بررسي جرم كلاهبرداري و انتقال مال غير

۲۰ بازديد

رسيدگي به جرم كلاهبرداري و انتقال مال غير

فروش مال ديگر يكي از اشكال متقلبانه تجاوز به حق مالكيت و مال محسوب مي شود. عمل مرتكب در اين جرم انتقال قانوني مال متعلق به ديگري است كه در قالب معامله موجب انتقال عين يا منفعت مي شود و در نتيجه بسته به اينكه مرتكب جرم باشد يا خير. انتقال دهنده يا انتقال گيرنده را مي توان به عنوان عامل يا معامله نام برد. و بر اين اساس ممكن است عناوين مختلف قانوني مانند فروشنده، مشتري، موجر، مستأجر، مادي، مصالحه كننده را به خود اختصاص دهد. جرم انتقال مال به ديگري

جرم انتقال مال غير كيفري، جرم الزام آور است كه نتيجه آن به صورت ضرر مالي تجلي مي يابد; در اين جرم خسارات احتمالي دخيل است نه خسارات واقعي، زيرا طبق قانون، تصرف فيزيكي در مال مورد انتقال شرط تحقق جرم نيست، بلكه صرف معامله و انتقال قانوني مال است. منجر به خسارات احتمالي مي شود، براي تحقق جرم انتقال مال كافي نيست.


اما اين نتيجه يعني ضرر احتمالي بايد ناشي از عمل مرتكب باشد تا اين جرم محقق شود و اين عمل از روي سوء نيت باشد.


در اين جرم انتقال دهنده بدون اينكه مالك مال باشد يا مجوز قانوني براي انتقال مال داشته باشد، به دروغ و متقلبانه خود را مالك معرفي كرده يا داراي اختيار قانوني است و به قصد ايجاد ضرر مال ديگري را منتقل مي كند.

در واقع جرم انتقال مال يكي از اشكال خاص كلاهبرداري است و در طبقه بندي جرايم برحسب موضوع جزء جرايم عليه مال محسوب مي شود. هر چند نقل و انتقال اموال غير منقول شامل اموال منقول و غيرمنقول است، اما مهم ترين نوع آن در مواردي است كه مال مورد نظر، مال غير منقول باشد.


 



مجازات انتقال و فروش مال غير

ماده 1 قانون تعزيرات در مورد نقل و انتقال مال غيرمصوب در 14 فروردين 1308 مي گويد: شخصي كه مال ديگري را با علم به اينكه مال ديگري است به نحوي عيناً يا منفعت بدون مجوز قانوني انتقال دهد كلاهبردار محسوب مي شود.


به موجب رأي وحدت رويه مورخ 1/9/594 هيأت عمومي ديوان عالي كشور به موجب ابطال ماده 238 قانون مجازات عمومي فعلاً مرتكب به استناد ماده 1 قانون تشديد مجازات. ارتشاء، اختلاس و كلاهبرداري مصوب 1367 مجمع تشخيص مصلحت نظام مجازات مي شود.


مجازات اين جرم حبس از يك تا هفت سال و پرداخت جزاي نقدي معادل وجه جمع‌آوري شده و استرداد مال به صاحب آن است. قانونگذار انتقال گيرنده اي را كه در حين معامله از عدم مالكيت انتقال دهنده آگاه است، نايب مي داند.


 




 


 


مرجع صالح براي تعقيب و رسيدگي به كلاهبرداري - انتقال مال غير

اساساً دادسراي عمومي و انقلاب مرجع صالح براي تعقيب عاملان اين جرم است و بايد به دادسرا شكايت كرد كه جرم فروش يا انتقال مال ديگري در حوزه قضايي آن واقع شده است.


ممكن است ملك در حوزه قضايي تهران باشد اما عمل فروش و انتقال در حوزه قضايي زاهدان صورت گرفته است كه در اين صورت مرجع صالح براي تعقيب متهم، دادسراي عمومي و انقلاب زاهدان است.


لذا دادسراي عمومي و انقلاب در محل وقوع جرم صلاحيت رسيدگي به اين جرم را دارد و محل سكونت متهم و محل فعلي وي در رسيدگي مؤثر نيست و در صورتي كه متهم باشد. يك فراري است، دادستاني مي تواند او را هر لحظه پيدا كند. و چنانچه به هر دليلي جذب متهم مقدور نباشد، دادسرا با دريافت شكايت شاكي و بررسي دلايل و احراز اتهام متهم فراري با تنظيم كيفرخواست، متهم را به محاكمه مي‌برد و دادگاه او را غيابي قضاوت خواهد كرد. محاكمه مي كند و حتي مالباخته مي تواند در اموال متهم توقيف كند و براي اين كار با ارائه درخواست به دادسرا يا دادگاه، اموال متهم بدون اعتراض توقيف مي شود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.