كلاهبرداري به وسيله چك 2

۲۵ بازديد

زيرا آنچه قانونگذار مي خواهد اين است كه مقدمات مندرج در ماده يك قانون براي تشديد مجازات مرتكبين ارتشا، اختلاس و كلاهبرداري و رسيدن به نتيجه نهايي مورد نظر مجرم فراهم شود. صرف نظر از اين كه در قبال اقداماتي كه منجر به تلف شدن مال شده است (چك) يا (سفته) يا (سفته) داده يا سند را به او تسليم نكرده است. اصلا بر اين اساس مشاهده مي شود كه هر گاه شرايط لازم براي ارتكاب جرم كلاهبرداري احراز شود، حتي در صورت عدم وجود سند، مي توان آن را از مصاديق كلاهبرداري دانست. حال در پرونده اي مشابه كه شاكي چك برگشتي نيز دارد چگونه مي توان از شكايت وي به عنوان كلاهبرداري جلوگيري كرد و بر اساس وجود قانون صدور چك فقط در اين راه هدايت مي شود؟


 


2- وضعيت چك هاي فاقد محل قانوني (بدون جنبه كيفري)

در قانون صدور چك مصوب 1355 مواردي وجود داشت كه اگر چك با آن شرايط صادر مي شد امكان تعقيب كيفري را از دست مي داد، به ويژه در مورد سفته بودن چك كه به عنوان يك شگرد مؤثر توسط متخصصان استفاده مي شود. صادركنندگان عليه دارندگان چنين چك هايي مورد سوء استفاده قرار گرفتند.


بديهي است در صورتي كه شاكي عليرغم حق تعقيب كلاهبرداري، مجبور به رعايت قانون صدور چك شود، در صورت ضمانت چك، سفته، سفيد امضا و... از لحاظ اينكه مذكور چك غير كيفري بود، شاكي حربا به طور كامل تعقيب كيفري را از دست مي داد.


اما در خصوص امكان استناد به قانون تشديد كلاهبرداري و طرح دعوي بر اساس آن اين مشكل وجود نداشت. اكنون نيز اگرچه با اصلاح قانون صدور چك كه در سال 72 صورت گرفت، ماده 12 اين قانون حذف شده است. اما در عين حال اگر وضعيت كساني كه قبل از قانون اصلاحي سال ۱۳۷۲ چك بلامحلي در دست دارند با قانون صدور چك مصوب ۱۳۵۵ مقايسه شود، اين مشكل همچنان براي آنها باقي خواهد ماند.


 


3- جرم صدور چك بلامحل قابل گذشت است

جرم صدور چك بلامحل، جرم قابل گذشت است; در حالي كه جرم كلاهبرداري غيرقابل گذشت است. به اين ترتيب متهم تحت شرايطي ممكن است شاكي را اغوا كند يا به نحوي او را تحت فشار قرار دهد و خلاصه به هر طريقي مي تواند رضايت شاكي را براي استخراج او جلب كند كه در اين مورد خلاف قانون مربوط به قانون است. ضرورت مجازات كلاهبرداران به عنوان يك جرم عمومي، عليرغم ارتكاب جرم كلاهبرداري با قرار گرفتن در ********ر قانون مربوط به صدور چك، عملاً از مجازات مصون مي ماند.


 


4- تفاوت مجازات چك بلامحل و كلاهبرداري

ميزان مجازات در جرم چك بلامحل بسيار كمتر از مجازات در جرم كلاهبرداري است. به طوري كه مجازات صدور چك بلامحل از شش ماه تا دو سال حبس و پرداخت جزاي نقدي معادل يك چهارم مبلغ چك يا كسري از مانده است. در صورتي كه مجازات كلاهبرداري از يك تا هفت سال حبس و پرداخت جزاي نقدي معادل وجه وصول شده باشد.


ذكر مصداق در اين زمينه موضوع را روشنتر مي كند: در اين فرض كه شخصي به دنبال ارتكاب اعمال متقلبانه است; يك ميليون ريال از مال ديگري را گرفته و در ازاي آن چك بلامحل را به وي تحويل داده، در صورتي كه عمل وي مطابق قانون صدور چك باشد و به فرض محكوميت به جرم صدور چك بلامحل باشد، حداكثر به حبس مي رسد. دو سال و پرداخت جريمه نقدي به مبلغ دويست و پنجاه هزار ريال و در صورت تقديم مطالبه خسارت از سوي شاكي صادركننده نيز به پرداخت يك ميليون ريال عليه وي محكوم خواهد شد.


اما در صورت اعمال موضوع قانون تشديد مجازات كلاهبرداري، متهم به حداكثر ۷ سال حبس و پرداخت يك ميليون ريال جزاي نقدي و يك ميليون ريال غرامت براي شاكي خصوصي محكوم خواهد شد.زيان هاي f. البته مي توان اجراي ماده 139 قانون مجازات (بازداشت تا فوت) را هم در مورد چك بلامحل و هم در مورد كلاهبرداري از دادگاه كيفري درخواست كرد.


بنابراين با مقايسه عواقبي كه مرتكبين اين دو جرم (به ويژه در موارد هنگفت) بايد متحمل شوند، مشخص مي شود كه محروميت شاكي از توسل به شكايت مبني بر كلاهبرداري در مورد استحقاق استفاده از آن. تا چه حد است حقوق مسلم او در راه رسيدن به اموال از دست رفته اش لطمه مي بيند.

در مقابل اين سوال مطرح شده از سوي دادسراي تهران با اين مضمون: (صدور چك بدون محل جرم بوده و طبق مقررات قانون چك قابل تعقيب بوده و حتي طبق قوانين سابق صادركننده چك قابل تعقيب است. به عنوان كلاهبردار تحت تعقيب قرار گرفته است.


حال با توجه به اينكه عده اي با توسل به اين روش باعث فخرفروشي و كلاهبرداري ديگران مي شوند و يا حداقل با پرداخت نكردن به موقع بدهي خود باعث ضرر و زيان طلبكار مي شوند و در صورت عدم تعقيب قضايي امكان پذير است. جمع آوري آن دشوار و در برخي موارد غيرممكن است. بنابراين آيا تعقيب كيفري صادركننده چك بلامحل از نظر قانوني مانعي دارد يا خير؟ و در صورت منفي بودن پاسخ، در صورت احراز بي تاريخ بودن يا وعده دار بودن يا تضميني و مشروط بودن چك صادره، آيا در اين گونه موارد صادركننده قابل تعقيب است يا خير؟ ضمنا اگه مرور زمان هم لحاظ بشه وضعيت چطور ميشه؟))


شوراي نگهبان در تاريخ 12/09/1361 نظر ذيل را بيان كرده است. ((...صدور چك بدون محل كه از نظر عرفا كلاهبرداري و فريب محسوب مي شود حكم حاكم شرع دارد.))


نظر شوراي نگهبان همانطور كه ذكر شد چون صدور چك بدون محل را در همه موارد كلاهبرداري مي دانست و جايي براي اجراي قانون صدور چك باقي نمانده بود مشكلات موجود را برطرف نكرد و در عمل تمايل دادستاني به اجراي قانون صدور چك چك بي محل بود. پذيرش اين رويه به صورت مطلق نيز به دلايل ذكر شده خالي از اشكال نيست.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.