نحوه اجراي قصاص

۲۰ بازديد

نكات مهم اجراي انتقام

 در اجراي انتقام، اجازه رهبر يا نماينده او لازم است.

استيحان از جايگاه پيشرو در اجراي قصاص، نظارت بر صحت اجرا و رعايت حقوق صاحب حق قصاص و ساير جهات دعوي است و مراسم استيحان نبايد مانع از امكان قصاص شود. صاحب حق قصاص و سلب حق او.

اجراي قصاص و نظارت در آن حق ولي و بزه ديده است كه در صورت فوت آنها اين حق به ورثه آنها منتقل مي شود و بايد پس از درخواست رهبري از طريق واحد اجراي احكام كيفري مربوط انجام شود.

اگر صاحب حق قصاص خلاف مقررات عمل كند به تعزير مقرر در كتاب پنجم تعزيرات محكوم مي شود.

هيچكس جز مجني عليه يا ولي او حق قصاص مرتكب را ندارد و اگر كسي بدون اذن او قصاص كند مستحق قصاص است.

در هر حق قصاصي، هر يك از صاحبان آن مستقلاً حق قصاص دارند، اما هيچ يك نبايد در مقام استيفاي حق، حقوق ديگران را از بين ببرد. سهم ديگران است.

در هر حق قصاصي، اگر برخي از صاحبان آن مطالبه ديه كنند يا قصاص مجرم را بخشيده باشند، شخص خواهان قصاص بايد در صورت گذشت، ابتدا سهم ديگري از ديه را به مرتكب و در صورتي كه درخواست ديه كرده است، به خود آنها بپردازد. .

در هر حق قصاصي، اگر برخي از مالكان غايب باشند و مدت غيبت آنها كوتاه باشد، حكم به حضور غيبت كننده موكول مي شود و اگر غيبت طولاني باشد يا اميدي به بازگشت آنها نباشد، مقام رهبري به عنوان قيم غايب به جاي آنها تصميم مي گيرد. اگر زمان بازگشت مشخص نباشد، رهبر پس از مدت كوتاهي و قبل از طولاني شدن زمان غيبت براي آنها تصميم مي گيرد. حق قصاص براي غايبان محفوظ است و در صورت خواهان قصاص پس از حضور بايد ابتدا قسمت ديه كساني را كه گذشت كرده يا با مرتكب مصالحه كرده اند و سپس قصاص كنند.

اگر مرتكب عمداً به ديگري جنايت كند و ديه مقتول بيشتر از ديه مقتول باشد، مانند اينكه زن مسلمان مرد مسلماني را بكشد، صاحب حق قصاص نمي تواند علاوه بر قصاص، تفاوت قصاص را نيز مطالبه كند.

در مواردي كه حق قصاص ثابت شده باشد، چنانچه ديه جرمي كه به مجني عليه وارد شده كمتر از مبلغي باشد كه به مرتكب مي‌رسد، صاحب حق قصاص در صورتي مي‌تواند قصاص را اجرا كند. و اجراي قصاص بدون پرداخت آن جايز نيست و در صورت مخالفت و گرفتن قصاص، علاوه بر وجوب پرداخت ديه فاضل، به مجازات مقرر در كتاب پنجم «تعزيرات» محكوم مي شود.

در مواردي كه صاحب حق قصاص بايد قسمتي از ديه را به ساير صاحبان حق قصاص بپردازد، پرداخت بايد قبل از قصاص انجام شود و در صورت تضييع صاحب حق قصاص، به علاوه. به اداي قصاص مذكور، مجازات مقرر در كتاب پنجم «تعزيرات» محكوم است.

در مواردي كه جنايت مخل نظم و امنيت عمومي يا جريحه دار شدن عواطف عمومي و مصلحت در اجراي قصاص باشد ولي مدعي توانايي پرداخت اجرت المثل يا ساير سهام صاحبان حق قصاص را نداشته باشد با درخواست با تاييد دادستان و تاييد رياست قوه قضائيه مبلغ مذكور از بيت المال پرداخت مي شود.

در مواردي كه به قصاص محكوم مي شود در زندان است و صاحب حق قصاص مرتكب را بدون عذر موجه يا به دليل ناتواني در پرداخت ديه در وضعيت نامشخصي رها مي كند و يا در انتظار بلوغ يا بلوغ اوست. ، يا قرباني متهم با شكايت. محكوم به اين امر، دادگاه صادركننده رأي، مهلت مناسبي را معين و صاحب حق قصاص را اعلام مي‌كند تا در مهلت مقرر نسبت به گذشت، سازش يا اجراي قصاص اقدام نمايد. در صورتي كه در اين مدت اقدام نكند دادگاه مي تواند پس از تعيين تعزير طبق كتاب پنجم تعزيرات و گذراندن مدت آن با اخذ تأمين مناسب و تأييد رئيس حوزه قضايي و رئيس كل دادگستري. ولايت تا تعيين تكليف از سوي صاحب حق قصاص، مرتكب را آزاد كند.

در مواردي كه پرداخت فاضل ديه ضروري باشد، چنانچه متضرر يا صاحب حق قصاص از مرتكب مطالبه داشته باشد، ادعاي مذكور با رضايت مالك حتي بدون رضايت مالك، فاضل ديه محسوب مي شود. پرپهتراتور

ديه يا سهمي كه شركا از ديه جنايت پرداخته اند متعلق به شخص مورد قصاص است و او مي تواند آن را به صاحب حق انتقام جويي يا شركاي او بدهد يا هر نوع مالكيت ديگري در آن بگيرد، اما اگر آن را دريافت كرده است و هيچ انتقامي گرفته نمي شود. او بايد آن را برگرداند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.