نكات و مفهوم تعهد 2

۴۲ بازديد

بر اين اساس و با توجه به ضوابط صحت قراردادها و معاملات و لزوم انجام تعهدات و راي فوري شماره 28-16/8/63 هيأت عمومي ديوان عالي كشور كه اين نوع موافقتنامه ها مورد توجه قرار گرفته است. به استشهاد و به استناد مواد 190، 191، 219، 220، 223، 239 و 363 قانون مدني، به الزام خوانده به حضور در يكي از دفاتر اسناد رسمي و تنظيم انتقال رسمي و قطعي حكم داده است. سند قطعه 66 ... به انضمام كليه متعلقات و منضمات آن در قبال دريافت مابقي ثمن معامله به نام خواهان و همچنين صدور حكم محكوميت خوانده به پرداخت مبلغ ... خسارات دادرسي در مورد حكم و قاعده غرامت به نفع خواهان.

نسبت به تصميم دادگاه تجديد نظر شده است. نظر شعبه دادگاه در مورد تخلف از رأي دادگاه بدوي در مورد مطالبه وديعه
« اعتراض وكيل تجديدنظر به سند شماره 308 - 26/5/70 صادره از شعبه ... دادگاه حقوقي يك ... ملكي نيست و منظور طرفين از وثيقه در واقع در به منظور تثبيت قرارداد و تاكيد و ضمانت اجراي آن و ايفاي تعهد فروشنده به حضور در دفتر اسناد رسمي و تنظيم سند انتقال و به عبارتي طرفين با شرط ضمان معامله و شرط پرداخت وجه ناشي از آن. خسارات در واقع به تحقق اصل قرارداد و الزام موضوع عدم تمكين اعتبار و تحكيم بخشيده اند...» غير موجه و منطبق با مفاد سند عادي مورخ 27/12/68 و قصد و اراده طرفين و مقررات قانون مدني، زيرا به طور كلي جعل تعهد در قراردادها به دو منظور انجام مي شود:

به عنوان خسارت، تأخير در ايفاي تعهد يا عدم ايفاي تعهد و در نهايت تثبيت ايفاي تعهد است كه در اين صورت متخلف علاوه بر انجام تعهد، بايد نيز در صورت ادعاي ذينفع و اثبات تخلف، مبلغ مقرر تعهد را بپردازد.

به عنوان خسارت عدم ايفاي تعهد و شرط مجازات آن و جايگزين تعهد اوليه كه بر اساس اين تشخيص يا اثبات تخلف، متخلف فقط ملزم به پرداخت تعهد مقرر شده است و نمي توان او را ملزم به انجام آن كرد. تعهد منظور و اراده طرفين عقد و كشف لفظي و كتبي است كه در عقد به كار رفته است كه در مورد مورد مندرج در بندهاي 3 و 4 قرارداد عادي سند دعوي « عدم حضور خريدار در موعد مقرر پس از اخطار رسمي مبني بر انجام معامله، وي حق دريافت مبلغ مذكور از معامله را ندارد و اين مبلغ متعلق به فروشنده است و در صورت عدم حضور فروشنده. در صورتجلسه انعقاد معامله، علاوه بر رد مبلغ دريافتي از معاملههمچنين بايد به خريدار نامبرده خسارت پرداخت كند. و عبارات مذكور بدين معناست كه تعهد مقرر جانشين عدم وفاي به تعهد است و بدين معنا نبوده است كه فروشنده هم ملزم به رد وجه دريافتي وديعه و هم پرداخت معادل آن است و هم لازم است. استرداد وديعه در چنين حالتي طبق توافق طرفين بهترين است دليل آن اين است كه وثيقه جانشين تعهد اصلي است در غير اين صورت وصول تغيير نزد خريدار ضروري است كه خلاف اصل و منطق قانون انعقاد دادگاه در خصوص قرارداد موجب استرداد وديعه توسط فروشنده به خريدار و پرداخت معادل تعهد و خسارت و ايفاي تعهد اصلي مي شود كه با هيچ يك از اصول شناخته شده قانوني و نياز مطابقت ندارد. براي تعادل اقتصادي بين طرفين قرارداد. فروش سازگار نيست لذا با توجه به اينكه عقود و معاملات علاوه بر مفاد متن قرارداد، طرفين را در اثر عقد ملزم به الزامات عرف، عدالت، انصاف و قانون مي‌نمايد، لذا دادخواست تجديدنظر مغاير با مفاد است. متن قرارداد و هدف و اراده طرفين. و بالاخره برخلاف موازين مقرر در مواد 220، 224 و 225 قانون مدني و مفاد ماده 229 قانون مذكور و به استناد بند ب ماده 6 قانون تعيين مصاديق تجديدنظر دادگاه مي باشد. احكام و نحوه رسيدگي به آنها نقض مي شود و اعاده دادرسي به شعبه ديگري از دادگاه حقوقي ارجاع مي شود. الف ... ارجاع مي شود.»

حال اجازه دهيد در مورد معناي ديگري از اصطلاح «التزام» كه احتمالاً قانونگذار انتخاب كرده است صحبت كنيم. به اين معنا، تعهد، سودي است كه ميزان آن در قرارداد بين طرفين تعيين شده و نرخ آن نبايد از نرخ قانوني تجاوز كند. اين نوع تعهد در مواردي است كه موضوع قرارداد نقدي باشد.

در ماده 719 قانون آيين دادرسي مدني سابق آمده بود:

«در دعاوي كه موضوع آن وجه نقد است اعم از معاملات با حق استرداد يا ساير معاملات استقراضي يا غير استقراضي خسارت تأخير تأديه معادل 12 درصد در سال است و در صورتي كه علاوه بر آن قراردادي باشد. مبلغ به عنوان پرداخت در هر حال اگر تعهد يا مال صلح يا ملك اجاره و هر عنوان ديگري داده شده باشد به هيچ وجه بيش از 12 درصد در سال براي مدت تاخير تعلق نمي گيرد ولي در صورتي كه ميزان خسارت باشد. كمتر از 12 درصد تعيين شده، همان مقداري است كه تعيين شده است، حكم صادر مي شود.»

در قانون ثبت اسناد و املاك مصوب 5/3/1310 در مورد اين نوع سپرده ذكر شده است كه نرخ آن نبايد بيشتر از مقداري باشد كه قانونگذار تعيين كرده است.

ماده 35 قانون فوق الذكر (كه تلويحاً وديعه را پذيرفته است) محاكم دادگستري را مكلف كرده است نسبت به وديعه مقرر در معاملات مذكور در ماده 33 و معاملات استقراضي نسبت به مدت تأخير بيش از هزار و پانصد در سال اعطا ننمايند. و دفاتر ثبت در سال بيش از يكصد و دوازده گواهي معتبر صادر نخواهد شد.

در ماده 36 نيز آمده است:

«... در صورتي كه وديعه در محاكم دادگستري مطالبه شده و بيش از 100 درصد باشد، مازاد بر 10 درصد تا 15 درصد مشمول مواد 42 و 44 قانون تسريع محاكمات است و اگر 100 درصد يا 100 درصد باشد. كمتر تمام آن به محكوم له تعلق مي گيرد و در صورت وصول تعهد به اداره ثبت به دليل موافقت ساليانه دوازده صدي است كه به طور كامل به طلبكار داده مي شود.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.