پنجشنبه ۱۳ مرداد ۰۱ | ۱۴:۲۱
۲۵ بازديد
حدود اعتبار و نكات مهم دعواي تصرف

در تعريف حقوقي ورشكسته آمده است كه ورشكسته به شخصي گفته مي شود كه به دليل بي پولي قادر به پرداخت ديون خود نيست مگر در موارد استثناء. ورشكستگي دو جنبه دارد; يكي مربوط به هزينه دادرسي و ديگري مربوط به محكوم عليه است. درخواست خواهان مبني بر اقامه دعوي، علاوه بر پرداخت هزينه هاي حقوقي، غالباً درخواست پرداخت حكم است كه به دو صورت مطلق و نسبي ارائه مي شود. در ورشكستگي مطلق، مدعي ورشكستگي، ورشكستگي خود را مي پذيرد تا از پرداخت كل حكم معاف شود، اما در ورشكستگي جزئي، خواهان ورشكستگي، تقبل و تقسيط دين و حكم را درخواست مي كند. لازم به ذكر است كه تاجران و اشخاص حقوقي بايد دادخواست ورشكستگي بدهند و دادخواست بدهي از تاجر و اشخاص حقوقي پذيرفته نمي شود. در مورد متهم، دعوي عليه خوانده اقامه مي شود. نكات مهم حكم و دعوي.
براي متهم مالي محدوديت زماني براي طرح مطالبه بدهي وجود ندارد و مي تواند در جلسه رسيدگي به دعواي اصلي يا پس از صدور حكم يا قبل و بعد از اجراي حكم و يا در زمان حبس نسبت به مطالبه ديون اقدام كند.
اما با توجه به ماده 3 قانون نحوه اجراي محكوميت هاي مالي، چنانچه محكوم له ظرف سي روز پس از ابلاغ اجرائيه ضمن ارائه كليه اموال خود، دعوي ورشكستگي اقامه نمايد، حبس و تامين نخواهد شد. از او جمع آوري شده است.
اما چنانچه خارج از مهلت مذكور و در حين حبس، ضمن ارائه فهرست كليه اموال خود، دعواي توقيف اقامه نمايد، در اين صورت در صورت محكوميت به تأمين ضامن، دادخواست منتهي به آزادي وي مي شود. يا ضمانت نامه معتبر و معادل آن به تشخيص دادگاه يا محكوم مي شود. آزادي خود را بدون كسب امنيت بپذيرد.
دعواي اعسار از محكوم عليه در اولين دادگاه رسيدگي كننده به دعوي اصلي يا دادگاه صادركننده اجرائيه اقامه مي شود.
رسيدگي به معوقات هزينه دادرسي بدوي يا تجديدنظر يا تجديدنظر با اولين دادگاهي است كه به دعوا رسيدگي مي كند يا راي فرجام خواهي يا فرجام خواهي را صادر كرده است.
در رابطه با اعتبار دستور توقيف بايد گفت كه حكم توقيف براي دعوي عليه همان خوانده معتبر است و اگر مديون بخواهد ادعاي ديگري مبني بر عدم طرف دعواي توقيف اقامه كند. بايد دوباره دادخواست توقيف ارائه كند.
البته بايد گفت كه در دعواي متعددي كه خواهان عليه يك نفر به طور همزمان اقامه مي كند، حكم اعساري كه بابت هزينه دادرسي يكي از دعاوي صادر مي شود، در بقيه دعاوي (به شرط اقامه دعوي) نافذ خواهد بود. آنها در همان زمان هستند).
حكم اعسار در تمام مراحل دعوي معتبر است; هر دعوي معمولاً داراي مرحله اول يعني تجديدنظرخواهي است، وقتي در مرحله اول با قبول اقامه دعوي خواهان از پرداخت هزينه معاف مي شود در مرحله تجديدنظر نيز از همان حكم ابطال استفاده مي كند. مگر اينكه ثابت شود كه معسر است.
ماده 508 قانون آيين دادرسي مدني مقرر مي دارد براي هر دعوي بايد معافيت از هزينه دادرسي جداگانه اخذ شود ولي متخلف مي تواند در تمام مراحل همان دعوي از معافيت استفاده كند.
حكم اعسار با فوت مديون بلااثر مي شود و با فوت مديون ورثه نمي توانند از حكم اعسار او استفاده كنند زيرا حكم اعسار اثر شخصي دارد و در صورت معسر بودن ورثه بايد تشكيل دهند. يك دادخواست جداگانه اثبات توقيف
قانونگذار با وجود دو شرط، ثبوت دين را بر دوش مدعي قرار داده و اصل را بر دوش او گذاشته است و اين دو شرط عبارتند از:
1- مواردي كه وضعيت سابق بدهكار حاكي از تمكن مالي وي باشد
2- مواردي كه مديون در مقابل دين مالي دريافت كرده يا به هر نحوي مالي تملك كرده باشد.
اما در صورتي كه مديون ثابت كند كه در قبال دين، ديون مالي نگرفته يا تحصيل نكرده است و يا ثابت كند كه در صورت دريافت يا تحصيل، مال به ضرر حقيقي و قضايي تبديل شده است. اثبات دعواي اعسار بر عهده متهم دعواي اعسار يعني متهم است و او آن را ترك كرده است. در غير اين صورت مطالبه ديون با سوگند مديون پذيرفته مي شود.
بر اساس ماده 8 قانون نحوه اجراي محكوميت هاي مالي، مدعي بايد اظهارنامه كليه اموال خود اعم از تعداد يا مبلغ و قيمت كليه اموال منقول و غيرمنقول را به تفصيل از جمله مقدار وجه نقدي كه دارد ارائه كند. نزد بانك ها يا موسسات مالي و داراي اعتبار ايراني و خارجي به همراه مشخصات دقيق حساب هاي مذكور و كليه اموالي كه به هر نحو در اختيار دارد.h اشخاص ثالث و كليه مطالبات وي از اشخاص ثالث و همچنين فهرست نقل و انتقالات و هرگونه تغيير در املاك مذكور از يك سال قبل از تاريخ اقامه دعوي اعسار به ضميمه دادخواست اعسار خود مي باشد.
در مواردي كه اثبات بدهي بر عهده مديون است و همچنين در مواردي كه سابقه اعسار او ثابت شده است، هر گاه مديون بخواهد ادعاي خود را با شهادت شهود ثابت كند، بايد حداقل دو نفر از شاهدان را كتبي شهادت دهد. براي مدتي كه بتوانند از وضعيت زندگي فرد آگاهي كافي داشته باشند. بايد به دادخواست ورشكستگي پيوست شود. شهادت مزبور علاوه بر هويت و محل سكونت شاهد بايد حاوي منبع اطلاعات و موارد مندرج در ماده (9) اين قانون باشد.
بر اساس ماده 9 قانون مذكور، شاهد بايد علاوه بر هويت، شغل، ميزان درآمد و نحوه معيشت قانوني مدعي، مشخص كند كه مدتي كه مي تواند نزد مديون بوده باشد. از معيشت خود اطلاع كافي دارد و او علاوه بر مستثنيات دين، اموال قابل دسترسي ندارد كه بتواند بدهي خود را با آن بپردازد.
در صورت قطعيت رهن، حكم به قبول رهن و معافيت از پرداخت هزينه هاي قانوني يا استقراض بابت اداي دين يا تقسيط دين صادر مي شود.
بهترین وکیل تضمینی در چناران کیست؟
وكيل حقوقي
وكيل براي شكايت كيفري
چگونگي طلاق غيابي زن