طلاق خلع نوبت اول

۳۱ بازديد

 

 

گاهي در حكم و سند طلاق ديده مي شود كه قاضي در سند، نوع طلاق را چنين بيان مي كند: طلاق از نوع طلاق اولي است. او نفرت شديدي از طلاق دارد و البته مرد نيز با قبول تمام يا بخشي از مهريه به طلاق رضايت داد. منظور از بار اول اين است كه اين اولين بار است كه زن و شوهر از يكديگر طلاق مي گيرند. اثر اين حكم و بيان اين است كه اگر زن و شوهر از يكديگر سه بار طلاق دهند، پس از طلاق سوم امكان تجديدنظر وجود ندارد و حضور داور لازم است و همچنين در موارد نادري كه طلاق نمي گيرند. ، زن و شوهر براي هميشه طلاق گرفته اند.

شرح دادخواست طلاق توافقي

رياست محترم دادگاه عمومي خانواده


سلام


با كمال احترام به اطلاع مي رساند اين زوج بر اساس سند ازدواج با مهريه 14 سكه بهار آزادي عقد نكاح دايم را منعقد كرده اند و فرزند مشتركي ندارند. از دادگاه محترم تقاضا مي شود با شرايط و توافق طرفين در دادگاه در مورد طلاق خواسته شده رسيدگي و راي صادر نمايد. متن رأي دادگاه طلاق توافقي – تخليه بدوي

در خصوص دادخواست زوج 1- آقاي ميثم .... پسر حسن به وكالت آقاي مسعود محمدي 2- خانم مونا .... فرزند قاسم به وكالت خانم ...... مبني بر صدور گواهي عدم امكان سازش براي. هدف از طلاق توافقي با توجه به محتويات پرونده و احراز رابطه زوجيت بين زوجين و اصرار آنها بر جدايي و با توجه به اينكه مشاوره موضوع ماده 25 قانون حمايت خانواده موجب آنها نشده است. انصراف از درخواست خود و بر اساس توافق صورت گرفته در خصوص مهريه، جهيزيه، نفقه همسر، حضانت، ملاقات و نفقه فرزند و مفاد قرارداد و حق الزحمه تحت شرايط زير:


1- وكيل زوجه به نيابت از زوجه اظهار داشت: زوجه مبلغ 14 ميليون تومان معادل 14 سكه را در دادگاه دريافت كرده و مابقي مهريه مندرج در سند ازدواج را در قبال طلاق به زوج داده است. وكيل شوهر وكالت را از طرف شوهر پذيرفت. تلاش كرد


۲- زوجه نسبت به نفقه گذشته و نفقه و شرط تنصيف مال و مهريه ادعايي نداشته باشد.


3- زوجين داراي فرزند مشترك نيستند.


4- زوجه به اقرار خود حامله نباشد.


5- زوج متعهد به پرداخت شش ميليون تومان از حقوق زوجه در زمان صيغه طلاق شده است. زوجين هيچ ادعاي ديگري نسبت به يكديگر ندارند.


6- دادگاه به استناد مستندات قانون مذكور و مواد 1143 و 1146 قانون مزبور گواهي عدم امكان سازش و اجازه طلاق بين زوجين را صادر و اعلام مي كند و به زوجين اجازه مي دهد به يكي از دفاتر رسمي طلاق مراجعه كنند. بايد از بدوي نسبت به اجراي صيغه طلاق اقدام كند و اين دادگاه به سردفتر مربوطه اجازه مي دهد در اجراي صيغه طلاق اقدام كند و لازم است سردفتر مذكور گواهي عدم بارداري را اخذ نمايد. و داراي شرايط شرعي و قانوني باشد. در صورتي كه ظرف سه ماه از تاريخ صحت گواهي صادره به دفاتر ثبت طلاق ارائه نشود از اعتبار ساقط مي شود. ضمناً رأي صادره حضوري و ظرف بيست روز قابل تجديدنظرخواهي در محاكم تجديدنظر استان تهران مي باشد. ضمناً اداره ثبت موظف است نتيجه را تأييد كند. ثبت نام و اعلام كنيد.


قاضي شعبه 240 دادگاه عمومي حقوقي واقع در مجتمع خانواده تهران گواهي قطعي بودن طلاق توافقي

سلام


بدينوسيله گواهي مي شود كه سند شماره ... مورخه 23/04/94 در پرونده طبقاتي فوق در خصوص گواهي عدم امكان سازش از طريق طلاق متقابل در تاريخ 94/05/03 به زوج / وكيل زوج و در تاريخ 05/03/. 1373 به وكيل زوجه ابلاغ و با توجه به لغو حق تجديدنظر و تجديدنظر قطعي و لازم الاجرا است.


مدير شعبه ۲۴۰ دادگاه خانواده تهران

وكيل براي دريافت گواهي انحصار وراثت

۲۰ بازديد

وكيل براي اخذ گواهي انحصار وراثت

براي دريافت سهم الارث بايد وراث منحصر به فرد و تعداد وراث مشخص و منحصر به فرد باشند. بدين منظور قانونگذار گواهي به نام انحصار وراثت صادر مي كند و در اختيار وراث قرار مي دهد. براي دريافت گواهي انحصار وراثت اقدام هر يك از وراث و ذينفع يا وكلاي آنها كافي است و نيازي به مراجعه همه آنها نيست. بنابراين صدور گواهي انحصار وراثت به درخواست حتي يكي از وراث امكان پذير است. مرجع صالح براي تقديم دادخواست انحصار وراثت دادگاهي است كه آخرين محل اقامت متوفي در محدوده آن بوده است. طبق قوانين جاري صدور گواهي انحصار وراثت توسط شوراهاي حل اختلاف انجام مي شود. مدارك لازم جهت درخواست گواهي انحصار وراثت.

مدارك زير براي دريافت گواهي انحصار وراثت مورد نياز است. اين اسناد بايد به همراه دادخواست انحصار وراثت تنظيم و به دفتر دادگاه (شوراي حل اختلاف) تحويل شود:


شناسنامه متوفي كه داراي اين شناسنامه است بايد توسط اداره ثبت احوال باطل شده باشد.

گواهي فوت: اصل و كپي مصدق اين گواهي الزامي است

گواهي محضري: اسامي كليه وراث بايد در فرم مخصوصي كه توسط قوه قضاييه تهيه مي شود و به امضاي 2 نفر از آشنايان وراث و متوفي در يكي از دفاتر اسناد رسمي رسيده و امضاي آنها نيز به امضاي دفاتر اسناد رسمي رسيده باشد. براي تصديق اين گواهي حاكي از انحصار وراث به اشخاص مذكور است.

كپي اصل شناسنامه و كارت ملي وراثت (كه در صورت عدم دسترسي به مشكل مي توان از سازمان ثبت احوال درخواست كرد)

كپي مصدق قرارداد همسر دائمي متوفي

خواهد شد، در صورت وجود

قبلاً براي صدور گواهي انحصار وراثت، دريافت گواهي مالياتي (ماليات بر ارث) نيز الزامي بود، اما با توجه به حذف ماده 31 قانون ارائه گواهي انحصار وراثت، نيازي به ارائه گواهي نيست. اظهارنامه صدور گواهي انحصار وراثت براي متوفيان از ابتداي سال 95 به بعد. و محاكم مي توانند بدون اخذ گواهي نسبت به صدور گواهي حصر وراثت براي متوفي اقدام نمايند.


قاضي پرونده پس از بررسي مدارك دستور درج آگهي در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار كشور به هزينه متقاضي را صادر مي كند تا در مدت يك ماه در صورت اعتراض يا ادعاي شخصي در مورد پرونده و اموال ميت پس از سپري شدن اين مدت به دادگاه مراجعه كند. مهلت در صورت عدم اعتراض، قاضي گواهي انحصار وراثت صادر مي كند و علاوه بر انحصار نام وراث، سهم الارث هر يك را نيز تعيين مي كند.


تبصره: در صورت بروز اختلاف بين وراث در خصوص انحصار وراثت، شوراي حل اختلاف مجاز به رسيدگي نيست و وراث بايد در دادگاه اقامه دعوي نمايند. همچنين رسيدگي به دعاوي مربوط به اثبات نسبت، وصيت، وراثت يا موقوفه اي كه ممكن است پس از فوت ايجاد شود در صلاحيت دادگاه است و اين دعاوي حتي با توافق طرفين قابل طرح در شوراي حل اختلاف نيست.


تبصره: دعاوي مربوط به احوال شخصيه ايرانيان غير شيعه از قبيل ارث بر اساس قوانين همان مذهب و مذهب رسيدگي مي شود. در نتيجه بايد علاوه بر مدارك ارائه شده، نظر يك مرجع ديني مربوط به تقسيم تركان به همراه دادخواست ارائه شود.

شرايط فرزندخواندگي و قبول سرپرستي

۳۸ بازديد

شرايط متقاضي سرپرستي:
ماده 5 - در اين قانون اشخاصي كه شرايط درخواست سرپرستي اطفال و نوجوانان مشمول اين قانون را دارند فهرست مي‌كند:

الف - زن و شوهري كه پنج سال از ازدواجشان گذشته و از اين ازدواج صاحب فرزند نشده باشند، مشروط بر اينكه حداقل يكي از آنها بالاي سي سال سن داشته باشد.
ب- زن و شوهر داراي فرزند مشروط بر اينكه حداقل يكي از آنها بالاي سي سال باشد.
ج- دختران و زنان مجرد در صورتي كه حداقل سي سال تمام باشند حق انحصاري سرپرستي زنان را خواهند داشت.

تبصره 1 - در صورتي كه طبق نظر سازمان پزشكي قانوني امكان فرزندآوري براي زوجين وجود نداشته باشد، متقاضيان از مهلت پنج ساله موضوع بند (الف) اين ماده مستثني هستند.
تبصره ۲ – در صورتي كه خواهان‌هاي سرپرستي از بستگان اطفال يا نوجوانان باشند، دادگاه مي‌تواند با جلب نظر سازمان و رعايت مصلحت طفل و نوجوان، آنان را از شرايط مقرر در اين ماده مستثني كند.
تبصره 3 - اولويت در پذيرش ولايت با زن و شوهر بدون فرزند، سپس زن و دختر بدون شوهر بدون فرزند و در نهايت زن و شوهر داراي فرزند است.
تبصره 4 - متقاضيان كمتر از پنجاه سال سن نسبت به متقاضياني كه پنجاه سال به بالا دارند در شرايط مساوي اولويت دارند.
تبصره 5 - در مواردي كه زن و شوهر متقاضي سرپرستي هستند، درخواست بايد مشتركاً توسط آنها تنظيم و ارائه شود.

ماده 6- در همين قانون شرايط افرادي كه مي توانند براي سرپرستي اطفال و نوجوانان (اشخاص مذكور در ماده 5) اقدام كنند، ذكر شده است.

الف- اصرار بر انجام واجبات و ترك محرّمات
ب- عدم محكوميت كيفري مؤثر طبق مقررات قانون مجازات اسلامي
ج- تمكن مالي
د- عدم وجود سنگ
ه- سلامت جسمي و رواني و توانايي عملي لازم براي نگهداري و تربيت كودكان و نوجوانان تحت سرپرستي.
و عدم اعتياد به مواد مخدر، مواد روانگردان و الكل
صلاحيت اخلاقي
ح- عدم ابتلا به بيماري هاي مسري يا صعب العلاج
ط- اعتقاد به يكي از اديان مندرج در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران

تبصره 1- رعايت اشتراك شرعي بين ولي و افراد تحت قيمومت الزامي است. دادگاه صالح با رعايت مصالح اطفال و نوجوانان غير مسلمان، سرپرستي آنان را به خواهان مسلمان محول مي كند.
تبصره 2- در صورتي كه متقاضي سرپرستي ادعاي يافتن فرزند را داشته باشد و ادعاي وي در دادگاه ثابت شود، در صورت داشتن شرايط مندرج در اين قانون براي سرپرستي، در اولويت سرپرستي قرار مي گيرد. شرايط كودك يا نوجوان:
ماده 8 - اين قانون شرايط اطفال و نوجوانان واجد شرايط تحت سرپرستي را توضيح داده است.

سپردن سرپرستي موضوع اين قانون در صورتي مجاز است كه داراي يكي از شرايط زير باشند:

الف- شناخت هيچ يك از پدران و مادران و اجداد آنها ممكن نيست.
ب- پدر، مادر، جد و وصي منصوب از طرف ولي آنها در قيد حيات نباشند.
ج - افرادي كه سرپرستي آنها به تصميم مرجع ذيصلاح به سازمان محول شده و تا دو سال از تاريخ سپردن به سرپرستي خود به پدر يا مادر يا جد يا قيم منصوب از سوي ولي قهري مراجعه نكرده باشند. سازمان.
د- هيچ يك از پدران و مادران و اجداد آنها و ولي منصوب از طرف ولي قهري داراي صلاحيت ولايت نيستند و به تشخيص دادگاه صالح حتي با اضافه شدن قيم يا ناظر نيز نمي توان به اين امر رسيد.

تبصره 1- در صورت درخواست پدر يا مادر يا جد طفل يا نوجوان و قيم منصوب از طرف ولي قهري دادگاه در صورتي كه آنها را واجد شرايط لازم بداند حتي با اضافه شدن قيم يا ناظر و در صورتي كه آنها كودك يا نوجوان را به فساد جدي تهديد نمي كنند. پس از جلب نظر سازمان، با رعايت حق حضانت مادر و اولويت آن بر استرداد آنها، حكم صادر مي كند، در غير اين صورت حكم سرپرستي باقي مي ماند.
تبصره 2- در صورت وجود اقارب طبقه دوم و تقاضاي هر يك و وجود شرايط، كفالت به او محول مي شود و در صورت تعدد تقاضا و يكي بودن شرايط متقاضيان، قيم به قيد قرعه انتخاب مي شود. در صورت عدم وجود خويشاوندان طبقه دوم، به اين ترتيب بين اقارب طبقه سوم انجام مي شود.

علاوه بر موارد مذكور، ماده 9 اين قانون شرايط سني اطفال و نوجوانان تحت سرپرستي را تعيين كرده است: كليه اطفال و نوجوانان صغير و همچنين بزرگسالان زير شانزده سال كه به تشخيص دادگاه فاقد رشد يا نياز به سرپرستي بوده و در صورت دارا بودن شرايط مندرج در ماده (۸) اين قانون مشمول قانون خواهند شد.چشم انداز اين قانون

 

مراحل درخواست سرپرستي:
افرادي كه شرايط سرپرستي كودكان و نوجوانان را دارند بايد درخواست خود را براي درخواست سرپرستي به سازمان بهزيستي ارائه كنند. سازمان بهزيستي موظف است ظرف 2 ماه پس از اعلام نظر كارشناس درخواست سرپرستي را به دادگاه صالح تقديم كند. دادگاه در صورت احراز شرايط كفالت، حكم سرپرستي موقت شش ماهه را صادر مي كند. پس از مدت شش ماه دادگاه حكم سرپرستي صادر مي كند. (ماده 11 قانون مذكور)

شايان ذكر است در صورتي كه متقاضي سرپرستي بخشي از اموال و حقوق مالي خود را به مالكيت طفل منتقل كند كه نوع و ميزان آن توسط دادگاه بدوي تعيين مي شود، دادگاه حكم سرپرستي صادر مي كند. (ماده 14 قانون مذكور)

چگونگي طلاق غيابي زن

۷۱ بازديد

نحوه طلاق زن غايب از مرد ناشناس
اغلب پيش مي آيد كه مردي بدون رفع مشكلات ناشي از زندگي مشترك، محل سكونت خود را ترك مي كند و يا همسر خود را ترك مي كند و همسر خود را از وضعيت خود و تصميم خود براي حل اختلافات و بازگشت به زندگي و ... رها مي كند. در صورتي كه زن امكان ارائه آدرس محل سكونت شوهر را نداشته باشد، مي تواند وي را مجهول الهويه اعلام و در محل سكونت خود (برخلاف قاعده لزوم اقامه دعوي در محل سكونت خوانده) اقدام به طرح دعواي طلاق نمايد. رأيي كه به اين ترتيب صادر مي شود غيابي است و علاوه بر امكان فرجام خواهي و فرجام خواهي كه از ويژگي هاي عمومي حكم طلاق است، امكان تجديدنظرخواهي يا اعتراض به رأي غيابي نيز وجود دارد. در مورد طلاق غيابي تصور نادرستي وجود دارد و مردم گاهي از روي ناآگاهي به اشتباه تصور مي كنند كه طلاق غيابي يك راه و امتياز براي خواهان است در حالي كه اينطور نيست. در حال حاضر جهت تفاهم و ضرورت ثبت نام افراد در سامانه ابلاغ اسناد قضايي (سانا) به ويژه در پرونده هاي خانوادگي حتي در صورت مجهول بودن متهم با توجه به امكان يافتن آدرس و مشخصات فردي متهم در سامانه صنعا، عدم اطلاع متهم و ... احتمال منفي بودن حكم بسيار بعيد به نظر مي رسد. شرح دادخواست طلاق غيابي
رياست محترم دادگاه خانواده

سلام

با كمال احترام به اطلاع مشتري مي رساند با توجه به سند ازدواج كه تصوير آن به ضميمه دادخواست تقديمي در تاريخ 1397/03/29 مي باشد، موكل با خوانده ازدواج كرده و داراي فرزندي مشترك نمي باشند. اين موضوع باعث ايجاد اختلاف شديد بين اين زوج شده است. شوهر بيش از دو سال است كه همسرش را ترك كرده و زن از آن زمان تاكنون خبري از او ندارد. مخارج و نفقه در اين مدت و از طرفي عدم تكليف زوجه در طول عمر با توجه به سن موكل و نيازهاي جسمي، عاطفي و مالي وي، زوجه را در تنگنا و شرمساري شديد قرار داده است. او آماده انجام هر كاري است. مهريه، خود را طلاق دهد. با توجه به مراتب فوق، رسيدگي و صدور رأي مقتضي در خصوص طلاق خواسته شده ضروري است.

با تشكر و تجديد احترام در تاريخ فوق در وقت ويژه شعبه 252 دادگاه خانواده تهران با صلاحيت امضاء كنندگان ذيل و پرونده فوق در حال رسيدگي است، دادگاه ختم رسيدگي را به شرح ذيل اعلام مي دارد. به محتويات پرونده و به شرح ذيل رأي صادر مي نمايد.

متن رأي دادگاه – طلاق غيابي

در خصوص دادخواست مارال ... پسر سينا به وكالت آقاي مسعود محمدي به وكالت از حسين ... پسر مجيد با توجه به محتويات پرونده و سند ازدواج ثبت شده تقاضاي صدور حكم طلاق نمود. نشان دهنده وجود رابطه زناشويي بين طرفين از 3/3/2008 است. 29 و در دادخواست تقديم شده و در اظهارات وكيل شاكي آمده است كه اين زوج براي ادامه تحصيل به سنگاپور رفته اند اما متهم به مدت دو سال آنجا را ترك كرده و به امارات متحده عربي رفته و متهم از خدمت آزاد شده و در وي در اين مدت نفقه خود را پرداخت نكرده و از محل زندگي متهم اطلاعي ندارد لذا موكلش دچار مشكل شده و متهم از مفاد قرارداد تخلف كرده است و با توجه به اينكه متهم عليرغم اطلاع از طريق نشريه حاضر نشده است. يك اطلاعيه و دفاعيات اعتراضي نداشته است و پاسخ به استعلام رئيس پليس مهاجرت و پاسپورت ناجا نيز حاكي از آن است كه متهم در سال 2013 وارد امارات متحده عربي شده و تلاش دادگاه و داوران براي سازش منجر نشده است. به يك مصالحه ماده ۱۱۱۹ و ۱۱۳۰ و ۱۱۴۳ و ۱۱۴۴ و ۱۱۴۵ قانون مدني و مواد ۲۷ و ۳۳ قانون حمايت از خانواده طلاق صادر و ابلاغ مي‌شود. با عنايت به پرداخت كل مهريه توسط خواهان، نوعي طلاق است و در صورت عدم حضور خوانده و قبول پرداخت، خواهان اختيار قبول پرداخت را دارد و دفتر طلاق در ثبت و اجراي آن وكالت دارد. طلاق. طرفين داراي فرزند مشترك نيستند و زوجه در زمان اجراي حكم طلاق، گواهي بارداري را ارائه مي كند. اعتبار سند مذكور شش ماه پس از قطعي شدن آن مي باشد. رأي صادره غيابي و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجديدنظرخواهي در اين شعبه و پس از 20 روز قابل تجديدنظرخواهي در محاكم تجديدنظر استان تهران مي باشد.

رئيس شعبه 253 دادگاه خانواده تهران يك

لايحه دفاعيه – الزام به انجام تعهد

۱۲ بازديد

لايحه دفاعيه مستلزم تعهد و تحويل پاركينگ است

به نام خدا


رياست محترم دادگاه تجديدنظر استان تهران


احتراما ضمن تقديم وكالتنامه با مهر مالياتي به وكالتنامه از جناب آقاي محمدرضا ...... در مرحله تجديدنظر خواهي پرونده كلاسي ...... به معرفي خود و ايرادات پرداخته ايم. به سند شماره ...... مورخ 22/7/1393 صادره از شعبه محترم 31 دادگاه عمومي حقوقي تهران به شرح ذيل:


1- موكل شش دانگ به استناد مبايعه نامه مورخ 12/03/1389 يك واحد آپارتمان پلاك ... فرعي 8 آدرس اصلي تهران اميريه ........ به همراه. يك پاركينگ به آقاي داريوش.


2- از طرفي با توجه به مبايعه نامه شماره ... مورخ 29/7/91 خريدار (آقاي داريوش...) معامله را به ليلا خانم انتقال مي دهد.... شماره پاركينگ نيز ذكر شده است. در اين قرارداد نشده است


3- از آنجايي كه مشتري براي اخذ وام ساخت و ساز نياز به مبايعه نامه با كد رهگيري داشت، نسبت به تنظيم قرارداد با ليلا خانم .... در ستون معاملات قرارداد مذكور صراحتاً پاركينگ شماره 1 قيد شده است. امضا و تاييد طرفين. نيز رسيده است.


4- در جريان اخذ وام ساخت ملك بنا به ضرورت حضور مالكين خانم ليلا .... و همسرش آقاي حميدرضا .... عليرغم قبول پاركينگ در مذكور. قرارداد، از حضور در بانك و امضاي سند خودداري مي كنند و مي خواهند پاركينگ را تغيير دهند.


5- با توجه به نياز شديد مشتريان به اخذ وام و عليرغم عدم تعهد نسبت به شماره پاركينگ طبق قانون و موافقت نامه هاي نظارتي، چك به شماره ... مورخ 16/03/93 در. مبلغ 100/000/000 ريال در حساب ليلا خانم ... بابت ضمانت تبديل پاركينگ و به امانت يك شركت بازرگاني (آقاي بهزاد...) مي گذارند كه متاسفانه مشاراليه خلاف است. به توافق و تعهد به اعتماد چك. مذكور را به خانم ليلا تحويل داد و ايشان نيز متعاقباً چك را به دست شوهرش (آقاي حميدرضا .... شاكيه) گذاشت.


6- آقاي حميدرضا ...... عليرغم اطلاع از عدم تعهد ارباب رجوع به تعيين شماره پاركينگ و امانتداري چك مذكور و رضايت همسر ايشان در خصوص پاركينگ واگذار شده، نسبت به عودت چك و مطالبه اقدام نمود. پرداخت آن از طريق مراجع قضايي


با عنايت به مراتب فوق و با عنايت به تأمين وجه چك موضوع دعوي و عدم تعهد موكل نسبت به تعيين و تخصيص پاركينگ و ابلاغ اين موضوع به تجديدنظرخواه محترم، بدين وسيله دادخواست خواهان نقض و رأي برائت موكل صادر مي شود. صادر مي شود.


با تشكر و احترام

متن لايحه دفاعيه تهديد - توهين و اخاذي

۱۷ بازديد

متن لايحه دفاع از تهديد- توهين و زورگيري

نام خدا


رياست محترم شعبه 1043 مجتمع قضايي قدوسي


سلام


احتراماً در خصوص پرونده كلاس بايگاني .... به وكالت از شاكي (آقاي مهدي ....) مقيد به وقت رسيدگي امروز شنبه مورخ 99/11/99 ساعت 9 است. 30 صبح:


 


شرح پرونده:

1- بنا به اظهارات موكل، آقاي مهدي .... و همسرش بارها با ارسال پيامك و تماس تلفني و استفاده از الفاظ بسيار ركيك، موكل را تهديد و توهين كرده و همچنين موكل را تهديد كرده اند كه اگر به او بدهند. پول اگر نپردازد آبرو و حيثيتش از نزديكانش سلب مي شود.


 


2- پس از بي توجهي موكل به توهين، زورگيري و تهديد متهمان، از آنجايي كه موكل با پرداخت وجه آنها موافقت نكرد، به منزل موكل و بستگان وي مراجعه و با بستگان شاكي تماس گرفته و نسبت به اقدامات غيرقانوني و توهين به وي اظهار داشت. آبروي موكل را گرفته و او را تهديد كرده اند.


 


3- بنا به اظهار موكل، مهدي .... و همسرش پروانه ... (متهم) داراي سابقه بوده و چندين بار به اتهام زورگيري، توهين و تهديد دستگير شده اند و هم اكنون با توجه به مطالب مندرج در مورد، آنها در حال فرار هستند. و جذب آنها به شهر محل زندگيشان با وجود نيابت قضايي بي نتيجه بوده است.


 


سند شكايت شاكي:

 1- علاوه بر متن پيامك هاي ارسالي متهمان به موكل با محتواي كلمات توهين آميز و پيام هاي تهديدآميز، پيامك هاي ارسالي مهدي ... در صفحات 32 تا 41 پرونده و متن درج شده است. پيام هاي ارسالي پروانه .... صفحات 18 و 19 و 20 و صفحات 42 تا 44 فايل قوي مي باشد.


 


  2- همچنين با توجه به پاسخ به استعلام شركت ... شماره تلفن هايي كه از طريق آنها به موكل توهين، تهديد و تهمت توهين كرده اند متعلق به مهدي ... و پروانه ... (متهم) اعلام كرد (صفحه 25). از فايل)


 


3- همچنين صورتجلسه ضبط شده ملاقات كلانتري از تماس هاي متهم با موكل و نزديكان وي (صفحه هاي 61 و 62 پرونده) و تهمت و توهين به موكل در اين مكالمات ضبط شده.


 


 4- اعترافات كتبي و شهادت دو نفر از اعضاي خانواده متهمان (علي و عبدالرضا... كه متهم پرونده نيز بودند و پس از صدور رضايت موكل عليه آنها) طبق سند عادي و اقرار رسمي. در نتيجه مهدي .... و همسرش پروانه .... ضمن ابراز ندامت از اقدام خود به دليل ارتكاب جرم تهديد، توهين و زورگيري عليه موكل شهادت داده اند. (پيوست 1 تا 3 لايحه)


 


5- شهادت ساير شهود كه محكمه قضيه باشد.


 


6- و همچنين درخواست مجازات صادره از سوي دادسرا مبني بر تاييد انتساب جرم تهديد و توهين به متهمان.


 


با توجه به مراتب فوق و به استناد مواد 608 و 609 قانون مجازات اسلامي، از مرجع مذكور درخواست مي شود نسبت به محكوميت متهم از حيث توهين، تهديد و افترا، راي صادر كند.


با تشكر و احترام

انواع راه هاي تخليه اماكن تجاري و مغازه ادامه

۱۶ بازديد

ه) تخليه به دليل عدم پرداخت اجاره بها:
در صورتي كه مستاجر ظرف مدت 10 روز در پايان ماه اجاره و از طريق ابلاغ دفتر تنظيم كننده سند اجاره (در موارد رسمي بودن سند اجاره) يا اظهارنامه (در مورد اجاره نامه) اجاره بها مقرر را پرداخت ننمايد. اجاره عادي) ظرف مدت 10 روز قسط يا اقساط در صورت عدم پرداخت معوقه توسط موجر، موجر مي تواند از اداره ثبت يا اجرائيه تقاضاي صدور اجرائيه تخليه و وصول اجاره بها نمايد.

در اين صورت مستاجر مي تواند با پرداخت اجاره بها و اقساط معوقه تخليه را متوقف كند ولي موجر همچنان مي تواند از دادگاه تقاضاي تخليه كند. تمامي خسارات قانوني مانع از صدور حكم تخليه مي شود. اين امتياز فقط يك بار براي مستاجر وجود خواهد داشت.

در صورتي كه مستاجر 2 بار در سال با ارسال اخطاريه يا اظهارنامه اي نسبت به پرداخت اجاره بها اقدام نكند، براي بار سوم، موجر مستقيماً به دليل عدم پرداخت اجاره بها، دعوي تخليه را مطرح مي كند.

 

و) Evacعمليات ساخت ساختمان جديد:
در اين صورت موجر بايد از شهرداري پروانه ساختماني گرفته و دعواي تخليه را به دادگاه تقديم كند. در اين صورت موجر موظف است حقوق تجارت مستأجر را به طور كامل پرداخت كند.

تبصره: در صورتي كه مالك ظرف مدت 6 ماه از تاريخ تخليه بدون عذر موجه به درخواست مستأجر قبلي اقدام به ساخت و ساز ننمايد به پرداخت مبلغي معادل يك سال اجاره بها يا معادل آن مورد اجاره محكوم خواهد شد. .

 

ي) تخليه به دليل نيازهاي شخصي:
در اين دعوي موجر بايد نياز غير ضروري خود را به اجاره ثابت كند. در اين صورت با پرداخت حق كسب و پيشه مي تواند مورد اجاره را به طور كامل تخليه كند.

تبصره: تخليه در اين صورت به دليل نياز ساير بستگان موجر پذيرفته نمي شود.

 

ح) تخليه به عنوان عدم امكان تنظيم سند اجاره:
در صورتي كه بين موجر و مستأجر يا شخصي كه ملك را به عنوان مستأجر تصرف مي كند. در صورتي كه قرارداد اجاره وجود نداشته باشد و منقضي شده باشد، هر يك از طرفين مي توانند براي تنظيم سند اجاره به دادگاه مراجعه كنند، در صورتي كه در نتيجه اين دعوي اجاره نامه تنظيم نشده و متضرر شده باشد. مستاجر و بدون عذر موجه ظرف 15 روز از تاريخ تعيين شده. عدم تمايل به امضا به درخواست موجر اجاره نامه صادر مي شود.

 قراردادهاي اجاره مشمول قانون 1376 مي باشد:
اين قراردادها بعد از سال 1355 منعقد شده است. طبق قانون سال 1355 معمولاً تخليه به دليل طول مدت انجام مي شود. تفاوت وجود خواهد داشت.

طبق اين قانون تخليه به دليل عدم پرداخت اجاره بها نيز وجود دارد اما مفاد قانون 56 براي مستاجر اجرا نمي شود و براي تخليه بايد از دفترخانه اخطاريه ارسال شود يا لازم است؟ لازم نيست.

معمولاً در اين قراردادها در پايان هر ماه مهلتي 10 روزه براي پرداخت اجاره بها در نظر گرفته مي شود، اما در صورت مسكوت بودن قانون، با تخلف در پرداخت اجاره بها در مهلت مقرر، مالك موجود حق تشكيل پرونده را خواهد داشت. دعواي تخليه به دليل عدم پرداخت اجاره بها .

همچنين در مورد تخليه اين اماكن تكرار عدم پرداخت اجاره بها كه در قانون 56 آمده است لازم نيست. نكته ديگر در مورد اجاره هاي بعد از سال 76 است كه در قرارداد اجاره، موجر مي تواند حق فسخ و تخليه قرارداد اجاره را داشته باشد. مورد اجاره موضوع قانون 56 باطل است. همچنين تخلف از هر يك از شرايط قراردادي در اجاره نامه هاي موضوع قانون 76 مي تواند ضامن فسخ و تخليه مورد اجاره باشد.

انواع راه هاي تخليه اماكن تجاري و مغازه

۱۱ بازديد

اماكني كه براي مقاصد تجاري اجاره داده مي شوند مي توانند مشمول يكي از 2 قانون روابط موجر و مستاجر سال 56 يا 76 باشند كه در اين 2 قانون امكان تخليه اين اماكن با اختلاف نظر مطرح شده است. قاعده كلي اين است كه انقضاي مهلت دليل تخليه اماكن موضوع قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 نيست و موجر بايد يكي از دلايل مندرج در مواد 14 و 15 آن قانون را داشته باشد. اگر تصميم به تخليه اماكن تجاري واجد شرايط حق كسب و كار داريد (اماكن تجاري مشمول قانون 1956)، توصيه مي كنيم اين كار را زير نظر وكيل انجام دهيد يا حداقل قبل از اقدام با يك وكيل تخليه خبره مشورت كنيد. و مشاوره اجاره. اماكن مشمول قانون 1356:

كليه قراردادهاي اجاره رسمي دعاوي اماكن تجاري قبل از سال 1356 مشمول قانون موسوم به روابط موجر و مستاجر سال 1356 مي باشد كه در اين قانون به دلايل مختلفي امكان تخليه وجود دارد كه در ادامه به آنها اشاره مي شود:


 


 


الف) تخليه به دليل انقضاي مدت به درخواست مستاجر:

اين مورد زماني به وجود مي آيد كه مدت اجاره تمام شده باشد و مستاجر مال مورد اجاره را بخواهد ولي موجر از تحويل مورد اجاره امتناع كند. در اين صورت ابتدا مستاجر اظهارنامه مي فرستد و در صورت عدم حضور موجر ظرف مدت 5 روز از تاريخ اظهارنامه با تقديم دادخواست جهت ارائه دليل تخليه به شوراي حل اختلاف محل وقوع ملك. مستاجر ملك مورد اجاره را تخليه و كليه آن را به مرجع قضايي تسليم مي كند.


تبصره : تخليه عين مستأجره با انقضاي مدت طبق قانون 56 براي موجر امكان پذير نيست و دليل تخليه بايد به شرح زير ارائه شود.


 


ب) تخليه براي تغيير شغل:

در صورتي كه مورد اجاره براي شغل معيني اجاره داده شود و مستاجر بدون رضايت موجر تغيير شغل دهد، موجر حق دارد عليه مستأجر دعواي تخليه اقامه كند، در اين صورت تخليه بدون پرداخت وجه انجام مي شود. حقوق شغلي براي مستاجر مگر اينكه شغل جديد معمولاً مشابه شغل قبلي باشد. از آنجايي كه در اين مورد حق تجارت و تصرف به طور كامل از مستاجر سلب مي شود، قضات در دعاوي تخليه تعبير بسيار دقيقي از اجاره مشاغل دارند.


 


ج) تخليه؛ براي انتقال به ديگران:

اين در صورتي است كه مستأجر بدون حق انتقال، مورد اجاره را به طور كامل يا جديد يا با وكالت يا وكالت و ... انتقال داده باشد در اين صورت موجر مي تواند با پرداخت 1/2 دعوي تخليه اقامه كند. از حقوق تجارت و شغل مستاجر جديد براي تخليه ملك.


تبصره: در عقود اجاره موضوع قانون سال 1356 مستأجر حق انتقال به ديگري را ندارد مگر اينكه در قرارداد اجاره اين حق براي مستأجر قائل شده باشد لذا در صورت مسكوت بودن قرارداد اجاره نسبت به اين موضوع مستأجر مي باشد. حق انتقال مورد اجاره را به ديگري ندارد.


در صورتي كه مستاجر در قرارداد اجاره حق واگذاري ملك را به ديگري نداشته باشد و بخواهد مورد اجاره را به ديگري واگذار كند و موجر اعتراض داشته باشد مي تواند براي صدور حكم به انتقال منافع ملك به ديگري اقامه دعوي كند. در دادگاه و موجر نيز مي تواند دعواي تخليه را مطرح كند. داده شده و با پرداخت كامل حقوق تجارت مستاجر از واگذاري مورد اجاره به ديگري خودداري شود.


 


د) تخليه به دليل تخلف مستاجر:

ثبوت اين مورد بر عهده دادگاه است و در اين مورد چون تخليه با سلب كامل حق تجارت و تصرف مستأجر صورت مي گيرد، قضات بايد در تشخيص مصاديق تخلف و اسراف در چنين مواردي دقت نظر داشته باشند. به نحوي كه صرف تسليم حكم تخريب از دادگاه كيفري به قبولي، تخلف مستاجر نباشد.

رويه دادگاه در مورد طلاق توافقي

۱۹ بازديد

رويه دادگاه در مورد طلاق توافقي
از نظر حقوقي، بهترين طلاق كه در آن زن و مرد با يكديگر عادلانه رفتار كنند، طلاق توافقي است. معمولاً در طلاق توافقي، دعوا، مشاجره، برخورد، واكنش هاي بي دليل و اتلاف وقت بيشتر در پيچ و خم دادگاه ها پيش مي آيد كه حتي در برخي موارد به چندين سال مي انجامد. ، جلوگيري مي شود و موضوع حضانت و ملاقات با كودكان با درك بيشتري انجام مي شود و آسيب كمتري به كودكان اين منطقه وارد مي شود. مراحل طلاق توافقي
در صورتي كه زوجين تقاضاي طلاق توافقي داشته باشند، دادگاه بايد موضوع را به مركز مشاوره خانواده ارجاع دهد و مركز مشاوره بايد حداكثر ظرف مدت 3 ماه از زمان وصول درخواست يا ارجاع به دادگاه تصميم گيري كند.
در صورت موافقت زوجين، مهلت تا 3 ماه ديگر قابل تمديد است. همچنين در صورت استنكاف زوجين از طلاق، اين مركز با تنظيم صورتجلسه، پرونده را براي اتخاذ تصميم به دادگاه ارسال مي كند.
در صورت عدم توافق كلي بين زوجين در خصوص شرايط مقرر بين طرفين، گزارش اقدامات انجام شده و جزئيات مذاكرات شامل اظهارات، نقاط قوت و ضعف، نقاط توافق و نظر مركز مشاوره خانواده ارائه مي شود. موضوع به دادگاه تقديم مي شود تا دادگاه طبق قانون رسيدگي و تصميم گيري كند. آهسته. تدريجي
در صورتي كه اقدامات مركز مشاوره خانواده منجر به توافق در طلاق زوجين شود، توافق نامه با شرايط و تعهدات مورد توافق طرفين تنظيم و مراتب به دادگاه اعلام خواهد شد.
در اين صورت دادگاه تعهدات و شرايط مورد توافق طرفين را در صورت تاييد زوجين در مركز مشاوره در صورتجلسه قيد و در گزارش مجلس در گواهي نامه منعكس خواهد شد. عدم امكان سازش
آيين نامه قانون حمايت خانواده مصوب 6 بهمن 1391 علاوه بر بيان احكامي در خصوص مراكز مشاوره خانواده در اجراي قانون حمايت خانواده، داراي مفاد مهم و مؤثري است كه مي تواند مفيد باشد.
 

مدت اعتبار صيغه طلاق
مدت اعتبار صيغه طلاق 6 ماه پس از تاريخ ابلاغ رأي تجديدنظر يا انقضاي مهلت تجديدنظرخواهي مي باشد.

هر گاه صيغه طلاق توسط زوجه به دفترخانه رسمي ازدواج و طلاق تسليم شود، در صورتي كه زوج ظرف يك هفته پس از ابلاغ در دفترخانه حاضر نشود، رئيس دفترخانه مراتب حضور زوجين را اعلام مي كند. در دفترخانه براي اجراي حكم طلاق و ثبت آن. تبديل شود

در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر موجه از اجراي صيغه طلاق يا حكم دادگاه، حكم طلاق صادر و ثبت و موضوع به اطلاع زوجه خواهد رسيد.

اما در صورتي كه زوجين عذر موجهي براي عدم حضور در دفتر خانه ارائه كنند، از طرفين به ترتيب مذكور براي قرار ديگري دعوت مي شود.

عذر زوجه براي عدم حضور در دفترخانه در صورتي موجه تلقي مي شود كه از عذرهاي مقرر در ماده 306 قانون آيين دادرسي مدني باشد.

اين بهانه‌ها شامل بيماري‌هاي جلوگيري از حركت، مرگ يكي از والدين يا همسر يا فرزندان، حوادث قهري مانند سيل، زلزله و آتش‌سوزي و در نهايت بازداشت يا زنداني شدن است.

در صورتي كه دفترخانه در موجه بودن عذر شك داشته باشد بايد از دادگاه صادركننده حكم رفع ابهام را بخواهد.
هر كس از اجراي حكم دادگاه در مورد حضانت طفل شكايت كند يا مانع اجراي آن شود يا از استرداد طفل خودداري كند به درخواست ذي نفع و به دستور دادگاه صادركننده اولين حكم تا زمان اجراي حكم بازداشت خواهد شد. .

البته گاهي ممكن است كودك از ملاقات امتناع كند. در اين موارد، اداره اجراي احكام بايد با هماهنگي دادگاه اقدامات لازم را انجام دهد كه شامل ارجاع موضوع به مددكار اجتماعي يا مركز مشاوره خانواده براي ويزيت كودك است. با توجه به نظر مشاور روانشناس مركز فوق و قوانين موجود، چنانچه براي دادگاه تشخيص داده شود كه اجراي حكم حضانت يا ملاقات به سلامت روان طفل لطمه مي زند، اجراي حكم با تاييد دادگاه تا زماني كه كودك آماده شود. براي به تاخير انداختن

در ماده 34 آيين نامه قانون حمايت از خانواده تاكيد شده است كه قوه قضائيه براي پيگيري حضانت فرزند و ساير موارد مرتبط بايد از مددكاران اجتماعي آموزش ديده با مهارت هاي لازم براي ارتباط با فرزندان و بستگان استفاده كند و يا از روانشناسان مركز مشاوره خانواده استفاده كند.

اجراي قرار بازداشت تا زمان مقرر در حكم قطعي دادگاه و اجراي حكم ادامه دارد.از دستورات دادگاه بايد پرونده اجرايي ويژه تشكيل دهد و هر زمان كه نياز به پيگيري باشد اقدام كند.

شركت هاي تجاري

۲۰ بازديد

 

شركت هاي تجاري

شركت در قانون تجارت تعريف نشده است و قانون مدني در ماده 571 اين گونه تعريف كرده است: شركت عبارت است از مجموعه حقوق مالكين متعدد در يك شيء به صورت تقسيم شده. اين تعريف شامل همه شركت ها و توزيع ها مي شود، زيرا شركتي كه چندين شركت دارد با پرداخت مبلغ معيني يك قنات يا راه سازي را تشكيل مي دهد و همچنين توزيعي كه چند نفر در يك خانه دارند و هر كدام صاحب چند نفر هستند. دانگ ها، هر دو در تعريف فوق گنجانده شده اند. حال اگر بخواهيم شركت را از توزيع جدا كنيم. بايد اينطور تعريف كنيم: شركت قراردادي است كه به موجب آن شركا متعهد مي شوند چيزي را در شركت بگذارند و در منافع آن شريك شوند. و نيز تقسيم اجتماع حقوق مالكين متعدد در يك شيء واحد به طور مشترك بدون قصد منفعت. تعريف شركت و توزيع

طبق ماده 572 مذكور، شركت يا اختياري است يا اجباري.

قانون مدني شركت اختياري را در ماده 573 و شركت قهري را در ماده 574 تعريف كرده است:

شركت اختياري


شركت اختياري يا در اثر عقد و يا در نتيجه شركايي از قبيل اختلاط اختياري يا قبول مالي مشترك در مقابل اعمال چند نفر و نحوه آنها حاصل مي شود.


شركت اجباري


شركت قهري جامعه اي از حقوق مالكان است كه در نتيجه ادغام يا ارث به دست مي آيد.


از مطالب فوق معلوم مي شود كه در قانون مدني هم شركت و هم شركت را شركت مي نامند.

در تعريف شركت ذكر شد كه قراردادي است كه شركا براي تقسيم سود سرمايه منعقد مي كنند. نبايد تصور كرد كه شركت صرفاً انتفاعي است و به زيان و زيان توجهي ندارد. بلكه ممكن است شركت زيان هم داشته باشد ولي چون قصد شركاء شريك ضرر و زيان نيست زيرا عقلايي نيست كه افراد شركتي تشكيل دهند كه بايد زيان و زيان آن را داشته باشند لذا در تعريف فوق وجود دارد. ذكر ضرر نيست و چون احتمال ضرر هم داده شده است به همان نسبت تقسيم سود اگر ضرر هم شود قابل تقسيم است مگر اينكه شرط شده باشد.

در تعريف فوق اجتماع حقوق مالكين را بدون قصد منفعت مشترك دانستيم. از اين تعريف نبايد تصور كرد كه جامعه در حال گسترش حقوق مردم در چيزهايي است كه هيچ منفعتي ندارد، اما قاعدتاً پولي كه منفعتي ندارد، قيمتي ندارد. اين است كه عمل تقسيم بدون قصد منفعت باشد، نه اينكه هر يك از شركا از سهم مشاع خود منتفع نشوند.

تفاوت بين شركت و توزيع

از تعريف فوق مشخص شد كه شركت، جامعه شركا به قصد منفعت است و قصد منفعت در توزيع وجود ندارد. تفاوت هاي ديگر آنها به شرح زير است:


شركت در نتيجه يك قرارداد و اختيار تشكيل مي شود، مانند شركتي كه براي حفر قنات تأسيس مي شود. اما غالباً ممكن است تقسيم اجباري باشد، مانند حقي كه ورثه پس از فوت وارث در تركه او مي يابند، يا در اثر وزش باد يا اشتباه، دو گاوآهن متعلق به دو نفر با هم مخلوط مي شوند.


شركت براي مدت معين يا نامحدود تشكيل مي شود و معمولاً شركا جز در موارد ضروري يا به حكم دادگاه نمي توانند سهم خود را تخصيص دهند ولي در تقسيم هر شريك هر وقت بخواهد مي تواند سهم خود را تخصيص دهد.


در شركت انتقال سهم الشركه مشروط به تشريفات است و در برخي از آنها رضايت ساير شركا الزامي است ولي انتقال سهم مشاع از محدوده هر يك از شركا

 


تفاوت شركت هاي تجاري و حقوقي

شركت هاي تجاري براي اهداف تجاري تشكيل مي شوند به همين دليل مزايا و تفاوت هايي با ساير شركت ها دارند كه در زير بيان مي شود:


شركت هاي تجاري داراي شخصيت حقوقي هستند كه به شخصيت شركا بستگي ندارد و خود شركت نيز توانايي تجارت دارد و داراي اموال و حقوق است اما در ساير شركت ها شخصيت حقوقي وجود ندارد و اموال شركت به صورت مشترك متعلق است. به شركا


قانون شركت هاي تجاري را تحت امر خصوصي قرار داده و حتي نوع و شكل آنها را به 7 نوع محدود كرده است و براي هر منظور مقرراتي دارد، اما شركت هاي حقوقي تابع اراده شركا هستند و به هر نحوي كه بخواهند انجام مي شود. مشروط بر اينكه خلاف قانون مدني نباشد مي توانند شركت تشكيل دهند.


هر گاه شركت تجارتي قادر به پرداخت ديون خود نباشد مقررات ورشكستگي مانند تاجران بر آن اعمال مي شود اما در ساير شركت ها چنين مقرراتي وجود ندارد بلكه هر يك از شركا به ميزان سهم خود مسئول پرداخت ديون شركت مي باشد. به همين دليل در صورت عدم توانايي در پرداخت، مفاد توقيف اقامه شده استبراي او اعمال خواهد شد.


شركت هاي تجاري مانند بازرگانان داراي وظايفي مانند الزام داشتن دفاتر تجاري و ثبت تجاري و غيره مي باشند كه ساير شركت ها از اين قسمت مستثني هستند.