شرايط عمومي اجراي مجازات قصاص در قانون

۲۵ بازديد

قصاص، مجازات اوليه و قانوني جرايم عليه تماميت جسماني است و معناي آن قصاص (در اصطلاح عاميانه) و وارد كردن خسارت عيني است كه مجرم به قرباني وارد كرده است، مثلاً اگر كسي با پاشيدن اسيد در داخل بدن او را كور كند. از راه ديگر، قرباني حق خواهد داشت. با ريختن اسيد روي چشمان وي (البته با نظارت و كنترل دادگاه و اجراي احكام) براي نابينايي وي و يا در صورت قتل عمد، والدين حق دارند جان مرتكب را بگيرند. قصاص يكي از ويژگي هاي نظام حقوقي اسلام و اديان ابراهيمي است. نكات و شرايط اجراي قصاص
1- در صورتي كه مرتكب پدر يا يكي از اجداد پدري متهم باشد، بايد در دادگاه ثابت شود و در صورت عدم اثبات، حق قصاص حسب مورد با قسامه ثابت مي شود. ولي يا متهم يا قيم او.

2- مرتكب بايد عاقل و از نظر ديني با قرباني برابر باشد.

3- جنايات عمدي نسبت به خردسالان موجب قصاص است.

4- مرتكب جنايت عمدي بر ديوانه مجازات نمي شود ولي علاوه بر پرداخت مهريه به تعزير محكوم مي شود.

5- جنايت عمدي نسبت به جنين حتي اگر بعد از فوت روح باشد مستوجب قصاص نيست ولي مرتكب به ديه محكوم و طبق قانون به مجازات مي رسد. اگر جنيني زنده به دنيا بيايد و توانايي ادامه حيات را داشته باشد و جنايت قبل از تولد منجر به عيب يا فوت بعد از تولد شود و يا بعد از تولد عيب او باقي بماند، قصاص ثابت است.

6- ارتكاب جنايت در حالت مستي و عدم تعادل رواني در اثر مصرف داروهاي روانگردان و مانند آن. در اين صورت مرتكب مستوجب قصاص است، مگر اينكه ثابت شود به دليل مستي و عدم تعادل روحي، اختيار از او به طور كلي سلب شده است. در اين صورت به ديه و مجازات جزايي محكوم مي شود. نكته در اينجا اين است كه اگر مشخص شود مرتكب قبلاً براي چنين عملي خود را مست كرده است يا مي داند كه مستي و عدم تعادل روحي او باعث ارتكاب جرم مي شود، جرم عمدي محسوب مي شود.

7- شك در بالغ يا عاقل بودن مرتكب: در صورتي كه هنگام ارتكاب جرم در بالغ يا عاقل بودن مرتكب شك وجود داشته باشد پس از تحقيقات و تحقيقات مرجع قضايي و متهم يا بزه ديده مدعي عمد بودن جرم باشد. در دوران بلوغ او يا همدستش از جنون قبلي خود بهبود يافته است، اما مرتكب مي تواند خلاف آن را ادعا كند، اما متهم يا متهم بايد ادعاي خود را ثابت كند. در صورت عدم اقامه بينه، قصاص باطل مي شود. اگر حالت سابق در زمان وقوع جرم بوده، مرتكب مجنون بوده است، مرتكب بايد جنون خود را در حين ارتكاب اثبات كند تا قصاص ساقط شود. در غير اين صورت قصاص با قسم ولي يا ولي بر او يا ولي او ثابت مي شود.

8- جنايت عمدي غير مسلمان نسبت به مسلمان، ذمي، مستمن يا مسلمان: وقتي غيرمسلمان عمداً نسبت به مسلمان، ذمي، مستمن يا مسلمان مرتكب جرم شود، حق قصاص ثابت است. در اين موضوع فرقي بين اديان و مذاهب و گرايش هاي فكري نيست. اگر مسلمان، ذمي، مستمن يا مسلمان، نسبت به غير مسلماني كه ذمي، مستمن و مسلمان نيست، جنايت كند، قصاص ندارد. در اين صورت مرتكب به مجازات مقرر در كتاب پنجم «تعزيرات» محكوم مي شود.

غير مسلماناني كه اهل ذمه و مستمع نيستند و قراردادي ندارند و تابعيت ايران و يا تابعيت كشورهاي خارجي را دارند و طبق قوانين و مقررات وارد كشور شده اند به حكم اطمينان دارند.

اگر مقتول غير مسلمان باشد و مرتكب قبل از اجراي قصاص مسلمان شود، قصاص ساقط مي شود و علاوه بر پرداخت ديه به مجازات مقرر در كتاب پنجم تعزيرات محكوم مي شود.

9- شك در مسلمان بودن مقتول: در صورتي كه پس از تحقيقات و تحقيقات مقام قضايي در مسلمان بودن مجني عليه در هنگام ارتكاب جرم و حالت قبل از جنايت غيراسلامي بوده است. متهم يا بزه ديده مخالف ادعا است. اينكه جنايت عمدي در حالي صورت گرفته كه مسلمان شده است و مرتكب ادعا مي كند كه جنايت قبل از اسلام آوردن او انجام شده است، ادعاي ولي يا مقتول عليه او بايد ثابت شود و در صورت عدم اثبات قصاص است. فسخ شده و مرتكب بايد ديه بدهد و مجازات مقرر در كتاب پنجم «تعزيرات» محكوم است. اگر حالت قبل از جنايت اسلام او بوده است، وقوع جرم در حالت غير اسلامي مقتول بايد باشد.ثابت شود تا قصاص لغو شود. حكم اين ماده حتي در صورت شك موجه در مجنون بودن او صحيح است.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.