاره، صلح، مزرعه. ، ازدواج و غيره)
در عقد وكالت هر يك از موكل و وكيل در هر زماني مي توانند آن را فسخ كنند.
بر اساس مقررات مواد 678 و 954 و 683 ق.م، با فوت و جنون و جنون در صورتي كه رشد مؤثر باشد و مال و وكالت از بين برود يا موكل انجام دهد يا مدت وكالت. وكيل در مورد وكالت منقضي مي شود. وكالت فسخ مي شود.
در پاره اي از موارد، به ويژه در فروش اموال منقول و غير منقول، اين وكالت ساده به درد طرفين نمي خورد و به اهداف آنها نمي رسد; زيرا هر يك از موكل و وكيل مي تواند آن را مختل كند; لذا براي ايجاد رابطه مستقر، غير قابل فسخ و غير قابل انفصال، طرفين به وكالت نامه خاصي با عنوان وكالت مراجعه مي كنند.
انواع قراردادهاي وكالت
1- وكالت نامه ساده 2- وكالت نامه بدون معارض
وكيل معزول عموماً به وكيلي اطلاق مي شود كه موكل او ديگر حق عزل وكيل و فسخ وكالت را ندارد.
به عبارت ديگر، وكالت ساده كه عقد جايز بوده است، در حكم عقد زماني لازم مي شود كه طرفين نتوانند آن را فسخ كنند و دليل اصلي ابتكارات مردم براي اقدام بدون وكالت است. و درخواست آنها از دفاتر اسناد رسمي به همين دليل است. است؛ به عنوان مثال، زماني كه شخصي يك واحد آپارتمان را از شخصي خريداري مي كند. اما به دلايلي نمي تواند آن را به صورت رسمي منتقل كند. به ناچار وكيل (در اينجا خريدار) مبيع را از موكل (در اينجا فروشنده) در دفاتر اسناد رسمي خريداري مي كند. پس از رفع موانع و در زمان مناسب بدون حضور يا نياز موكل، نسبت به انتقال رسمي آن اقدام مي كند و با اخذ اين وكالت، موكل ديگر نمي تواند قرارداد وكالت را فسخ يا وكيل را عزل كند.
وكالت فقط در بحث اموال به كار نمي رود; بلكه در شرايط شخصي براي خردار اهميت ويژه اي دارد. به عنوان مثال، طبق ماده 1133 ق.م، مرد حق طلاق دارد، اما زن مي تواند با درخواست وكيل طلاق از مرد در ضمن عقد، حق طلاق داشته باشد. و شوهر (موكل) ديگر نمي تواند وكيل (زن) را عزل كند يا وكالت را فسخ كند. مگر اينكه عقد اصلي يعني نكاح منفسخ و از بين برود و عقد وكالت نيز از بين برود. بنابراين افراد داراي وكالت مي توانند به آنها دست يابنداهداف
اصل عقد وكالت در ماده 679 ق.م بيان شده است كه مقرر مي دارد: «موكل مي تواند هر وقت بخواهد وكيل را عزل كند مگر اينكه وكالت يا عدم عزل در قرارداد شرط شده باشد».
طبق ماده 679 قانون مدني هر چند وكالت از عقود مباح باشد و موكل مي تواند عقد را فسخ و وكيل را عزل كند; اما اگر عقد وكالت يا عدم عزل وكيل در عقد تكليفي مانند عقد بيع و صلح و نكاح و غيره شرط شده باشد طبق عقد اوليه كه لازم بوده است; همچنين لازم مي شود و ديگر حق فسخ و عزل وكيل وجود ندارد.
اگر در خارج از كشور عقد تكليفي منعقد شود و در عين حال شرط شده باشد كه وكيل يا عقد وكالت عزل نشود، در اين صورت عزل وكيل توسط موكل ممكن نيست. شرط عدم عزل وكيل از طرف موكل براي وكالت بلاعوض كافي است. بين فقها اختلاف نظر وجود دارد كه بررسي و تفصيل آن فرصت مناسبي را مي طلبد.
وكالتنامه هايي كه توسط دفاتر اسناد رسمي تنظيم و نوشته مي شود با متون و نوشته هاي مختلف به عنوان وكالت شناخته مي شوند. ذكر برخي از آنها براي آگاهي شهروندان ضروري است:
1- موكل حق عزل وكيل را براي مدت 50 سال (كمتر يا بيشتر) علاوه بر عقد خارجي لازم سلب كرد.
2- موكل موكل علاوه بر عقد خارجي و ضروري كه بين موكل و وكيل منعقد شده است، حق عزل وكيل را براي مدت 60 سال (كمتر يا بيشتر) سلب كرده است.

اعتبار قولنامه در دادگاه
مانند ساير قراردادهايي كه طرفين براي ايفاي تعهد منعقد مي كنند، عقد در دادگاه معتبر است و مفاد آن بايد اجرا شود و بر اساس آن مي توان تعهد (اجبار) طرفي را كه از ايفاي تعهد خود امتناع مي ورزد، از او درخواست كرد. دادگاه.
بدين ترتيب در صورت امتناع فروشنده از حضور در دفتر اسناد رسمي و انتقال رسمي ملك به خريدار، خريدار مي تواند از دادگاه صالح درخواست كند كه وي را وادار به نامگذاري سند در دفتر اسناد رسمي نمايد.
تعهد (واجب) در عقد
براي تحكيم قرارداد معمولاً طرفين قرارداد مبلغي را در قرارداد مشخص مي كنند به طوري كه در صورت استنكاف متعهدله از انجام تعهد خود، موظف به پرداخت آن مبلغ به طرف مقابل (موسسه له) مي باشد كه به اين مبلغ گفته مي شود. تعهد.
نحوه قرار دادن وثيقه در قرارداد چگونه است؟ نحوه درج وثيقه در قرارداد
1- در قرارداد قيد شده است كه اگر فروشنده يا خريدار از انجام تعهد خود امتناع ورزد، بايد مبلغ معيني را به طرف مقابل بپردازد. در اين صورت اگر فروشنده به تعهد خود (انتقال ملك) عمل نكند، خريدار مي تواند با احراز عدم انجام تعهد، وديعه تعيين شده را مطالبه كند و نمي توان وديعه را گرفت و از فروشنده درخواست فروش آن را كرد. معامله با سند رسما به او منتقل شود.
2- در سفته طرفين متعهد مي شوند كه در تاريخ ..... به شماره ..... مراجعه و سند رسمي تنظيم كنند و در صورت عدم حضور هر يك در اداره ثبت مكلف به پرداخت مبلغ ... طرف مقابل بايد پرداخت و به تعهد خود عمل كند. در اين صورت متعهدله با احراز عدم حضور، بايد تعهد را بپردازد و تعهد را انجام دهد.
3- همانطور كه در قرارداد ذكر شد طرفين متعهد شدند در تاريخ ... در دفترخانه حاضر شوند و سند رسمي تنظيم كنند و در صورت عدم حضور يا امتناع فروشنده، فروشنده موظف به انتقال و پرداخت روزانه مي باشد. .. ريال خسارت تاخير است، در اين فرض مالك بايد كالا را به خريدار منتقل كند و خسارت مذكور را نيز بپردازد.
درخواست كننده تعهد بايد به طور كامل به تعهدات خود عمل كرده باشد. به عنوان مثال خريدار بايد در دفتر حاضر شود و قيمت معامله را به حسابدار نشان دهد و عدم انجام تعهد طرف مقابل تاييد مي شود.
قرارداد تنظيمي در شركت بازرگاني
قراردادي كه به نام قرارداد در شركت هاي بازرگاني يا خارج از آن تنظيم مي شود، يك سند عادي است و بنابراين طرفين (خريدار و فروشنده) بايد در تنظيم آن نهايت دقت را داشته باشند تا بعداً دچار مشكل نشوند. .
چند توصيه به خريدار
خريدار بايد مشخصات مالي را كه قصد خريد دارد با آنچه در سند درج شده مطابقت دهد و مشخص كند كه ملك در وثيقه يا رهن يا توقيف نيست.
اگر معامله ملكي است، بررسي كنيد كه وظايف و ضميمه هاي ملك به وضوح در سند شرح داده شده باشد. (آب، برق، گاز، تلفن، پاركينگ، انباري و ...)
اگر كسي كه وكالت نامه را امضا مي كند مالك نيست، بلكه وكيل يا قيم يا قيم مالك است، دلايل موقعيت آنها را بررسي كنيد و ببينيد آيا وكيل حق فروش و اخذ قيمت ملك را در اختيار دارد يا خير. وكيل يا نه و در صورتي كه امضاء كننده قيم مالك باشد، در زمان عقد قرارداد توسط ولي، دقت شود كه طفل بالغ نباشد. همچنين در مواردي كه امضاكننده قيم مالك است، بايد مشخص شود كه آيا قيم به تنهايي حق فروش مال را در مقابل خود (صغير) دارد يا با دخالت مقام قضايي چنين حقي براي او در نظر گرفته شده است.
اگر معامله از طريق وراثت به دست فروشنده رسيده باشد، بايد گواهي انحصار وراثت را ببيند و از فروشنده فتوكپي اصل آن را بگيرد و تسويه حساب ماليات بر ارث را نيز در نظر بگيرد.
خريدار بايد مطمئن شود كه فروشنده منع معامله نداشته يا فراري از نظام وظيفه است كه در اين صورت فروشنده نمي تواند ملك را به صورت رسمي به خريدار واگذار كند.
اگر فروشنده خيلي پير يا مريض است و حركات غيرعادي دارد، خريدار بايد احتمال زنداني بودن او را بدهد و براي اطمينان به دفتر زنداني مراجعه كند و مطمئن شود كه نام فروشنده در ميان اسامي نيست. زندانيان آن بخش
اگر معامله از طريق وراثت به دست فروشنده رسيده باشد، بايد گواهي انحصار وراثت را ببيند و از فروشنده فتوكپي اصل آن را بگيرد و تسويه حساب ماليات بر ارث را نيز در نظر بگيرد.
تا زمان وصول معامله و يا انتقال آن با سند رسمي به وي از پرداخت كل بهاي معامله خودداري كند.