راه هاي اعتراض به تصميم ها و قرارهاي دادسرا 2

۱۵ بازديد

7- قرار ملاقات فك تامين
در صورت صدور قرار بازداشت موقت، چنانچه در مهلت مقرر در قانون در دادسرا تصميمي اتخاذ نشود، دادستان مكلف است قرار را لغو و قرار آزادي متهم را صادر كند، مگر اينكه حكم معتبر وجود داشته باشد. دليل حفظ نظم

 

8- تعيين نظارت قضايي
با توجه به شرايط پرونده، مقام قضايي مي تواند ترتيب نظارت قضايي را نيز تعيين كند. اين ترتيب داراي انواع مختلفي است كه در ماده 247 قانون اساسي به آن تصريح شده است و هدف آن تشديد و تكميل ترتيب تأمين است.

فقط در جرايم تعزيري درجه 7 و 8 مي توان دستور نظارت قضايي را بدون صدور قرار تأمين صادر كرد.

كليه قرارهاي نظارت قضايي ظرف مدت 10 روز در دادگاه قابل اعتراض است.

 

9- دستور به عرضه تقاضا
اين دستور در مواردي صادر مي شود كه شاكي بخواهد زيان خود را با دليل موجه پوشش دهد. در اين صورت بنا به دستور مقام قضايي اموال متهميا مال معين مورد درخواست شاكي توقيف مي شود.

در واقع اين دستور به درخواست شاكي و به منظور حفظ حقوق يا اموال او صادر مي شود. درخواست مي تواند همراه با شكايت يا قبل از تقديم دادخواست باشد. اگر اين دستور از سوي بازپرس صادر شده باشد نيازي به تاييد دادستان ندارد.

مرجع اعتراض به اين رأي دادگاه صالح و مهلت آن 10 روز از تاريخ صدور مي باشد. 10- تصميم آناته
دستور آناتا در مواردي صادر مي شود كه رسيدگي به جرم مستلزم اثبات ساير موارد باشد و رسيدگي به آن موضوعات در صلاحيت دادگاه كيفري نباشد و ساير مراجع اعم از قضايي و غير قضايي صلاحيت داشته باشند (مگر اينكه موضوع مورد رسيدگي قرار گيرد). دعواي مالكيت اموال منقول است كه در اين پرونده دادگاه كيفري به خودي خود رسيدگي مي شود.) در اين صورت پرونده تا صدور رأي قطعي از سوي مرجع قضايي در دادگاه كيفري تشكيل مي شود. اين انتصاب بايد به تاييد دادستان برسد.

اين رأي فقط ظرف مدت 10 روز قابل اعتراض در دادگاه صالح است.

 

11- انتصاب ليسانس
در صورتي كه مقام قضايي نظر كارشناس را براي اتخاذ تصميم لازم بداند يا به درخواست هر يك از طرفين، مي تواند پرونده را به كارشناس ارجاع دهد و البته الزامي به صدور اين دستور و پذيرش نيست. درخواست اصحاب دعوا همچنين به گفته كارشناس تمكين از الزامات مرجع قضايي نيست.

هر يك از طرفين مي توانند ظرف يك هفته به نظر كارشناس اعتراض كنند.

 

12- قرار بازرسي محل
اين دستور در صورتي صادر مي شود كه تحقيقات محلي براي كشف موضوع و روشن شدن موضوع از نظر مقام قضايي ضروري باشد. در اين صورت موضوع و محل در دو طرف رودخانه لغو مي‌شود، ولي نبود آنها مانع از بررسي و تحقيق نمي‌شود.

اين انتصاب قابل اعتراض نيست.

 

13- قرار توقف تعقيب
اين قرار مخصوص جرايم قابل گذشت است تا زماني كه پرونده در دادسرا است و كيفرخواست صادر نشده باشد شاكي مي تواند از مرجع قضايي خاتمه تحقيقات و خودداري از تعقيب متهم را بخواهد. اما شاكي مي تواند ظرف مدت يك سال از تاريخ صدور قرار به هر دليل مجدداً تعقيب متهم را درخواست كند. مرجع صدور اين دستور دادستان است.

اين انتصاب قابل اعتراض نيست.

14- تعليق تعقيب
در جرائم غير جدي يعني جرايم درجه 6-7-8 مي توان دستور توقف تعقيب را صادر كرد. اين بدان معناست كه مقام قضايي مي تواند رسيدگي به اين جرايم را از شش ماه تا دو سال متوقف كند و در اين مدت به متهم فرصت جبران عمل مجرمانه خود و تلاش براي اصلاح خود را بدهد. پس از گذشت اين مدت، مقام قضايي با توجه به عملكرد شخص در مدت تعليق تعقيب، تصميم به ادامه رسيدگي و يا ختم پرونده مي نمايد. مرجع صادركننده اين دستور دادستان است. شاكي حق دارد ظرف 10 روز به دادگاه اعتراض كند.

 

15- حكم رد صلاحيت
اين دستور زماني صادر مي شود كه مقام قضايي دادسرا را صالح نداند. در اين صورت پرونده را به مرجع ذيصلاح ارسال مي كند و اين رأي قابل تجديدنظرخواهي نيست.

راه هاي اعتراض به تصميم ها و قرارهاي دادسرا

۳۶ بازديد

راه هاي اعتراض به تصميمات و انتصابات دادسرا
دادسرا نهادي است كه به جرايم رسيدگي و تعقيب مي كند. در زبان محاوره به اشتباه به تمام واحدهاي قضايي دادسرا گفته مي شود، اما واقعيت اين است كه دادسرا مرجع بدوي رسيدگي به جرايم و شكايات كيفري است. امكان اعتراض به رأي دادسرا وجود دارد، پرونده براي رسيدگي به اتهام به دادگاه ارسال مي شود و در صورتي كه تصميم دادسرا مبني بر عدم امكان اجراي مجازات باشد، شاكي مي تواند به اين موارد اعتراض كند. تصميمات در دادگاه كيفري 2.

تصميمات دادسرا و راههاي اعتراض به آن
1- دستور منع
چنانچه مرجع تحقيق در دادسرا (دادستان يا مدعي العموم) عمل منتسب را جرم ندانند يا دلايل شاكي براي اثبات جرم كافي نباشد، دادستان يا بازپرس قرار منع تعقيب صادر مي كند. از ديگر موارد صدور قرار منع تعقيب، وجود يكي از دلايل مستحب يا موجه جرم است.

شاكي كه قرار منع تعقيب وي صادر شده است مي تواند ظرف 20 روز در دادگاه كيفري 2 به اين قرار اعتراض كند.

 

2- قرار تعليق دادسرا
منظور از تعليق تعقيب اين است كه صرف نظر از وقوع جرم يا وجود دلايل، تعقيب متهم از قبيل فوت متهم يا زوال قصد مجرمانه (جنون) يا وجود يكي از عواملي كه مسئوليت را از بين مي برد.

مانند آنچه در مورد قرار منع تعقيب گفته شد، شاكي 20 روز فرصت دارد نسبت به اين قرار در دادگاه كيفري 2 تجديدنظر كند.

 

 

3- كيفرخواست (كيفرخواست)
چنانچه مقام قضائي پس از تحقيقات مقدماتي متهم را مجرم تشخيص دهد، قرار دادرسي صادر مي كند. پس از صدور اين دستور، متهم احضار و تفهيم اتهام مي شود و براي آخرين بار از وي دفاع مي شود. در واقع صدور اين دستور براي ارسال پرونده به دادگاه براي ادامه روند حل و فصل است.

اين قرار قابل اعتراض نيست و با صدور آن متهم مكلف به حضور در مرجع قضايي است.

 

 

4- قرارهاي ملاقات
قرار تأمين، راه دسترسي به متهم است كه اقسام آن در قانون مشخص شده و مقام قضايي موظف است با توجه به شدت و ضعف اتهام منتسب، يكي از آنها را صادر كند.

مهم ترين و كاربردي ترين احكام، قرار بازداشت موقت و قرار وثيقه است.

دستور بازداشت موقت فقط در جرايم و شرايط مندرج در قانون قابل صدور است. همچنين در خصوص موضوع وثيقه و وثيقه متهم تا معرفي كفيل يا توديع وثيقه بازداشت مي شود.

اين قرارها ظرف 10 روز قابل اعتراض در دادگاه هستند.

 

5- دستور حفظ عرضه
در صورت صدور قرار بازداشت موقت، چنانچه در مهلت هاي مقرر در قانون در دادگاه تصميمي اتخاذ نشود و مقام قضايي حفظ عرضه را ضروري بداند، دستور حفظ عرضه را صادر مي كند. اين قرار بايد به تأييد دادستان برسد و ظرف مدت 10 روز قابل تجديدنظرخواهي از سوي متهم در دادگاه صالح است.

 

 

6- تعيين تشديد يا كاهش تأمين
در طول كل تحقيقات، بازپرس مي تواند اقداماتي را براي تشديد قرار امنيتي صادر شده انجام دهد، خواه تغيير نوع آن باشد، به عنوان مثال، تغيير تعهد به رسيدگي به قرار وثيقه يا وثيقه، كه شديدتر است، يا افزايش يا افزايش. ميزان وثيقه را كاهش دهيد .

در اين صورت دادستان نمي تواند به تشخيص خود دستور افزايش يا تخفيف دهد. او فقط مي تواند اين قرار را از بازپرس (قبل از صدور مجازات) يا از دادگاه (بعد از صدور مجازات) درخواست كند.
 دسته :

تنظيم قرارداد خوب راهي براي جلوگيري از فريب

۱۲ بازديد

يك قرارداد خوب راهي براي جلوگيري از تقلب است
بي اطلاعي مردم از مسائل قضايي و حقوقي در جامعه باعث تشكيل پرونده هاي غيرضروري قضايي، سردرگمي مردم در دادگاه ها و در نهايت افزايش تعداد زندانيان شده است. ارتقاي آگاهي هاي حقوقي ضمن صرفه جويي در وقت و هزينه مردم، بار دستگاه قضايي را نيز كاهش مي دهد. تنظيم اسناد در روابط اجتماعي، اقتصادي و خانوادگي افراد يكي از زمينه هاي اختلاف و تشكيل پرونده در محاكم قضايي است. با وجود قوانين مناسب در اين زمينه، بسياري از افراد جامعه به دليل اعتمادي كه به طرف مقابل دارند از تنظيم سند رسمي منصرف شده و با مشكلات زيادي مواجه شده اند. طبق قانون اسنادي كه در اداره ثبت اسناد و املاك يا دفاتر اسناد رسمي به ثبت مي رسد و يا در مورد مقامات رسمي دولتي در حدود اختيارات خود و طبق مقررات قانوني سند رسمي و ساير اسناد مي باشد. عادي در نظر گرفته مي شود. فوايد و آثار اسناد رسمي
يادآوري فوايد و آثار سند رسمي و ترويج فرهنگ تنظيم سند، ضمن جلوگيري از آسيب هاي فردي و اجتماعي، از بروز اختلافات مربوط به آن و تشكيل پرونده هاي قضايي نيز مي كاهد.

اصالت سند عادي بايد ثابت شود. دليل اين اصالت با شخص استناد كننده است. طرف مقابل مي تواند با بيان اينكه چنين سندي را امضا نكرده است از مسئوليت خود سلب مسئوليت كند. سند رسمي نيازي به چنين تلاشي ندارد.

همچنين تكذيب مندرجات سند رسمي در مورد وصول وجه يا مال يا الزام به پرداخت وجه يا تسليم مال مسموع نيست. همچنين قابل ذكر است كه امكان معارضه معاملات در معاملات با سند رسمي بسيار كمتر است. همچنين انتقال حقوق تجارت از مستأجر سابق به مستاجر جديد فقط با سند رسمي معتبر خواهد بود.

 
 

اصول محكم يك معامله
قراردادي كه تحت عنوان قرارداد در شركت هاي بازرگاني يا خارج از آن تنظيم مي شود يك سند عادي است و به همين دليل طرفين (خريدار و فروشنده) بايد نهايت دقت را در تنظيم يك قرارداد خوب داشته باشند تا بعداً دچار مشكل نشوند.

 
 

اموال را نبايد در گرو يا رهن گذاشت
خريدار بايد مشخصات مالي را كه قصد خريد دارد با آنچه در سند درج شده تطبيق دهد و مشخص كند كه ملك در وثيقه يا رهن يا توقيف نيست. جستجو در رجيستري اسناد و استفاده از كد رهگيري در اينجا كار مي كند.

در صورت معامله ملك، خريدار بايد بررسي كند كه كاركردها، ضميمه ها، ملحقات و مشاعات ملك به وضوح در سند (آب، برق، گاز، تلفن، پاركينگ، انباري و ...) ذكر شده باشد.

فروشنده به طور كلي بايد مشخصات ملك را در قرارداد مشخص كند، به ويژه زماني كه اين مشخصات مربوط به نقص معامله باشد. همچنين بايد اطمينان حاصل شود كه ملك مذكور در تصرف مستاجر نباشد و در صورت وجود بايد ترتيب و مهلت و ضمانت تخليه مستاجر را مشخص كرد. نكته مهم ديگر توجه به اين است كه ملك مشكل ثبتي ندارد.

 
تاييد موقعيت فروشنده
اگر شخصي كه وكالت نامه را امضا مي كند خود مالك نيست، بلكه وكيل يا قيم يا قيم مالك است، خريدار بايد دلايل موقعيت آنها را بررسي كند و ببيند آيا وكيل حق فروش و گرفتن قيمت ملك را دارد يا خير. در وكالت نامه اش هست يا نه؟ همچنين در صورتي كه امضاء كننده قيم مالك باشد، خريدار بايد در زمان عقد قرارداد توسط قيم از بالغ نبودن كودك اطمينان حاصل كند.

در جايي كه امضا كننده قيم مالك است بايد مشخص شود كه قيم به تنهايي حق فروش مال خود را دارد يا با دخالت مقام قضايي چنين حقي براي او در نظر گرفته شده است.
اگر معامله از طريق وراثت به دست فروشنده رسيده باشد، خريدار بايد گواهي انحصار وراثت را ببيند و فتوكپي اصل آن را از فروشنده بگيرد و تسويه ماليات بر ارث را در نظر بگيرد.

همچنين خريدار بايد از عدم منع معامله فروشنده اطمينان حاصل كند كه در اين صورت فروشنده قادر به انتقال رسمي ملك به خريدار نخواهد بود.
اگر فروشنده خيلي پير يا مريض است و حركات غيرعادي دارد، خريدار بايد احتمال احمق بودن او را بدهد و با سرپرستي ابلهان بررسي كند و مطمئن شود كه نام فروشنده در ميان اسامي احمق ها نيست.

انواع سرقفلي

۷ بازديد

تعريف سرقفلي - انواع سرقفلي
سرقفلي يكي از حقوق مادي اعتبار است به اين معنا كه عيني نيست و قابل لمس و ديدن نيست و به طور كلي به اين معناست كه مستاجر مبلغي نزديك به قيمت كل مورد اجاره را به عنوان سرقفلي به مالك مي پردازد. شروع قرارداد اجاره سرقفلي يكي از مفاهيمي است كه در قانون موجر و مستاجر سال 1376 تعريف شده است كه البته در قوانين قديم اشاراتي به آن كم شده است اما در قانون موجر و مستاجر سال 1356 مفهومي مشابه حق كسب و پيشه، تصرف است. و تجارت استفاده مي شود. مفهوم و انواع سرقفلي.

1- سرقفلي حاصل از حق تجارت:
 
اين نوع سرقفلي كه ريشه در حق تملك و تصرف ناشي از عقود اجاره قديم (اجاره هاي قبل از سال 1376) دارد، در واقع حقوق قانوني مستأجر سابق محل است كه دست به دست مي شود. در ميان عوام حسن نيت ناميده مي شود.

2- حسن نيت واقعي:
 
اين نوع سرقفلي در واقع ناشي از حقوق تجارت يا اجاره هاي سابق نيست، بلكه در اين نوع سرقفلي، صاحب مغازه بدون تسليم ملك خود، سرقفلي ملك (حق كسب و پيشه در ملك) را به دست مي آورد. مدت نامحدود با اجاره ماهانه تحت شرايط ويژه. آن را به شخصي واگذار مي كند و بر اساس اين قرارداد، صاحب سرقفلي بدون مالكيت در مغازه يا زمين مغازه، حق استفاده از مغازه و تجارت در آنجا را به دست مي آورد و مي تواند با توجه به شرايطي كه بين خود مقرر مي شود از اين حق به نحو مقتضي استفاده كند. مالك. به افراد ديگر نيز تحويل دهد.
 
مغازه داران و كساني كه سرقفلي نوع اول (سرقفلي ناشي از حق تجارت و تجارت) خريداري كرده اند بايد بدانند كه سرمايه و سرقفلي آنها دائماً در خطر ادعاي مالك و به دليل شمول قانون روابط موجر و مستاجر است. در چنين سرقفلي، امكان تخليه اموال توسط مالكان حتي بدون پرداخت سرقفلي وجود دارد.
البته اين موضوع نبايد موجب ترس و وحشت مغازه داران و صاحبان سرقفلي و صاحبان حقوق تجارت و حرفه شود. زيرا مالكان مي توانند در صورت وقوع تخلف از سوي مستاجر، بدون پرداخت سرقفلي تقاضاي تخليه ملك خود را نمايند. بنابراين تا زماني كه مستاجر كليه مقررات مربوط به سرقفلي را رعايت كند، خطري متوجه سرقفلي وي نخواهد بود.

وكيل براي اعتراض به راي غيابي 2

۱۶ بازديد

در صورتي كه خوانده يا وكيل يا نماينده وي در هيچ يك از جلسات حضور نداشته باشد و لايحه اي به دادگاه ارسال نكرده باشد و ابلاغ واقعي نباشد، حكم صادره از دادگاه داراي صفت غيبت است.

يكي از نكاتي كه بايد به آن توجه كرد اين است كه غيبت مخصوص حكم است و قراري براي غيبت نداريم. همچنين در غيبت، حضور يا عدم حضور متهم ملاك است; نه درخواست كننده. حكم در صورت غيبت است كه جزاً يا كلاً عليه متهم است.
استيناف داراي اثرات زير است:

1- اثر تعليقي در اجراي حكم: فرجام خواهي مانند فرجام خواهي اثر تعليق دارد. اين يعنيصدور قرار اجراي حكم تا انقضاي مهلت درخواست ممنوع است و در صورت درخواست در مهلت مقرر اجراي حكم تا روشن شدن نتيجه خواسته متوقف مي شود. .

2- اثر انتقالي: منظور از اثر انتقالي اين است كه دعوا از مرحله قبل (حل غيابي) با تمام مسائلي كه دارد از نظر ايرادات و دلايل تجديدنظرخواهي به مرحله تجديدنظر منتقل مي شود.

قاعده كلي اين است كه حكمي كه حضوري ارائه مي شود ظرف 20 روز از تاريخ ابلاغ راي قابل تجديدنظرخواهي است. به جز موارد استثنا. قاعده در صورت غيبت اين است كه ظرف 20 روز از زمان ابلاغ قابل تجديد نظر و ظرف 20 روز دوم قابل تجديدنظرخواهي است. لذا حكم غيبت ۴۰ روزه براي افراد مقيم ايران امكان اعتراض دارد.
 

شرايط درخواست:
1- دادخواست به دفتر دادگاه صادركننده حكم غيابي تقديم شود.
2- هزينه هاي قانوني را پرداخت كنيد.
3- در مهلت قانوني ارائه شود.
4- حكم غيابي صادر شده است.
 

حقوق مدعي (به نام ادعاي اصلي):
1- اعتراض به قيمت خواسته.
2- اعتراض به صحت سند.
3- اعتراض به ساير ادله.
4- جذب شخص ثالث.
5- اعتراض به دادرسي مانند اعتراض به عدم صلاحيت دادگاه يا قاضي.

تصميمي كه پس از رسيدگي به دادخواست صادر مي‌شود فقط براي خواهان و خوانده نافذ است. مگر اينكه رأي قابل تفكيك نباشد پس از اجراي حكم و صدور حكم به نفع او، مدعي اوليه ملزم به جبران خسارت است.

 

صدور حكم:
تصميمي كه پس از رسيدگي به دادخواست صادر مي‌شود فقط براي خواهان و خوانده نافذ است و شامل كسي كه دادخواست نداده نخواهد بود. مگر اينكه رأي صادره قابل تفكيك نباشد كه در اين صورت نسبت به كساني كه غيابي مشمول حكم بوده ولي درخواست نكرده اند نيز جاري است.

 

اجراي حكم غيبت:
در صورت عدم امكان ابلاغ واقعي به محكوم و اجراي ابلاغ قانوني، آن ابلاغ معتبر بوده و پس از انقضاي مهلت قانوني و قطعيت، حكم غيابي اجرا خواهد شد.

اجراي حكم غيابي منوط به معرفي ضامن معتبر يا اخذ بيمه كافي از محكوم عليه خواهد بود. مگر اينكه قرار يا اجرائيه واقعاً به محكوم غايب ابلاغ شده باشد و شخص مذكور در موعد مقرر از تاريخ ابلاغ حكم درخواستي نكرده باشد.

در صورتي كه محكوم له غايب پس از اجراي حكم درخواستي داشته باشد و در جلسه بعدي حكم به نفع وي صادر شود، خواهان مكلف است خسارت ناشي از اجراي حكم اول را به خواهان جبران كند.

وكيل براي اعتراض به راي غيابي

۱۹ بازديد

وكيل اعتراض به حكم غيابي – تجديدنظرخواهي
محكوم عليه غيابي حق اعتراض به حكم غيابي دارد كه به آن اعتراض مي گويند. در لغت به معناي اعتراض و اعتراض به معناي انتقاد و اعتراض است. در اصطلاح فرجام خواهي شكايتي است كه محكوم غايب از حكم غيابي در دادگاه صادركننده حكم مي كند. فرجام خواهي روش جايگزين رسيدگي به شكايت از راي صادره است زيرا در نتيجه آن پرونده براي رسيدگي مجدد به دادگاه صادركننده حكم اعاده مي شود. ، آن را لغو كنيد و در غير اين صورت تاييد كنيد. تعريف تجديدنظرخواهي و اعتراض به راي غيابي.
فرجام خواهي روشي است كه به موجب آن شخصي كه حكم غيابي عليه او صادر شده به آن اعتراض مي كند و همان دادگاه صادركننده حكم به آن رسيدگي مي كند و تصميم مقتضي صادر مي كند.

پرسيدن راهي براي اجتناب است. بدين معنا كه رسيدگي به تجديدنظرخواهي در همان دادگاهي كه حكم غيابي مورد اعتراض را صادر كرده است، پس از رسيدگي مجدد به ايرادات، حكم صادر مي كند و ممكن است در تجديد حكم از نظر اوليه خود عدول كند. در واقع مبنا و ضرورت فرجام خواهي اين است كه حق دفاع براي متهم محفوظ است; زيرا ممكن است مواردي باشد كه خوانده بدون سوء نيت غيبت كرده باشد و چه بسا در صورت حضور با استناد به دلايل و دلايل ادعاي خواهان را بي اعتبار مي كرد. دليل ديگري كه مي تواند به عنوان مبناي تجديد نظر قرار گيرد حفظ جايگاه اصحاب دعوا در رسيدگي ثانويه است; گفتيم اعتراض راه گريز است. يعني در نتيجه دعوا به همان دادگاه برمي گردد و دادگاه صادر كننده رأي مجدداً به آن رسيدگي مي كند. در نتيجه، اصحاب دعوا جايگاه خود را در رسيدگي ثانويه حفظ مي كنند. يعني شخصي كه در دادرسي اول خواهان بوده و به آن اعتراض كرده است، در اينجا خواهان باقي مي ماند و طرفي كه مدعي عليه بوده است، با وجود اينكه در دادرسي دوم سمت معترض داشته باشد. در اينجا متهم براي برائت خود نياز به دليل ندارد و اين شاكي است كه بايد دعوي خود را ثابت كند.

دليل سومي كه مبناي تجديدنظرخواهي است، رعايت اصل مطابقت است. در نظام هاي بزرگ قضايي ضمن تاكيد بر رعايت اصل مكاتبات، آيين نامه ابلاغي به گونه اي تدوين شده است كه با اجراي آن، متهم از دعواي مطروحه عليه خود مطلع مي شود. در واقع رعايت اصل مكاتبه به اين دليل است كه به متهم فرصت دفاع داده مي شود و او مي تواند از خود دفاع كند.


 

مرجع رسيدگي به حكم غيابي:
واخواهي منوط به تقديم دادخواست و پرداخت هزينه دادرسي است و به دادخواست تجديدنظر در دادگاه صادركننده حكم غيابي قابل رسيدگي است.
 

مهلت درخواست:
1- در صورتي كه راي به صورت واقعي براي اشخاص مقيم ايران ابلاغ شود مهلت تجديدنظر خواهي از تاريخ ابلاغ راي 20 روز و براي اشخاص مقيم خارج از كشور 2 ماه از تاريخ ابلاغ راي مي باشد.

2- در صورت قانوني بودن ابلاغ:

   الف) در صورت معلوم بودن مفاد حكم، مهلت تجديدنظرخواهي براي افراد مقيم ايران 20 روز و براي افراد مقيم خارج از كشور 2 ماه است.
    ب) در صورت عدم اطلاع و قبول دادگاه، متهم مي تواند دادخواستي را ارائه دهد كه مانع از اجراي حكم شود.

3- در صورت وجود دلايل قانوني:

   الف) در صورت قبول عذر، قرار قبولي دادخواست صادر و اجراي حكم متوقف مي شود.
    ب) در صورت عدم قبول عذر، قرار رد دادخواست صادر مي كند.

4- در صورت سنگ اندازي، ورشكستگي و ... مهلت تجديدنظرخواهي از تاريخ ابلاغ به نماينده يا نمايندگان محكوم عليه مي باشد.
 

دلايل قانوني:
1- فرض مانع از حركت با گواهي پزشك و شهادت شهود.
2- فوت يكي از والدين يا همسر يا فرزندان.
3- حوادث قهري مانند سيل، زلزله و آتش سوزي.
4- دستگيري يا حبس به نحوي كه امكان تقديم دادخواست در مهلت مقرر وجود نداشته باشد.

تعريف مهريه و انواع آن

۳۵ بازديد

تعريف مهريه و انواع آن
مهريه يا صدق در حقوق ايران مالي است كه مرد در زمان عقد به زن مي پردازد يا خودش قول مي دهد آن را بپردازد. مطالبه مهريه بستگي به شرايط در صورت وجود و كيفيت مقرر در قانون دارد. مهريه به زن تعلق مي گيرد و بر حسب مورد مهريه انواع مختلفي دارد كه بسته به نوع ازدواج و كيفيت آن متفاوت است.
مهريه كه در متون فقهي از آن به عنوان صدق ياد مي شود، اموالي است كه به موجب عقد نكاح در اختيار زن است و با چهار چيز اين مال قطعي و قابل مطالبه مي شود:

1 - نزديكي

2- فوت شوهر

3- ارتداد زوجه

4- فوت زن

بر اساس قانون (ماده 1087 قانون مدني) مرد مكلف به دادن مهريه به زن است. بنابراين سكوت طرفين در عقد نكاح و حتي توافق بر عدم استحقاق مهريه نمي تواند تكليف مرد را در اين زمينه برطرف كند. در نتيجه حق دريافت مهريه و الزام زوج به پرداخت آن از مهم ترين آثار عقد ازدواج است.

 



 

انواع مهريه:
 

مهراول مصامي:
اين نوع مهريه خاص و مورد توافق طرفين مي باشد لذا مقدار آن در زمان عقد ذكر مي شود. اگر در اين صورت مرد قبل از نزديكي زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهريه است.

 

 

مهرالسنته:
اين مهريه زني است كه شوهرش طبق كتاب خدا و سنت پيامبر با او ازدواج كند. علت اينكه اين مبلغ را مهر سنت ناميده اند اين است كه پيامبر اين مقدار را مهريه همسران خود قرار داده است.

 

 

مهرالمحل:
همانطور كه بيشتر گفته شد، اگر در عقد دائم مهريه ذكر نشده باشد، عقد نكاح (بر خلاف نكاح موقت يا صيغه كه مهريه را باطل مي كند) در عقد نكاح دائم، در صورتي كه مهريه در عقد معين نشده باشد، صحيح است. عقد و نزديكي بين زن و شوهر اگر زن ببخشد مستحق مهريه يعني مهريه زنان متشابه و از درجه او است. در تعيين اين نوع مهريه، وضعيت زوجه از حيث شرافت، موقعيت اجتماعي و خانوادگي و ساير صفات و موقعيت ها تعيين مي شود. براي تعيين مهريه ايده آل، دادگاه خانواده كارشناس تعيين مي كند.

 

 

مهرالمتعه:
مطابق ماده 1093 قانون مدني، در صورتي كه در عقد نكاح دائم، مهريه ذكر نشده باشد و زوج قبل از نزديك شدن و تعيين مهر، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهريه است. بنابراين اگر نكاح به نحوي فسخ شود، اين مهريه ثابت نيست و زن مستحق دريافت چيزي نيست.
عدم تعيين مهريه در نكاح دائم به عنوان وكالت و به زني كه مهريه او در عقدنامه ذكر نشده است وكالت مي گويند.
در مورد فوت زوج، اگر زوج قبل از دخول فوت كند و در ضمن عقد مهريه براي زوجين معين نشده باشد، زن مستحق چيزي نيست و اگر بعد از دخول فوت كند، زوجه مستحق چيزي نيست. اگر زوجه بعد از نزديكي بميرد مستحق نصف مهريه است. اگر مهريه در عقد معين نشده باشد و مرد بعد از نزديكي فوت كند، زن مستحق مهريه است.
حق مطالبه مهريه براي ذي نفع هميشه وجود خواهد داشت، حتي اگر زوجه در قيد حيات نباشد، به عبارت ديگر با حيات زوجه، حق مطالبه مهريه مانند هر حق مالي ديگري به ورثه او منتقل مي شود. از اين دو ورثه زوجه پس از فوت زوجه مي توانند مهريه ميت را از زوج مطالبه كنند.
 ديون ناشي از مهريه يكي از ديون است و حتي در صورت تعدد ديون زوجين يا حتي اگر با هم فوت كنند، پرداخت مهريه زوجه بر ساير ديون مقدم است.
علاوه بر مطالبه مهريه، زن مي تواند قبل يا بعد از دادخواست توقيف اموال شوهر و يا به لحاظ حقوقي درخواست صدور قرار تأمين كند و در مدت كوتاهي مي تواند از شوهر خود توقيف كند. مال و جلوگيري از تصرف افراد ديگر با جلوگيري از انتقال آن مال توسط شوهر به ديگري.

مسئوليت مدني دولت ها

۲۲ بازديد

 

مسئوليت مدني دولت ها - جبران خسارات ناشي از فورس ماژور

چنانچه حادثه اي منجر به ضرب و جرح و كشتار يا وارد آوردن خسارت به ديگران شود حسب مورد موجب مسئوليت مدني و لزوم جبران خسارت يا مسئوليت كيفري ناشي از بي احتياطي، بي احتياطي و عدم رعايت مقررات دولتي خواهد شد. مسئوليت مدني دولت در جبران خسارات ناشي از حوادث

با توجه به تخريب برخي از ساختمان ها در پي طوفان و سيل اخير، ساخت و ساز در عصر حاضر در كشورهاي پيشرفته يا كشورهايي با نظم و ترتيب خاصي قوانيني دارد كه مبتني بر ايمني و زندگي سالم براي افرادي است كه در اين سازه ها حضور دارند. و براي شهرونداني كه در اطراف آن حضور دارند.


ثانيا رعايت زيبايي و هماهنگي به گونه اي كه ديدن اين سازه ها چشم و ذهن را آزار ندهد. ثالثاً از منظر كلان و بلندمدت بايد توانايي پاسخگويي و مديريت در مواقع وقوع حوادث غير مترقبه مانند بلاياي طبيعي يا جنگ و بمباران را داشته باشد و در نهايت كاربردها و روش هاي استفاده از سازه ها را در چنين مواردي تقسيم بندي كند. روشي كه ساكنين و كاربران بتوانند با كمترين زمان نيازهاي خود را برطرف كنند. و در عين حال حركت آنها كمترين مانع و مزاحمت را براي ديگران ايجاد مي كند.


اين قواعد در قوانين و مقررات و آيين نامه ها مدون و منظم شده است و ما به اندازه كافي از اين قبيل مقررات داريم. بنابراين هنگام ساخت ساختمان در يكي از شهرهاي ايران اصل بر رعايت تمامي ضوابط فوق الذكر است و وظيفه رعايت ضوابط مذكور بر عهده شهرداري، فرمانداري و مسئولين منطقه و البته مهندسان ناظر نيز وظايف خاص خود را دارند. مسئول هستند


زماني كه ساختماني بر اثر حادثه تخريب مي شود و افراد مجروح مي شوند، بررسي مواردي ضروري است. ابتدا بايد بررسي شود كه استانداردهاي مربوط به مقاومت و مقاومت مصالح و خاك شناسي در ساختمان تخريب شده رعايت شده باشد.


همچنين حادثه اي كه اتفاق افتاده از نظر شدت و قدرت تخريب طبيعي بوده يا بيشتر؟ توضيح اين است كه گفته مي شود مي توان ساختمان هايي ساخت كه در برابر زلزله هاي 9 و 10 ريشتري مقاومت كامل داشته باشند، اما چنين ساختمان هايي براي سكونت بسيار گران و نامطلوب هستند.


مورد ديگري كه قابل تحقيق است اين است كه اگر قوانين رعايت مي شد، علت شكست چه بوده است؟ آيا در اجراي ضوابط و مقررات با وجود اينكه اجرا شده است، قصور يا تقصيري صورت گرفته است؟ همچنين وقتي مشخص مي شود در ساخت و ساز ضوابط و ضوابط عيني رعايت نشده است، اين سوال مطرح مي شود كه علت عدم رعايت و عدم توجه به اين امر چه بوده است و چه كسي يا چه كسي مسئول آن است. ; بديهي است مهندس ناظر و سطوح مختلف شهرداري، فرمانداري در اين امر مسئوليت دارند و طبيعتاً بايد انگيزه و علت قصور و تقصير نيز بررسي شود و چه بسا اتهامات مجرمانه ديگري كشف شود.


چنانچه حادثه منجر به ضرب و جرح و كشتار يا ايجاد ضرر و زيان به ديگران شود، حسب مورد موجب مسئوليت مدني و لزوم جبران خسارات وارده يا مسئوليت كيفري ناشي از بي احتياطي، بي احتياطي و عدم رعايت مقررات دولتي خواهد بود. مسئوليت مدني ممكن است متوجه افراد حقوق خصوصي يا دولت باشد.

مراحل تأييد علمي اختراع

۹ بازديد

مراحل تاييد علمي اختراع

منظور از ارزيابي و تاييد علمي اختراع، جستجو و بررسي علمي اختراع توسط كارشناسان مرتبط با استفاده از تجربيات علمي، مشاوره ها و پايگاه هاي داخلي و خارجي است و طبق قانون اين ارزيابي توسط دانشگاه ها انجام مي شود. و مراكز زير مجموعه وزارت علوم، تحقيقات، فناوري و بهداشت. درمان و آموزش پزشكي و همچنين از طريق ساير مراكز علمي و تحقيقاتي كشور. ارزيابي علمي و تاييد اختراع بيش از 2 بار انجام نمي شود و در صورت رد، متقاضي فقط يك بار حق درخواست مجدد را دارد. تاييد علمي اختراع - ثبت اختراع

مفاد اظهارنامه ثبت اختراع

اظهارنامه ثبت اختراع كه به اداره مالكيت صنعتي داده مي شود بايد موضوع مورد درخواست حمايت را مشخص كرده و به زبان فارسي تنظيم و داراي تاريخ و امضا و شامل درخواست، شرح ادعا و خلاصه توضيحات باشد. اختراع و در صورت لزوم نقشه هاي مربوطه. هزينه هاي ثبت اظهارنامه از متقاضي ثبت نام اخذ مي شود.


در تنظيم و تسليم اظهارنامه موارد زير بايد رعايت شود:


الف- نام و ساير اطلاعات لازم در مورد متقاضي، مخترع و نماينده قانوني وي در صورت وجود و عنوان اختراع در اظهارنامه درج شود.


ب- در مواردي كه متقاضي مخترع نباشد مدارك دال بر وضعيت حقوقي وي به همراه اظهارنامه ارائه مي شود.


ج) ادعاي مندرج در اظهارنامه بايد واضح و مختصر و همراه با شرح باشد، به نحوي كه براي فردي با مهارت عادي در فن مرتبط و حداقل يك روش اجرا براي اختراع واضح و كامل باشد. بايد ارائه شود.


خلاصه توضيحات فقط به منظور ارائه اطلاعات فني است و نمي توان براي تفسير دامنه پشتيباني به آن اعتماد كرد.


 


 


بازگشت اظهارنامه:

متقاضي ثبت اختراع تا زماني كه درخواست وي براي ثبت اختراع پذيرفته نشده باشد مي تواند اختراع را مسترد كند.


 


 


اختراع عمومي:

 درخواست بايد فقط مربوط به يك اختراع يا گروهي از اختراعات مرتبط باشد كه يك اختراع كلي را تشكيل مي دهند. در اختراع كلي عدم ذكر اتصال اجزاي آن موجب بي اعتباري گواهي اختراع مربوط نمي شود. تا زماني كه درخواست وي تاييد نشده باشد، متقاضي مي تواند:


الف- اظهارنامه خود را به شرطي كه از حدود اظهارنامه اول تجاوز نكند اصلاح كند.


ب - آن را به دو يا چند اعلاميه تقسيم كنيد. اظهارنامه انشعاب بايد داراي تاريخ درخواست اوليه بوده و در صورت لزوم مشمول اولويت اظهارنامه اول باشد.


 


 


حق تقدم در اختراع:

متقاضي مي تواند به همراه اظهارنامه خود حق تقدم مندرج در كنوانسيون حمايت از مالكيت صنعتي پاريس مورخ 1261 هجري قمري (20 مارس 1883 ميلادي) و اصلاحات بعدي آن را درخواست كند. حق تقدم مي تواند مبتني بر يك يا چند اعلاميه ملي يا منطقه اي يا بين المللي باشد كه در هر كشور يا براي هر كشور عضو كنوانسيون مذكور تسليم شده باشد.


 


 

درخواست حق تقدم:

اداره مالكيت صنعتي از متقاضي مي‌خواهد در مدت زمان معين يك نسخه از اظهارنامه تأييد شده توسط مرجع ثبت اظهارنامه كه مبناي حق تقدم است ارائه كند.

با پذيرش درخواست، حمايت هاي ذكر شده در كنوانسيون پاريس شامل مي شود.


 


 


اظهارنامه هاي ارسالي در خارج از كشور:

بنا به درخواست اداره مالكيت صنعتي، متقاضي بايد شماره و تاريخ اظهارنامه اختراعي را كه در خارج از كشور تسليم كرده است و از نظر عيني و ماهوي مربوط به اختراع مذكور در اظهارنامه ارائه شده به اداره مالكيت صنعتي مي باشد را ارائه نمايد.


در صورت درخواست اداره مالكيت صنعتي متقاضي بايد مدارك زير را به اداره مذكور ارائه نمايد:


الف- رونوشت نامه ها و تذكراتي كه متقاضي در خصوص نتايج تحقيقات انجام شده در خصوص اظهارنامه هاي خارجي دريافت كرده است.


ب- تصوير گواهي اختراع ثبت شده بر اساس اظهارنامه هاي خارجي.


ج - تصوير هرگونه تصميم قطعي در خصوص رد اظهارنامه خارجي يا رد اختراع مورد ادعا در اظهارنامه خارجي.


د - تصوير هرگونه تصميم قطعي در خصوص بي اعتباري گواهي اختراع صادره بر اساس اظهارنامه خارجي.


ه - شرح مختصري از اختراع.


اداره مالكيت صنعتي تاريخ درخواست را تاريخ وصول اظهارنامه در نظر مي گيرد.

 

ناقص بودن اظهارنامه:

در صورتي كه اداره مالكيت صنعتي در زمان درخواست تشخيص دهد كه اظهارنامه فاقد شرايط فوق بوده است، از متقاضي دعوت مي‌كند ظرف 30 روز از تاريخ ابلاغ، اصلاحات لازم را انجام دهد.تاريخ درخواست برابر با تاريخ وصول اصلاحات مذكور خواهد بود، اما در صورت عدم اصلاح مهلت مقرر، اظهارنامه ناقص تلقي مي شود.


 


 

نقشه اختراع:

در صورتي كه اظهارنامه به نقشه هايي اشاره داشته باشد كه ضميمه يا پيوست نشده اند، اداره مالكيت صنعتي از متقاضي جهت ارائه نقشه ها دعوت مي نمايد. چنانچه متقاضي دعوتنامه را پذيرفته و نقشه هاي مذكور را ارائه نمايد، دفتر مذكور تاريخ دريافت نقشه را تاريخ درخواست در نظر مي گيرد. در غير اين صورت تاريخ درخواست به عنوان تاريخ وصول اظهارنامه قيد و ارجاع به نقشه ها كامل تلقي مي شود.


اداره مالكيت صنعتي پس از ذكر تاريخ درخواست، درخواست را از نظر انطباق با شرايط مندرج در اين قانون و آئين نامه آن بررسي و در صورت احراز انطباق، نسبت به ثبت اختراع اقدام لازم را انجام خواهد داد. . در غير اين صورت اظهارنامه را رد و به متقاضي اطلاع مي دهد.


 




 


 


مراحل بعد از تكميل اظهارنامه:

در صورت ثبت اختراع، اداره مالكيت صنعتي پس از ثبت آگهي را منتشر مي كند، سپس گواهي ثبت اختراع را صادر و رونوشت آن را بايگاني مي كند و پس از دريافت هزينه مقرر، اصل آن را به متقاضي تسليم مي كند. . اداره مالكيت صنعتي بنا به درخواست دارنده گواهي اختراع، تغييراتي را در محتوا و نقشه هاي اختراع به منظور تعيين حدود حمايت اعطا شده ايجاد مي كند، مشروط بر اينكه در نتيجه اين تغييرات، اطلاعات مندرج در اختراع ثبت شود. گواهي نامه از محدوده اطلاعات ذكر شده در اظهارنامه اوليه كه بر اساس آن اختراع به ثبت رسيده است تجاوز نمي كند.

 دسته :

قابليت ثبت علائم تجاري

۲۱ بازديد

علائم تجاري قابل ثبت

هر كلمه، حرف يا حرف، عدد، نقاشي، عكس، رنگ، تصوير، برچسب يا تركيبي از آنها كه براي تشخيص كالا يا خدمات استفاده شود علامت تجاري محسوب مي شود.


در برخي كشورها شعارهاي تبليغاتي نيز علامت تجاري محسوب مي شوند و در دفاتر ثبت ملي علائم تجاري ثبت مي شوند.


در بسياري از كشورها، اخيراً اشكال علائم تجاري مانند رنگ ها، علائم سه بعدي (شكل يا بسته بندي كالا)، علائم شنيداري (صداها) يا علائم بويايي (بو) رايج شده است.


توجه: در اكثر كشورها، علائم را مي توان به عنوان علائم تجاري كه به صورت گرافيكي ديده يا نمايش داده مي شوند، ثبت كرد.

 



 


 


علائم تجاري غيرقابل ثبت

1- كلمات رايج مانند يخچال، تلويزيون و ....


2- كلماتي كه محصول را توصيف مي كنند، مانند سرد براي يخچال، شفاف براي تلويزيون، مگر اينكه از اين كلمات براي توصيف بخشي از يك برند خاص استفاده شود. توجه به اين نكته ضروري است كه در اين موارد، لازم است بيانيه اي درج شود كه نشان دهد حق استفاده انحصاري براي آن قسمت از علامت درخواست نشده است.


3- علائم گمراه كننده اي كه باعث گمراهي و سردرگمي مصرف كننده در مورد ماهيت، كيفيت، مبدا جغرافيايي محصول و ... مي شود مانند تصوير گاو براي كره مارگارين زيرا باعث مي شود مصرف كننده تصور كند كه اين علامت مربوط به لبنيات است.


4- نشانه هاي خلاف موازين اخلاقي، خوش اخلاقي و نظم عمومي.


5- پرچم ها، نشان هاي سلطنتي، علائم رسمي دولتي و نشان هاي كشورها و سازمان هاي بين المللي كه نمونه هايي از آنها به دفتر بين المللي سازمان جهاني مالكيت فكري (WIPO) اعلام شده است.


6- علامت در موارد زير قابل ثبت نيست:


الف- عدم تمايز كالا يا خدمات يك مؤسسه از كالاها و خدمات مؤسسه ديگر.


ب- خلاف موازين شرع يا نظم عمومي يا اخلاق حسنه باشد.


ج- گمراه كردن مراكز تجاري يا عمومي به ويژه در مورد مبدأ جغرافيايي كالاها يا خدمات و يا ويژگيهاي آنها.


د- تقليد يا تقليد از علائم نظامي، پرچم يا ساير علائم دولتي يا نام يا مخفف يا حروف اول نام يا نشان رسمي متعلق به كشور، سازمان‌ها يا سازمان‌هاي بين‌المللي كه به موجب كنوانسيون‌هاي بين‌المللي تأسيس شده‌اند يا موارد مذكور يكي است. نماد، مگر اينكه توسط مقام ذي صلاح كشور يا سازمان مربوطه مجاز به استفاده از آن باشد.


هـ- مشابه يا گمراه كننده يا ترجمه علامت يا علامت تجاري باشد كه براي همان كالا يا خدمات مشابه متعلق به مؤسسه ديگري در ايران شناخته مي شود.


و - عين يا مشابه قبلاً به ثبت رسيده و به خدمات غيرمشابه معروف است، مشروط بر اينكه معمولاً بين استفاده از علامت و صاحب علامت معروف ارتباطي وجود داشته باشد و ثبت آن به منافع صاحب علامت قبلي لطمه وارد كند. .


زين علامتي است كه قبلاً به نام مالك ديگري به ثبت رسيده باشد يا تاريخ درخواست ثبت آن زودتر باشد يا براي همان كالاها و خدمات حق تقدم داشته باشد يا براي كالاها و خدماتي كه موجب فريب و فريب مي شود. سردرگمي از نظر ارتباط و شباهت.