حق طلاق براي كيست؟

۲۲ بازديد

 

 

در جامعه امروزي بارها كلمه طلاق را شنيده ايد. در گذشته اين امر به شدت مورد محكوميت و سرزنش جامعه قرار مي گرفت و حتي اگر زوجين قادر به ادامه زندگي خود نبودند به دليل واكنش جامعه از انجام آن خودداري مي كردند. اما امروزه طلاق واكنش هاي قبلي خود را ندارد و بسياري از زوج ها از هم جدا مي شوند. طلاق در لغت به معناي پايان قانون زندگي مشترك زن و مرد است. راه هاي زيادي براي صدور حكم طلاق وجود دارد. طلاق با توافق غير توافقي يا طلاق از طريق طلاق رسمي يكي از راه هايي است كه امروزه مي توان از طريق آن جدايي انجام داد. طلاق غير توافقي به دليل معايب فراوان از جمله وقت گير بودن توصيه نمي شود. به خصوص اگر اين طلاق توسط زن انجام شود، انجام آن بسيار دشوارتر از طلاق غير توافقي از سوي مرد است. راه ديگري كه وجود دارد، طلاق توافقي است. اين طلاق از طريق توافق زوجين انجام مي شود و نسبت به طلاق قبلي سريعتر و آسانتر است. اما معمولاً براي طلاق توافقي، طرفين مجبور مي شوند از بخشي از حقوق خود صرف نظر كنند. مثلاً زن با مردي موافقت مي كند كه مهريه او را ببخشد تا حكم طلاق سريعتر صادر شود. اما نوع ديگري از طلاق وجود دارد كه آسانتر از موارد فوق است و در زمان كوتاهي قابل انجام است و نيازي به گذشتن از حقوق طلاق نيست. اين جدايي از طريق حق طلاق رسمي انجام مي شود. براي اطلاع از انواع حق طلاق و نحوه اخذ آن ادامه اين مقاله را از دست ندهيد.

اعطاي وكالت طلاق يا حق طلاق

در ابتدا لازم به ذكر است كه هر شخصي مي تواند براي انجام كاري به هر شخص ديگري وكالت بدهد. منظور از وكالت دادن به شخص اين است كه شخص مذكور نماينده انجام كاري در امر جزئي باشد. يكي از مصاديق وكالت دادن به شخص، دادن حق طلاق به زن است. طبق اين وكالت زن مي تواند بدون رضايت مرد طلاق بگيرد. البته بايد توجه داشت كه قبل از اعطاي وكالت طلاق بايد بين زن و مرد توافق شود. يعني مرد قبول كند كه زن در طلاقش وكيل داشته باشد. ممكن است بسياري از افراد با اين موضوع مخالف باشند زيرا فكر مي كنند همزمان با دادن حق طلاق رسمي يا عقد به معناي متزلزل شدن پايه هاي زندگي مشترك است. در حالي كه اينطور نيست. زن زماني كه براي ادامه زندگي دچار مشكل مي شود اقدام به طلاق مي كند و داشتن حق طلاق به اين معنا نيست كه بي دليل طلاق مي گيرد.

 


وكالت طلاق به دو صورت انجام مي شود. اعطاي حق طلاق محضري و اعطاي حق طلاق در ضمن عقد. در ادامه هر كدام را به تفصيل توضيح خواهيم داد.

حق طلاق در عقد

بر اساس قواعد قانون مدني، علاوه بر عقود لازم، هر عقد لازم و جايز ديگري را نيز مي توان منعقد كرد. حق طلاق يا وكالت طلاق زن نيز از جمله عقودي است كه در عقدنامه مي توان به آن اشاره كرد. براي اين منظور كافي است مرد تصريح كند كه هنگام نوشتن متن صيغه، حق طلاق را به همسر خود مي دهد و داماد بايد آن را در عقدنامه قيد كند.

 


اعطاي حق طلاق به موجب عقد به هيچ وجه قابل اسقاط مرد نيست و از لحظه انعقاد عقد به طرفين قابل اسقاط نيست.

 


در صورتي كه قصد اخذ حق طلاق از طريق عقد را داريد بايد دقت كنيد كه در اعطاي حق طلاق هيچ شرطي ذكر نشده باشد. مثلاً نبايد شرط شود كه زن در صورت گذشت از مهريه حق طلاق دارد. در اين صورت جز با دادن مهريه خود نمي توانيد از اين حق استفاده كنيد. اگر در ضمن اعطاي حق طلاق شروطي را در قولنامه ذكر كرده ايد اما پس از عقد از اين توافق پشيمان شده ايد، متاسفانه راهي براي انحلال اين عقد وجود ندارد. از طلاق مشروط خود استفاده نكنيد و از طرق ديگري مانند درخواست طلاق غير توافقي مي توانيد حكم طلاق بگيريد. حق طلاق محضري.

حق طلاق محضري پس از انعقاد عقد اسلامي صورت مي گيرد و نحوه اعطاي آن مانند ساير وكالت است. به اين صورت كه طرفين با در دست داشتن مدارك مورد نياز مانند شناسنامه و كارت ملي به دفتر اسناد رسمي يا منزل مراجعه و نسبت به تنظيم وكالت نامه اقدام نمايند. در حق طلاق رسمي مرد مي تواند شروطي را ذكر كند و حق طلاق را مشروط كند. همچنين حق طلاق مي تواند موقت باشد و اين حق طلاق مي تواند بدون عزل و يا قابل اسقاط باشد كه متأسفانه يكي از معايب حق طلاق است. زيرا در حق طلاق اسناد رسمي همه شرايط منوط به اراده مرد است.

 


حق طلاق ممكن است مشروط باشد. ممكن است در هر دو حق شرط باشدطلاق رسمي و حق طلاق قراردادي و اين بستگي به توافق طرفين دارد. مثلاً شرط كند كه در ازاي اعطاي حضانت فرزندان، حق طلاق به زن داده شود. در اين صورت زن تنها زماني مي تواند از طريق وكالت نامه طلاق بگيرد كه حضانت فرزندان را به شوهرش بسپارد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.