ضمانت عدم رعايت مصلحت و امانت توسط ولي قهري
اجبار در لغت به معناي اجباري و اضطراري است و به همين دليل به آن قهري گفته مي شود كه اجباري است و با حكم مستقيم قانون و بدون نياز به حكم دادگاه يا دخالت شخص ديگر محقق مي شود. پدر و جد پدري حقي است و نسبت به فرزندان صغير خود وظيفه خاصي دارند. پدر و جد پدري هر دو داراي مقام ولايت قهري و مساوي يكديگرند و طبق قانون مدني هيچ كدام بر ديگري اولويت ندارند. بنابراين هر دو بايد در اداره امور و حفظ حقوق و منافع كودك تلاش كنند. اما پدر و جد طفل، پدر طفل هستند و در اداره امور او از اختيارات بالايي برخوردارند و با وجود هر يك ديگر نيازي به تعيين قيم و وصي نيست. اهميت نهاد خانواده باعث شده است كه قانون در آن حضور پررنگي داشته باشد. براي اداره كانون خانواده بايدها و نبايدهاي زيادي در قوانين وجود دارد كه عموم مردم با بسياري از آنها آشنايي ندارند. معمولاً وقتي يك موقعيت حقوقي افراد را به دادگاه مي كشاند، با اين قوانين آشنا مي شوند و به دليل موقعيت خاص اين وضعيت، گاهي افراد اين قوانين را به شدت ناعادلانه مي دانند. اختيارات قيم و قيم قهري
برخي خانواده ها با مفهوم سرپرستي اجباري آشنايي ندارند، اما وقتي با مشكلي مانند فوت پدر خانواده مواجه مي شوند و حضور و كنترل پدربزرگ (جد پدري) را در زندگي خود احساس مي كنند، با اين موضوع آشنا مي شوند. مفهوم
در صورت فوت پدر، حضانت فرزندان بر عهده جد پدري خواهد بود و او اختيارات زيادي در اداره امور فرزندان خواهد داشت. اين در حالي است كه خانواده هاي امروزي نسبت به گذشته كوچكتر شده اند و برخلاف گذشته كه پدربزرگ نيز جزو خانواده بوده و با خانواده زندگي مي كرد، اكثر خانواده هاي امروزي محدود به پدر، مادر و فرزندان هستند. كه تاكنون ضعيف بود و نفوذ كمي داشت، جسورانه و تاثيرگذار مي شود و گاهي مشكلاتي به وجود مي آيد.
بر اساس ماده ۱۱۸۲ قانون مدني «هرگاه طفلي هم پدر و هم جد پدري داشته باشد و يكي از آنها از تصرف در مال مالك منع يا منع شود ولايت قانوني او ساقط ميشود». بنابراين اگر مثلاً پدر يا جد پدري دچار جنون شود، ولايت او ساقط مي شود و ولايت ديگري باقي مي ماند.
ولي كهري نماينده فرزند صغير خود (مولي عليه) خواهد بود و موظف به اداره اموال و نگهداري از معلول (ديوانه، صغير و نادان) و تلاش در حفظ حقوق و منافع او مي باشد، البته در صورت وجود. معلول آدم احمقي است حجرش محدود به امور مالي است، اما وظيفه اي جز مديريت اموال ندارد.
بر اساس ماده 1188 قانون مدني «هر يك از پدر و جد پدري پس از فوت ديگري مي تواند براي فرزندان خود كه تحت ولايت او هستند قيم معين كند تا پس از فوت خود سرپرستي و تربيت آنها را بر عهده بگيرد و اموال آنها را اداره كند. "
همچنين به موجب ماده ۱۲۳۵ اين قانون «مراقبت موكل و وكالت قانوني او در كليه امور مربوط به اموال و حقوق مالي او با قيم است».
لازم به توضيح است كه مهجور به كسي گويند كه فاقد عقل (جنون) يا رشد (سفيه) يا غرور (18 سال تمام) باشد. بنابراين اگر مهجوري در خانواده اي باشد و پدر آن خانواده فوت كند، پدربزرگ به عنوان ولي قهري حق اداره اموال طفل را خواهد داشت.
ممكن است اين سوال مطرح شود كه فرزند اموالي ندارد كه حضور پدربزرگ به دليل مديريت آنها بخواهد خانواده را تحت تاثير قرار دهد؟ اما اينطور نيست؛ فرزند از وارثان طبقه اول محسوب مي شود و به محض فوت پدر، اموال او به پسرش مي رسد، در چنين شرايطي اداره اموال فرزند از اهميت بالايي برخوردار خواهد بود.
افراد منزوي به دليل موقعيت خاص خود قادر به تشخيص مصلحت و صلاح خود نيستند و ممكن است كارهايي انجام دهند كه براي آنها مضر است. از اين رو قانونگذار براي حمايت از زندانيان، آنان را از تصرف در اموال و اعمال حقوقي منع كرده و افرادي را به عنوان نماينده آنان تعيين كرده و انجام امور زندانيان را به اين نمايندگان سپرده است.
به طور كلي سه نوع وكالت در قانون براي اين دسته از افراد مشخص شده است كه به ترتيب عبارتند از:
1- حكومت اجباري
2- قيمومت: نماينده اي كه از طرف پدر يا جد پدري منصوب مي شود كه «ولي» ناميده مي شود.
3- قيمومت: در صورت نبود پدر يا جد پدري يا وصي، دادگاه فردي را به عنوان قيم تعيين مي كند.
بهترین وکیل تضمینی در چناران کیست؟
وكيل حقوقي
وكيل براي شكايت كيفري
چگونگي طلاق غيابي زن