
تعريف، خصوصيات و قواعد خسارت ناشي از عدم انتفاع
آسيبي كه به شخص وارد مي شود ممكن است مادي يا معنوي باشد. خسارت مادي را نيز مي توان به دو قسم تقسيم كرد: 1- تلف شدن مال موجود يا ضرر مثبت. ۲- تقويت منفعت يا ضرر منفي كه همان عدم النفع است. در نظام حقوقي ايران، خسارت زماني قابل مطالبه است كه وقوع آن قطعي و ضرر آن قطعي باشد، مگر اينكه طرفين در مورد مجازات يا شرط تعهد در قرارداد توافق كرده باشند. زيان ناشي از اتلاف سود يا زيان احتمالي، اگرچه طبق قاعده كلي قابل مطالبه نيست، اما در شرايطي ممكن است امكان وصول آن را توجيه كرد. تعريف قانوني از دست دادن سود
عدم سود به معناي جلوگيري از وجود منفعتي است كه حاصل شده است. به عنوان مثال، بازداشت غيرقانوني يك فرد شاغل مي تواند باعث محروميت او از دستمزد شود. گاهي فقدان منفعت ضرر محسوب مي شود.
در اين صورت به معناي محروم ماندن از منفعتي است كه طبق روال عادي امور و اوضاع و احوال، انتظار دريافت آن منفعت تقريباً قطعي است.
انواع موسسات غيرانتفاعي
غير انتفاعي شامل غير انتفاعي خريدار و خريدار بالقوه است.
عدم علاقه خريدار
منظور از بين رفتن منفعتي است كه اگر فعل معين نبود، آن منفعت به زيان ديده مي رسيد و در واقع فعل مذكور موجب نرسيدن منفعت شده است. به عنوان مثال، شخصي در خيابان روبروي يك پاركينگ مانع خروج يك ماشين كرايه اي مي شود. به اين ترتيب اين فرد از منفعتي كه صاحب خودرو مي برد جلوگيري كرده است.
عدم سود احتمالي
اين اتلاف منفعتي است كه اگر عمل معين نبود، احتمال عايد طرف مي رفت. مثلاً توزيع كننده روزنامه روزنامه حاوي آگهي مزايده املاك را به مشترك آن روزنامه تحويل نمي دهد و در مزايده شركت نمي كند. مشترك روزنامه پس از اطلاع از اين موضوع عليه توزيع كننده شكايت مي كند و خسارت وارده به او را از او مطالبه مي كند زيرا در صورت تحويل روزنامه در مزايده اعلام شده شركت مي كرد و برنده مي شد و مبلغي را به عنوان دريافت مي كرد. از آن سود ببريد استفاده شده. اين در حالي است كه چون توزيع كننده روزنامه را به موقع تحويل نداده است، بايد زيان اين غيرانتفاعي را به مشترك پرداخت كند. در اين مثال چون شركت در مزايده و برنده شدن قطعي نيست، عدم انتفاع محتمل بوده و قابل ادعا نيست.
وجوب رابطه سببيت بين فعل و عدم ظهور منفعت
در اين كه آيا مي توان عدم ربا را مطالبه كرد يا نه، محل بحث، عدم منفعت تحصيل كننده است; زيرا در اينكه عدم النفع احتمالي قابل مطالبه نيست اختلافي نيست. در ادعاي عدم النفع بايد بين فعل و عدم ظهور منفعت رابطه سببيت وجود داشته باشد; زيرا ممكن است اتفاق بيفتد، اما باعث از بين رفتن فايده نمي شود.
قاعده بي ضرر دليلي بر ادعاي عدم انتفاع است
بر اساس قاعده لاضرر «لاضرر لاضرار في الاسلام» (در اسلام حكمي كه موجب ضرر و زيان نباشد) اين حكم در شرع مقرر شده است كه شخصي از حق مالكيت خود با قصد سوء استفاده كند. اين قاعده از فقه به ماده 132 قانون مدني منتقل شده است كه مي گويد: هيچكس نمي تواند در مال خود كه متضمن ضرر به همسايه باشد تصرف كند مگر در تصرفي كه متعارف و براي رفع نياز باشد. يا جبران ضرر خود
بر اساس اين ماده، تصرف مالك در ملك و به طور كلي در ملك خود در شرايط زير ممنوع است:
1- تصرفي كه منفعتي براي مالك نداشته و او عمداً در مال خود به ضرر ديگران تصرف كرده باشد.
2- تصرفي كه در آن مالك از آن تصرف منتفع مي شود ولي عمداً راهي را براي كسب آن منفعت انتخاب مي كند كه موجب ضرر ديگران مي شود. حتي اگر مي توانست از راه ديگري بدون آسيب رساندن به ديگران از همان منفعت بهره مند شود.
3- تصرف بي مورد در مال خود، اگر چه به قصد ضرر رساندن به ديگران نباشد، حرام است هر چند موجب ضرر ديگران شود.
تعريف ضرر
ضايعه مرگ چيزي است كه انسان دارد. خواه روح باشد يا مال يا جواهر. در تعريفي ديگر آمده است: ضرر معمولاً عبارت است از عيب چيزي از شئون انسان پس از آن كه وجود داشته باشد يا در آينده نزديك ظاهر شود، به طوري كه عرف آن را موجود مي داند.
جلوگيري از وجود منفعتي كه لازمه وجود آن است (عدم منفعت) مانند قطع درختان ميوه كه شكوفه دارند، زيرا داشتن گل براي ميوه دادن لازم است و ميوه را منفعت درخت مي دانند. تعريف ديگري از آسيب است. به اين ترتيب، ضرر احتمالي ناشي از ضرر مالي يا فوت منفعتي است كه مشمول آن بوده استاز انجام تعهد باز مانده است.
نحوه ادعاي غيرانتفاعي بر اساس قاعده بي ضرر
براي ادعاي عدم سود در صورت احراز دو امر مي توان به قاعده ضرر استناد كرد:
1- عدم سود زيان محسوب مي شود.
2- قاعده برهان بي ضرر.
به اين ترتيب اگر عدم النفع را زيان بدانيم، طبق قاعده عدم النفع مي توان ادعاي عدم النفع كرد.
قاعده اتلاف و كفاره، دليل بر ادعاي عدم النفع
قاعده اتلاف ماده 328 قانون مدني به موجب آن هر كس مال ديگري را تلف كند ضامن آن است و بايد عين يا قيمت آن را بپردازد. اعم از اينكه عمداً يا سهواً تلف كرده باشد، اعم از اينكه عين يا منفعت باشد، و اگر آن را ناقص يا معيوب كند، ضامن عيب قيمت آن مال است. همچنين ماده 331 قانون مدني در مورد قاعده تسبيب مي گويد: هر كس موجب ضرر مالي شود بايد عين يا قيمت آن را بدهد و اگر باعث عيب يا نقص آن شده باشد بايد هزينه عيب آن را بر عهده بگيرد.



_2.jpg&PortalID=0&q=1&s=1)


بهترین وکیل تضمینی در چناران کیست؟
وكيل حقوقي
وكيل براي شكايت كيفري
چگونگي طلاق غيابي زن