سه شنبه ۱۸ مرداد ۰۱ | ۱۰:۵۵
۱۲ بازديد
لايحه دفاعي - تجديدنظر در بدهي و پرداخت بدهي

با عرض سلام و احترام
اينجانب مهدي... در خصوص شماره پرونده .... در پاسخ به لايحه ارائه شده توسط وكيل متهم موارد ذيل را به ديوان عالي كشور تقديم مي نمايم:
1- پس از صدور راي و الزام به پرداخت چك به دليل عدم توانايي در پرداخت يكجا وجه حكم و كارمند و ورشكسته بودن و عدم توانايي پرداخت مبلغ چك دادخواست ورشكستگي دادم ولي متأسفانه با استدلال اشتباه وكيل متهم براي اثبات تاجر بودن اينجانب قاضي محترم فقط يك بار خريد لاستيك توسط اينجانب را يك عمليات تجاري مي دانم و با اين استدلال اخراج من را رد مي كند. من كه از پرونده ورشكستگي نااميد شده بودم مجبور شدم پرونده ورشكستگي تشكيل دهم، اما دادگاه بدوي من را تاجر نشناخت و دادخواست ورشكستگي را رد كرد. وكيل متهم كه سعي كرده بود دادگاه ورشكستگي را متقاعد كند كه من تاجر هستم، در دادگاه ورشكستگي كه منافع خود را در خطر مي بيند، تمام تلاشش اين بود كه ثابت كند من تاجر نيستم! نهايتاً در مرحله تجديدنظر، حكمي مبني بر اينكه تاجر نيستم صادر مي شود. (پيوست شماره 1)
پس تا اينجا براي شما روشن است كه خوانده فقط سعي در به تأخير انداختن رسيدگي و ايجاد مانع براي اضافه كردن خسارت تاخير در پرداخت چك كرده است زيرا در آن زمان مبلغ چك به حدود يك ميليارد تومان.
2- برادرم زميني به ارزش يك ميليارد و صد ميليون تومان را به اجراي احكام شعبه معرفي مي كند كه در واقع براي رهايي من از اين وضعيت بود كه پاسخگو به قيمت گذاري كارشناسي و قيمت ملك معترض بود. در پنل كارشناسي 430 ميليون تقويم است. و متهم به عنوان بخشي از خواسته خود آن را تصرف و تملك مي كند.
3- پس از رد دادخواست ورشكستگي و اثبات تاجر نبودن، مجدداً در سال 1377 دادخواست ورشكستگي خود را تقديم و در تاريخ 27/03/1378 به دليل صوري (عدم ضميمه مشخصات اموال و عدم الصاق) دادخواست ورشكستگي اقامه كردم. ذكر سهام به عنوان جزء اموال خود مردود است.
4- وكيل خوانده در بند «د» لايحه قانوني خود مدعي شده است كه در اين دعوا شرايط شكلي دادخواست ابطال احراز نشده است و دليل بر اين مدعا را فقدان دليل استناد كرده است. مصادره، شهادت شهود و ساير اسناد است. ضميمه مي شود در دادخواست شهود معرفي و اعلام شده است كه هر زمان كه اين مرجع مقتضي بداند براي شهادت حضور خواهند يافت. جلسه ديگر به تعويق افتاد.) از طرفي توجه داشته باشيد كه در فهرست اموال و دارايي هاي اينجانب كليه حساب هاي بانكي با مبلغ مندرج در آن ذكر شده و به اين دادگاه ارائه شده است كه لازم است. لازم به ذكر است كه صورت اموال مذكور، صورت اموال و دارايي اينجانب در زمان تقديم دادخواست مي باشد كه البته تاكنون از اين مبلغ فراتر نرفته است و فقط فيش حقوقي جديد و افزايش حقوق است كه مي باشد. به منظور اثبات صداقت و حسن نيت به اين دادگاه ارائه شده است. (كه بعد از ارسال دادخواست بود)
5- وكيل متهم مدعي است در مبايعه نامه به تشريفات ماده 9 قانون نحوه اجراي محكوميت هاي مالي عمل نشده است در حالي كه در استشهاد نامه پيوست دادخواست به صراحت نام و هويت شهود و آشنايان و شهود ذكر شده است. ساير موارد ضروري و مشترك مندرج در مبايعه نامه. و همچنين ساير جزئيات شهادت قطعا با حضور شهود در جلسه و شهادت بيان و اعلام خواهد شد. بديهي است اين گونه ادعاهاي واهي وكيل متهم صرفاً جهت انحراف ذهن جنابعالي و جريان رسيدگي از مسير صحيح يعني توجه و ارزش گذاري به دلايل ارائه شده بوده است. روايات ديگران در واقع ادعاهايي است كه نياز به اثبات دارد و جاي تعجب است كه از وكيل محترمي كه در قاعده «البينه علي المدائي» مسلط است و در بند «د» آن را بيان كرده است، چنين ادعاهايي مي شود. "از صورت حسابش!
6- در توضيحات شركت و سهامدار بودن اينجانب لازم به ذكر است كه شركت با مسئوليت محدود از سال 1374 تاكنون فعاليتي نداشته و سهامداران آن مهدي و محمدرضا مي باشند. دارايي شركت حدود 26 ميليون و بدهي آن حدود 18 ميليون تومان است كه به دليل اينكه توانايي انحلال بدهي هاي آن را نداريم، تصفيه نشده است. (سرمايه من حدود 3 ميليون و 600 هزار تومان است). با كاسب بودن حكم قطعي مبني بر تاجر نبودن من صادر شده و تاكيد وكيل متهم بر اين موارد جاي تعجب دارد. اگر اين شركت از نظر متهم و وكيل او ارزشمند است حاضرم در ازاي يك بندر اين شركت را به او بسپارم.من بدهكارم! يا به آنها هديه اي مجاني مي دهم!
ذكر و تذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه در هيچ جاي قانون تجارت شريك بودن در شركت يك عمليات تجاري فرض نشده است و اين طور نيست كه شريك شركت تجارتي خود تاجر باشد و عمليات بازرگاني كه موجب ايجاد وصف تاجر بودن در شخص حقيقي مي شود، ماده 2 قانون تجارت برشمرده شده است.
در پايان از جنابعالي با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادي جامعه و افزايش شديد نرخ تورم و همچنين كارمند و ورشكسته بودن اينجانب كه حداقل قابل احراز است، از يك طرف خواهشمندم. از انبوه دادخواست ورشكستگي و نيز دلايل و مدارك پيوست اعم از مبايعه نامه و آمادگي شهود براي شهادت و از سوي ديگر ايجاد موانع در راه اثبات بدهي توسط خوانده كه صرفاً ضرر و زيان بوده است. به نفع خود، لازم است دستور لازم در مورد اثبات بدهي صادر شود.
بهترین وکیل تضمینی در چناران کیست؟
وكيل حقوقي
وكيل براي شكايت كيفري
چگونگي طلاق غيابي زن