بهترین وکیل تضمینی در چناران کیست؟

۶۶ بازديد

بهترین وکیل امور کیفری در چناران را از کجا پیدا کنیم؟

وکیل متخصص در امور کیفری در چناران وکیلی است که دارای تخصص و تجربه لازم برای وکالت در امور کیفری می باشد. این وکلای دادگستری به منظور حفظ حقوق موکلان خود، با آگاهی دقیق از قوانین مرتبط با جرم، به عنوان نماینده موکلان خود در دادگاه های کیفری می نشینند. وکیل متخصص در پرونده های جنایی می تواند در مواردی که شما به عنوان متهم یا قربانی در پرونده های جنایی، دادخواستی ارائه کرده و از ادعای خود در دادگاه دفاع کنید، به شما کمک کند. این وکلا می توانند به شما در حفظ حقوق خود در دادگاه چناران کمک کنند و در مواردی که به عنوان متهم در پرونده های کیفری شناخته می شوید بهترین نتیجه ممکن را بگیرید. به طور کلی وکیل کیفری وکیلی است که با توجه به تخصص و تجربه ای که در زمینه دعاوی کیفری و دادگاه های کیفری دارد می تواند در مواردی که در پرونده های کیفری نیاز به حمایت حقوقی دارید به شما کمک کند.

وکیل در چناران

مزایای همکاری با وکیل پایه یک دادگستری در چناران چیست؟

فرض کنید شما متهم به جرمی مانند سرقت، کلاهبرداری یا قاچاق مواد مخدر شده اید، چنین موضوعاتی که به آن مسائل عدالت کیفری می گویند نیاز به وکالت وکیل متخصص در چناران دارد. حتی می توانید تصور کنید که پولی از شما گرفته شده یا حقی از شما ضایع شده است و در چنین شرایطی لازم است با ارائه دادخواست قانونی به دادگاه مربوطه حق خود را مطالبه کنید. در کلیه امور حقوقی و کیفری، نیاز به وکالت وکیل متخصص در چناران به دشت برای اشخاص حقیقی یا حقوقی واضح است، بنابراین می توان گفت که افراد ناآگاه بدون وکالت وکلای متخصص نمی توانند آنطور که باید در دادسرا عمل کنند. موضع دفاع از حقوق آنها حقوق آنها نیز ضایع خواهد شد.

انتخاب بهترین وکیل در چناران چگونه است؟

بهترین وکیل در چناران باید دارای تخصص و تجربه کافی در زمینه خاصی از پرونده های حقوقی کشور باشد. او باید به جزئیات توجه کند و توانایی مذاکره با طرف دیگر دعوی را به صورت حرفه ای داشته باشد. همچنین لازم است با مددجویان با در نظر گرفتن حقوق آنها ارتباط سازنده ای آغاز شود. این ویژگی ها می تواند وکلا را به بهترین مشاور برای مشتریان خود تبدیل کند. وکلا باید توانایی کار تحت فشار بالا را داشته باشند و همچنان از حقوق موکلان خود به شیوه ای حرفه ای دفاع کنند. بهترین وکیل چناران وکیلی است که به خوبی با موکلین خود ارتباط برقرار کند و به درک بهتر آنها کمک کند. همچنین وکیل در چناران باید صادق و دارای اخلاق حرفه ای و رعایت حقوق موکلان خود باشد. دانستن تمامی این ویژگی ها منجر به انتخاب بهترین وکیل در چناران می شود و شما می توانید به واسطه این ارتباط با احساسی مطمئن وکالت پرونده خود را به وکیل بسپارید.

مجازات افترا در قانون جديد

۳۶ بازديد

مجازات افترا در قانون جديد احتمالاً بارها در جامعه و در ميان صحبت هاي مردم به عبارت اعاده حيثيت برخورد كرده ايد. اين اصطلاح زماني به كار مي رود كه شخصي از شخص ديگري كه به نظر او متهم است شكايت مي كند در حالي كه متهم خود را بي گناه مي داند. در اين شرايط متهمي كه خود را بي گناه مي داند اعلام مي كند در برابر اين اتهام و شكايت حيثيت خود را اعاده خواهد كرد. اصطلاح اعاده حيثيت در اصطلاح حقوقي به جرم توهين و افترا معروف است و مربوط به همين بحث است. قانونگذار در مواد 697 تا 699 قانون مجازات اسلامي مصوب 1391 نيز آن را جرم دانسته است. با توجه به تغيير قوانين و مجازات ها و قانون تخفيف مجازات حبس در سال ۱۳۹۸ اين سوال براي مردم پيش مي آيد كه مجازات جرم افترا طبق قانون جديد چيست؟ تعريف جرم افترا و انواع آن در تعريف حقوقي، جرم افترا به صورت شفاهي يا شفاهي و بالفعل يا عملا انجام مي شود. افترا لفظي به اين معناست كه شخصي وقوع جرمي را به شخص ديگري نسبت دهد، اما نتواند وقوع آن جرم را توسط متهم ثابت كند. به عبارت ديگر انتساب صريح عمل مجرمانه بر خلاف واقعيت به شخص يا اشخاص خاصي از طريق يكي از طرق مذكور در قانون به شرطي كه منتسب نتواند جرم منتسب را در مراجع قضايي ثابت كند. اركان جرم افترا لفظي يا كلامي: - انتساب صريح و صريح جرم (عدم نسبت دادن رفتار خلاف عرف و ادب) به ديگري و انتشار آن. - قصد ضرر و هتك حرمت (نيت بد) تهمت زدن از روي عصبانيت و عصبانيت افترا نيست. - غير واقعي و پوچ بودن اتهام منتسب - عدم توانايي مفتري در اثبات انتساب در دادگاه اما افترا عملي به اين معناست كه شخص ابزار و آلات جرم يا ابزاري را كه مي تواند فرد ديگري را در منزل يا محل كار ديگري در مظان اتهام قرار دهد، مخفي كند تا با پيدا شدن، فرد مظنون به ارتكاب جرم شود. مجازات افترا در قانون جديد افترا به قول در ماده ۶۹۷ ق م در سال ۱۳۹۱ جرم انگاري شده و مجازات تعيين شده است. بر اساس اين ماده: هر كس چيزي را صريحاً به كسي نسبت دهد يا به وسيله اسناد چاپي يا مكتوب يا با درج آن در روزنامه ها و مجلات يا با سخنراني در مجامع يا به هر وسيله ديگر آن را منتشر كند و به موجب آن قانون محسوب مي شود. جرم است و در صورت عدم اثبات صحت اسناد و مدارك، مگر در مواردي كه منتهي به حد شود (مثل زنا) به حبس از يك ماه تا يك سال و تا ۷۴ ضربه شلاق يا يكي از آن ها محكوم مي شود. آنها، بسته به مورد. در تبصره اين ماده نيز آمده است: در مواردي كه انتشار آن امر به منزله اشاعه فحشا باشد، حتي اگر منتسب بتواند صحت اسناد را ثابت كند، مرتكب همچنان به مجازات مذكور محكوم مي شود. اما با توجه به ماده 1 قانون تخفيف مجازات حبس مصوب 1398، مجازات هاي مقرر در كتاب تعزيرات و مجازات هاي بازدارنده قانون مجازات اسلامي مصوب 3/2/1375 در مواردي با اصلاحات بعدي تخفيف يا تغيير مي يابد. و اضافات طبق بند (ج) اين ماده، مجازات ماده 697 قانون مجازات اسلامي از حبس به جزاي نقدي درجه شش كاهش يافته است. هتك حيثيت فعلي يا عملي نيز در ماده 699 م. جرم شناخته شده است و به موجب اين ماده: هر كس عالماً و عمداً به قصد اتهام زدن به ديگري از آلات و آلات جرم يا اشيايي استفاده كند كه در صورت يافتن در بدن شخصي. تصرف موجب مي شود كه بدون اطلاع آن شخص در منزل يا محل خود متهم شود. كار يا جيب يا از جمله چيزهايي كه متعلق به آن شخص است يا آن را مخفي مي كند يا به نحوي متعلق به خود مي داند و در نتيجه اين عمل آن شخص پس از صدور قرار منع تعقيب يا صدور قرار قطعي تحت تعقيب قرار مي گيرد. برائت شخص مرتكب به حبس از 6 ماه تا 3 سال يا تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد. اما بر اساس قانون جديد، قانونگذار با توجه به مشكلات فراوان انواع دعاوي در صدد است تا از شدت برخي مجازات ها كاسته و رسيدگي به آنها را تسهيل كند. بدين منظور طبق قانون جديد جرم افترا تنها به شكايت شاكي خصوصي رسيدگي و با رضايت شاكي پرونده مختومه مي شود. بر اساس ماده 104 قانون تخفيف مجازات حبس، جرم موضوع مواد 697 تا 699 قانون مجازات اسلامي جزء جرايم قابل گذشت اعلام شده است. برخورد با جرم افترا فردي كه متهم شده است وي مي تواند شخصاً يا از طريق وكيل براي طرح شكايت به نزديكترين دفتر خدمات قضايي مراجعه و شكايت خود را ثبت كند تا شكايت وي به دادسرا ارجاع شود. جلسات رسيدگي به افترا با حضور قاضي و در صورت ارتكاب جرم توسط مطبوعات با حضور قاضي و هيئت منصفه تشكيل مي شود.

تخفيف مجازات مشروبات الكلي

۳۴ بازديد

تخفيف مجازات مشروبات الكلي بر اساس قانون مجازات اسلامي در ايران كه با رعايت موازين شرعي تدوين شده است، دو نوع مجازات براي جرائم كيفري تعيين شده است كه عبارتند از: حدود شرعي و مجازات هاي تعزيري. البته در زمان تعيين اين مجازات ها با توجه به شرايط ارتكاب جرم، احوال مرتكب و شاكي پرونده ممكن است مواردي مانند تخفيف يا تشديد مجازات مورد رسيدگي دادگاه قرار گيرد. ارتكاب جرم مشروبات الكلي از جمله جرايمي است كه قانونگذار براي آن مجازات هاي خشن و شديدي از نوع حد و مجازات در نظر گرفته و در مواردي هيچ گونه تغيير و تخفيفي را در آن جايز ندانسته است. همانطور كه در ماده 47 قانون مجازات اسلامي به صراحت آمده است، صدور حكم و اجراي مجازات در خصوص ارتكاب و شروع به جرائم معين از جمله قاچاق مشروبات الكلي قابل تعويق و يا تعليق نيست. انواع جرايم مربوط به مواد مخدر و مشروبات الكلي ابتدا بايد تعريفي از دو اصطلاح مسكرات و مشروبات الكلي به كار رفته در قانون ارائه شود. مسكرات اصطلاحي است عام در فقه و حقوق براي هر چيزي كه مست كننده باشد. خواه شراب باشد كه در فقه به خمر تعبير مي شود و چه آبجو كه در فقه به آن الفقاء مي گويند. مشروبات الكلي نيز يكي از عناوين زيرمجموعه مسكرات است و به نوشيدني هايي گفته مي شود كه هنگام مصرف آن توسط فرد، هوشياري يا ويژگي هاي يك انسان عادي را ندارند. موضوع جرايم مربوط به مشروبات الكلي و مسكرات در سه حالت مصرف و عدم مصرف قابل بررسي است. مصرف مسكرات و مشروبات الكلي يا تظاهر به مصرف آنها: طبق ماده 264 قانون مجازات اسلامي، مصرف مسكر عبارت است از: خوردن، تزريق و كشيدن آنها، و فرقي نمي كند مسكر كوچك باشد يا بزرگ، جامد يا مايع، يا مسكر باشد يا نباشد. . چه پاك باشد و چه مضاف با چيز ديگري كه آن را از مستي خارج نمي كند، به هر حال مصرف آن به اين صورت حد شرعي است. بر اساس تبصره اين ماده، خوردن آب جو نيز موجب هد است، اگر چه خورنده مست نشود. طبق ماده 265 قانون مجازات اسلامي مجازات مصرف مسكرات از جمله مشروبات الكلي 80 ضربه شلاق است. براي تكرار اين جرم براي بار دوم و سوم همين حد اعمال مي شود اما براي مجازات مرتكب اين جرم براي بار چهارم حكم اعدام تعيين شده است. طبق ماده 266، اگر غيرمسلمان مسكر را در ملاء عام مصرف كند يا تظاهر به مصرف علني كند يا در حال مستي وارد اماكن و معابر عمومي شود، تظاهر به حرام به حد شرعي محكوم مي شود. مصرف علني مشروبات الكلي در اماكن عمومي، توسط مسلمانان و غيرمسلمانان، علاوه بر اجراي حد شرعي نوشيدن مشروبات الكلي، به حبس از ۲ تا ۶ ماه نيز محكوم مي‌شود. جرم عدم مصرف مشروبات الكلي جرم عدم مصرف مشروبات الكلي شامل مواردي از قبيل: ساخت، توليد، حمل و نقل، نگهداري، خريد و فروش، هديه دادن يا فروش مشروبات الكلي است. طبق ماده 702 قانون مجازات اسلامي كه جرايم مشروبات الكلي غير از مصرف آن را بيان مي كند: هركس مشروبات الكلي را توليد، خريد، فروش، فروش يا حمل و نقل يا نگهداري يا در دسترس قرار دهد تا 6 ماه تا يك ماه ديگر. يك سال حبس و تا 74 ضربه شلاق و همچنين پرداخت جزاي نقدي تا 5 برابر ارزش عرفي كالاي مذكور. قاچاق مشروبات الكلي قانون جرم قاچاق و ورود مشروبات الكلي به كشور سختگيرانه تر از مشروبات الكلي ساخت داخل است. در ماده 703 قانون مجازات اسلامي در اين مورد آمده است كه واردات مشروبات الكلي قاچاق محسوب و واردكننده به حبس از 6 ماه تا 5 سال و تا 74 ضربه شلاق و جزاي نقدي به ميزان 10 برابر ارزش عرف محكوم خواهد شد. . . حمل مشروبات الكلي خارجي در فرودگاه يكي از مصاديق قاچاق مشروبات الكلي است و صرف داشتن و حضور مشروب خارجي در منزل مشمول قاچاق نمي شود مگر اينكه ثابت شود همكاري با شبكه قاچاق است. اثبات جرم مشروبات الكلي اثبات جرم مصرف مشروبات الكلي از طرق مختلفي مانند: اقرار، شهادت شهود و علم قاضي انجام مي شود كه هر كدام شرايط خاصي دارند. براي اينكه دادگاه اقرار متهم به مصرف مشروبات الكلي را بپذيرد، متهم بايد بالغ، عاقل و آشنا به قوانين و مجازات هاي جرم باشد. در مورد شهادت شهود، اين شهادت قابل قبول است زماني كه شاهد عاقل، بالغ و فاقد هرگونه قصد و سابقه باشد. نسبت به متهم دشمني يا كينه توزي وجود دارد.

ضرب و جرح ساختگي

۴۹ بازديد


ضرب و جرح ساختگي
صدمات ساختگي، خودزني، نزاع، درگيري و ضرب و شتم ساختگي و... از انواع آسيب ها و آسيب هاي ساختگي است كه به عنوان معضلات اجتماعي شناخته مي شود. ترويج اين گونه رفتارها كه معمولا با هدف دريافت مهريه، خسارات، هزينه هاي بيمه و تحصيل اموال نامشروع انجام مي شود، علاوه بر فريب و سوء استفاده از بيت المال، نشان دهنده فقر فرهنگي و اقتصادي در جامعه است.

مجرمان و كلاهبرداران با استفاده از اين روش نه تنها قوانين را دور مي زنند، بلكه به تشويق و ترويج اين ناهنجاري در جامعه و تضعيف امنيت و اعتماد عمومي مي پردازند.

تهاجم ساختگي از هر نوعي كه باشد آثار مخرب و بد اجتماعي دارد، زيرا در اين موارد افراد حتي براي به دست آوردن پول به خود يا ديگران آسيب مي رسانند و در واقع با انجام اين رفتار، خشونت طلب مي شوند.
صدمه ساختگي را مي توان از راه هاي مختلفي متوجه شد، مثلاً در مواردي دعوا مي شود و افراد آسيب مي بينند، اما بعد از دعوا، فرد با آسيب رساندن به خود و تقاضاي انتقام، يا پس از اعلام قبلي دعوا، جراحت خود را افزايش مي دهد. صدمات ناشي از نزاع اخير و يا با استفاده از روش هاي متقلبانه ديگر با ايجاد جراحتي كاملا ساختگي و بدون نزاع و درگيري و يا تركيبي از جراحات و جراحات مي خواهد «مدعي نزاع» باشد. واقعي و غير واقعي براي دريافت خسارت بيمه، مهريه يا دريافت وجه اقدام كنيد.

برخي از كلاهبرداران با ايجاد جراحات ساختگي به خود يا ديگران و ادعاي مجروح شدن در دعوا به پزشكي قانوني مراجعه مي كنند و از افراد ديگر شكايت مي كنند.

اما مراكز پزشكي قانوني با استفاده از كارشناسان و متخصصان و روش هاي خاص خود مي توانند ادعاي فرد و صدمات وارده را به دقت بررسي كنند و در نهايت نظر پزشكي قانوني در مراجع قضايي مبناي مهمي در تشخيص جرم و جنايت است. صدور حكم اما باز هم اين گونه جرائم توسط افراد متخلف و كلاهبردار با تلاش براي اغفال و احتمال اشتباه توسط پزشكي قانوني صورت مي گيرد لذا همچنان نيازمند برخورد و برخورد قانوني با اين رفتارها است.

روش هاي مختلف آسيب ساختگي
كساني كه با جراحات ساختگي و به قصد كلاهبرداري به مراكز پزشكي قانوني مراجعه مي كنند از چند روش استفاده مي كنند كه در زير به آنها اشاره مي شود:

كساني كه هيچ آسيب جسمي ندارند و فقط وانمود مي كنند كه مجروح هستند. اين افراد براي اثبات ادعاي خود مدارك بيمارستاني و پزشكي را جعل مي كنند و مصدوميت خود را بر اثر تصادف اعلام مي كنند.
در مورد اين افراد قانون يا مرجع مربوطه مانند بيمه منحصر به مدارك ارائه شده توسط آنها نبوده و علاوه بر معاينه دقيق از كارشناسان و مشاوران مورد اعتماد و معاينات پزشكي نيز استفاده مي كند.

كساني كه جراحاتي در بدن دارند اما طبق پزشكي قانوني آن جراحت مربوط به زمان ديگري است و ربطي به دعواي ادعايي شاكي ندارد.
متخلفاني كه از طريق خودزني به بدن خود آسيب مي رسانند يا با رضايت شخصي از ديگران مي خواهند به بدن آنها آسيب برسانند، اين افراد براي پزشكي قانوني مشكلات زيادي را ايجاد مي كنند.
اين نوع صدمات با استفاده از روش هاي خاص در پزشكي قانوني تشخيص داده مي شود و با احراز جعلي بودن، متخلفان به مراجع قضايي معرفي مي شوند.
دسته ديگر افرادي هستند كه گواهي پزشكي قانوني جعل و به مراجع قانوني ارائه مي كنند. در حال حاضر با استفاده از سامانه الكترونيكي قوه قضائيه و الزام به ارسال گواهينامه به صورت ديجيتالي مي توان اين موارد را به راحتي تشخيص داد.
با بررسي ادعاي ضرب و جرح توسط افراد و شناسايي اين نوع تخلفات توسط پزشكي قانوني و شناسايي متخلفان، اين افراد تا پس از بررسي پرونده و طي مراحل قانوني با نظر مقام قضايي به مراجع قضايي معرفي مي شوند. قاضي و طبق قانون بايد با آنها برخورد شود.

اعتراض به راي پزشكي قانوني
طرفين اختلاف تا يك هفته پس از ابلاغ راي كميسيون پزشكي حق دارند نسبت به رأي صادره اعتراض كنند. معترض براي اعتراض بايد حق كميسيون پزشكي را طبق تعرفه تعيين شده پرداخت كند.

در صورتي كه با اعتراض پزشك مربوطه مجرم شناخته شود و محكوم شود، خساراتي از قبيل هزينه كميسيون پزشكي توسط معترض قابل مطالبه است.

مجازات حمله ساختگي
در قانون مجازات اسلامي حكم خاصي در مورد ضرب و جرح واهي وجود ندارد. اما با توجه به آثار ناگوار و جرايمي كه در اين حوزه رخ مي دهد، بر اساس اصل 156 قانون اساسي، قوه قضائيه بايد تدابير و سياست هاي مناسبي را براي مبارزه و مقابله با اين نوع رفتارها اتخاذ كند.

بهترين وكيل براي خيانت در امانت

۵۰ بازديد

بهترين وكيل براي خيانت در امانت

تفاوت خيانت در امانت با سرقت و كلاهبرداري در اين است كه در سرقت، مرتكب مخفيانه مال ديگري را مي‌دزدد و در كلاهبرداري، در صورتي كه در خيانت در امانت، قرباني جنايت داوطلبانه قرباني جرم شود، متهم از طريق كلاهبرداري مال ديگري را به دست مي‌آورد. مالك ملك است. او خود را در اختيار متهم قرار مي دهد. علاوه بر تفاوت هايي كه جرم مذكور با سرقت و خيانت در امانت دارد، با توجه به اينكه موضوع جرايم مذكور، تصرف مال غير بدون مجوز قانوني است، جرايم مذكور مشابه يكديگر بوده و در يك جا قرار مي گيرند. طبقه بندي از ديدگاه حقوق كيفري. آنچه در مواد 673 و 674 قانون مجازات اسلامي به كار رفته اين است كه خيانت در امانت در اموال منقول و غيرمنقول محقق مي شود، زيرا در ماده 673 آمده است: هر كس مهر سفيد و سفيد امضايي را كه به او سپرده شده يا به هر طريقي كه به دست آورده است سوء استفاده كند. همچنين در ماده 674 قانون مجازات اسلامي، اموال منقول و غيرمنقول ذكر شده و تصرف در آن جرم است و مجازات آن از شش ماه تا سه سال حبس است. تصرف و استفاده از خيانت در امانت تصرف يا تصرف در مال يا اشياء شامل كليه اعمال اختياري شخص است به نحوي كه مال كه موقتاً نزد او بوده است بدون اجازه قانوني مالك مي شود. مصرف يا انفاق به اين معناست كه مدعي عليه مال مورد امانت را از بين برده يا فروخته يا آن را بخشيده يا گرو گذاشته يا در معرض خطراتي قرار داده است كه معمولاً بايد از خطرات مذكور محفوظ بماند. تغيير مالكيت در اشياء مذكور با يكي از اعمال ظاهري و مادي و حقوقي محقق مي شود. تغيير مالكيت غالباً به نحوي محقق مي شود كه در آن زمان دشوار به نظر مي رسد - زيرا متصرف مال كه به عنوان امانت و موقتاً بدون مجوز قانوني يا امور قضايي در اشياء تصرف كرده بود، ناگهان ماهيت خود را تغيير داد. تصرف و اموال مزبور را به ديگري منتقل كرده است. در اين موارد، محاكم قضايي بايد رسيدگي و تعيين كنند كه متهم چه مدت مال را به عنوان امانت نگه داشته و در چه تاريخي با سوء نيت در مال اماني تصرف كرده است. مال اماني نزد او باشد يا درخواست تسليم مال به موجب سوء نيت و تصرف او از تسليم مال به منزله مالكيت است ولي اثبات آن در محاكم بدون احتساب مشكل است. اقدامات فوق الذكر از طريق مراجع قضايي (مثلاً بيانيه) مطالبه مي شود. به نظر مي رسيد تملك اموال اماني به عنوان مالكيت ممكن است در شركت هاي سهامي نيز حاصل شود. عمل مذكور در صورتي كه توسط كارمندان دولت انجام شود جنبه اختلاس دارد اما در شركت هاي سهامي متوليان به عنوان خيانت در امانت قابل تعقيب هستند. به عنوان مثال اگر شركتي بخشي از درآمد خود را به تبليغات به نفع شركت در خارج از كشور اختصاص دهد و مديران شركت مبالغ مذكور را به نفع خود تخصيص دهند يا اينكه روساي شركت مبالغي را از صندوق دريافت كرده باشند. كمك ها و وام ها و هيچ گونه قصدي براي بازگرداندن آنها نداشته و يا اپراتورهاي شركت، فروش شخصي خود را از حساب شركت پرداخت مي كنند. تصرف در مال اماني بايد قطعي و ثبتي باشد و در صورت ابهام نمي توان آن را خيانت در امانت تلقي كرد، مثلاً تأخير در تسليم مال يا سهل انگاري در تسليم اشيا، خيانت در امانت محسوب نمي شود. اثبات سوء نيت توسط وكيل، خيانت در امانت وام گيرنده بايد با قصد سوء مالكيت مال قرض داده شده را به خود اختصاص دهد، بنابراين لازم نيست كه در تعقيب صاحب مال مورد خيانت قرار گرفته باشد و يا ضمن تخريب مال يا تغيير مالكيت آن، آن را براي خود منفعت بداند. اما از نظر مقصود مورد نظر اين است كه مال مورد امانت موقتاً بدون اشتباه در تصرف او باشد و اصيل در آن مال به گونه اي تصرف كند كه نتواند مال را مسترد كند. به صاحب آن، يا ملك در معرض خطر و تجاوز قرار گيرد. او مرتكب سهل انگاري شده است كه در نتيجه قادر به استرداد مال قرض شده به صاحب آن در موعد مقرر نيست. در صورتي كه مال مورد امانت به دليل فورس ماژور كه به اراده عامل خدشه اي وارد نشده است (آتش سوزي-سرقت-ضرر) از بين برود، از آنجايي كه نماينده نسبت به موارد مذكور سوء نيت ندارد، عمل مذكور مجرم نيست. . در صورتي كه علت سوء نيت متهم روشن و واضح نباشد، بايد به تاريخ تغيير مالكيت و تشويش دروني خود اعم از تحقيقات و عمليات مصنوعي و دفاعيات خود توجه كند و با رعايت موارد فوق. در صورت احراز اين سوء نيت، بازپرس بايد سوء نيت خود را ثابت كند. مهم نيست كه استفاده شده قادر به پرداخت بهاي اموال امانتي و خسارات ناشي از ارتكاب جرم است يا خير، حتي اگر قرباني جرم از تعقيب مجرم صرف نظر كند، موضوع علني است و متهم قابل تعقيب است. با توجه به اينكه نتيجه تحقيقات منجر به محكوميت متهم شد، دادگاه بايد دلايل سوء نيت را در هنگام صدور سند قيد كند، زيرا عنصر مذكور يكي از اركان جرم است و در صورتي كه چنين حكمي مشمول قانون نباشد. ديوان عالي كشور نقض خواهد شد.

وكيل مهريه + توقيف فوري مال و حساب

۴۴ بازديد

وكيل مهريه + توقيف فوري مال و حساب مهريه در سند رسمي آزودج قيد مي شود، يكي از مزاياي اين عمل اين است كه اين سند الزامي است. يكي از ويژگي هاي سند معتبر اين است كه امكان تنظيم سند ازدواج از طريق دفترخانه و گرفتن اجرائيه و مراجعه به دفتر براي اجراي اسناد رسمي براي اجراي آن وجود دارد. نيازي به پيگيري از طريق دادگاه نيست. بنابراين ويژگي بارز اسناد لازم الاجرا از جمله سند ازدواج اين است كه هم از طريق اداره ثبت و بدون مراجعه به دادگاه و هم از طريق مراجعه به دادگاه قانوني وصول مي شود. براي اقدام از طريق دادگاه خانواده، زن مي تواند در صورت تمايل به وكيل پايه يك دادگستري مراجعه و مشاوره حقوقي بگيرد. (در صورت سكونت در مكاني غير از محل سكونت زوج) درخواست كنيد كه دادگاه پس از طرح دعوي، زوج را به پرداخت مهريه مكلف كند. مهريه ممكن است به دو صورت باشد: در زمان مطالبه و زماني كه موجود باشد. اگر مهريه عندالمطالبه باشد زن مي تواند هر زمان كه بخواهد مهريه خود را از شوهر مطالبه كند و اين مطالبه ربطي به مال و ثروت شوهر ندارد. اما اگر مهريه مقرون به صرفه باشد، دريافت مهريه مشروط به داشتن زوج است. يعني اگر شوهر توانايي پرداخت مهريه را نداشته باشد، زن نمي تواند آن را از او مطالبه كند و هر گاه مرد توانايي پرداخت آن را داشته باشد، زن مي تواند مهريه خود را از شوهر مطالبه كند. وكيل مهريه بيش از ۱۱۰ سكه بر اساس قانون محكوميت مالي 1377، دستگيري زوج به هر ميزان مهريه مانند ساير محكومان مالي امكان پذير بود، اما با صدور رأي وحدت رويه مبني بر امكان طرح دعواي توقيف، از اين حيث همسر تا زمان صدور حكم مصادره بازداشت نخواهد شد. و در نهايت اگر حكم به طلاق زوج داده شده باشد، مهريه به صورت اقساط پرداخت مي شود و در صورت نبود مهريه بيش از 110 سكه موجود است. البته به طور كلي اكنون رويه دادگاه ها بر اساس ادعاي زوجين در قبال معوقه در صورت اثبات خلاف آن، اقساط مهريه است. وكيل مهريه در عقود موقت و دائم مهريه در ازدواج موقت و دائم از نظر كيفيت و كميت تفاوتي ندارد. اما از نظر تأثير در شكل گيري قرارداد با هم تفاوت هايي دارند. تعيين مهريه در عقد موقت يكي از شروط صحت عقد است يعني اگر در عقد موقت مهريه معين نشده باشد عقد صحيح نيست. اما در عقد دائم تعيين مهريه در زمان عقد لازم نيست و عدم تعيين آن تأثيري در صحت عقد ندارد. بنابراين اگر با زني ازدواج كند و مهريه اي براي او تعيين نكند، عقد صحيح است. در اين موارد براي زن مهريه تعيين مي شود (معادل مهريه زنان مشابه او با همين شرايط براي او تعيين مي شود.) البته اگر قبل از دخول در عقد دائم طلاق واقع شود و براي زن مهريه تعيين نشده باشد. همسر، مهرال موتا به او اهدا مي شود. (مهرالمتعه يعني مهريه بر اساس وضعيت مالي شوهر تعيين مي شود) وكيل جهيزيه وكيل مهريه يكي از خصوصيات مهريه اين است كه زن طبق قانون تا زماني كه مهريه خود را نگيرد نمي تواند تسليم خاصي كند. البته اگر زوجه قبل از دريافت مهريه تسليم اختيار خود شود، حق حبس از او ساقط مي شود. شايان ذكر است در صورت استفاده زوجه از حق حضانت علي رغم عدم تمكين خاص، مستحق نفقه خواهد بود. انواع مهريه قابل مطالبه توسط وكيل مهريه: قبل از ورود به بحث شرايط گرفتن مهريه، دائمي يا موقت بودن عقد، پرداختن به موضوع انواع مهريه از جهات مختلف، آشنايي بيشتر با مهريه مفيد به نظر مي رسد زيرا صدور حكم به پرداخت مهريه در حق زوجه بستگي به استطاعت مال زوج دارد كه به دو قسم مي‌شود: در هنگام طلب و در خواست، و به عبارت ديگر مهريه به انواع مهرالموسمي، مهرالمثل و مهرالمطاع تقسيم مي‌شود. كه هر كدام در حدود قانون تعريف و تبيين خواهد شد. پايان طلب: از صفاتي است كه در صورت درج در سند نكاحيه به دليل اين كه مهريه تعيين شده در زمان انعقاد نكاح بين زوجين به ملكيت زن در مي آيد. زوجه مي تواند پس از آن در هر زماني از مرد تقاضاي پرداخت آن را بنمايد. . ماده 1082 قانون مدني مقرر مي دارد: نكاح صاحب زوجه بر مجرد مهر مي شود و زن مي تواند در آن هر گونه تصرف كند و در صورت عدم پرداخت، دادگاه او را مكلف به پرداخت مهر مي كند. بدون نياز به بررسي تمكن مالي زوجين براي صدور حكم. در اين نوع جهيزيه مي توان درخواست طرفدار بودن زوج را داد از خروج از منزل منع شده و پس از قطعي شدن تصميم و عدم اجراي آن از سوي زوج، درخواست بازگرداندن وي مي شود.

وكيل راي غيابي

۲۲ بازديد


وكيل راي غيابي

بر اساس ماده 303 قانون آيين دادرسي مدني مصوب 1379، حكم دادگاه حضوري است مگر اينكه خوانده يا وكيل يا قائم مقام قانوني او در هيچ يك از جلسات دادگاه حاضر نشده و كتباً دفاع نكرده و يا ابلاغ نشده باشد. در واقع خدمت رساني شده است. بودن
در ماده 364 برخي از شرايط صدور حكم غيابي در مرحله تجديدنظر به اختصار بيان شده است. در اين مقاله توضيحات لازم در مورد راي يا حكم غيابي و موضوعات مربوط توسط گروه وكلاي دادگستري ارائه شده است.
راي دادگاه به دو صورت حكم يا دستور صادر مي شود. در صورتي كه رأي دادگاه در مورد ماهيت دعوي صادر شده و قاطع باشد به آن حكم مي گويند. اما اگر تصميم دادگاه در مورد ماهيت دعوا نباشد و قطعي نباشد به آن سازش گفته مي شود.
فقط حكمي است كه به دو نوع حضوري و غيابي تقسيم مي شود، زيرا قرار هميشه حضوري صادر مي شود. چون دعوا از طرف خواهان مطرح مي شود، خواهان نمي تواند در جلسه دادگاه غايب باشد.
رسيدگي در اصطلاح حقوقي از جمله رسيدگي مرجع قضايي به درخواست خواهان به منظور صدور رأي. رسيدگي شامل انجام مجموعه اي از وظايف در مدت معين از زمان درخواست خواهان تا صدور راي دادگاه است.
با وجود شرايط، حكم غيابي هم در دادگاه بدوي و هم در دادگاه تجديدنظر قابل صدور است. طبق ماده 303 قانون مدني اسلامي. اصل بر اين است كه احكام دادگاه حاضر باشد و حكم غيابي استثناست. در اين ماده سه شرط براي صدور حكم غيابي وجود دارد كه در ادامه به شرح آنها مي پردازيم.
شرايط صدور حكم غيابيبا وجود اين شرايط، دادگاه غيابي صادر مي كند:
متهم يا وكيل او يا قائم مقام يا نماينده قانوني او در هيچ يك از جلسات دادگاه حاضر نشده اندهيچ يك از افراد مذكور در بند قبل دفاع كتبي ارائه نكرده اند.اخطاريه قانوني صادر شده است نه واقعي.شرط عدم ابلاغ اخطاريه به متهم در ق.الف.د. 1379 شمسي اضافه شد و به موجب آن در صورتي كه اخطاريه واقعاً به شخص ابلاغ شده باشد، حكم دادگاه غيابي نيست.
در اصطلاح قضايي، اخطار، يادآوري رسمي موضوع در حدود مقررات جاري است. در ماده 303 اخطاريه به معناي اخطاريه اي است كه دادخواستي به آن پيوست مي شود
البته گفته مي شود براي صدور حكم غيابي شرط چهارمي نيز وجود دارد و آن اين است كه حكم دادگاه عليه متهم صادر شده است.
لازم به ذكر است در صورتي كه در يك دعوي چند نفر از متهمين دعوي باشند و فقط يك نفر به هر نحوي در دادگاه حضور داشته باشد، حكم فقط براي آن شخص حضوري و براي بقيه متهمين دعوي حكم است. در غيبت.
شرايط حكم غيابي در مرحله تجديدنظرماده 364 ق.م. در مورد شرايط صدور حكم غيابي در مرحله تجديدنظر تصريح مي كند: در مواردي كه رأي دادگاه تجديدنظر به محكوميت متهم است و متهم يا وكيل وي در هيچ يك از دادرسي حضور نداشته و تشكيل نشده است. لايحه دفاعيه يا اعتراض، رأي دادگاه تجديدنظر ظرف 20 روز پس از ابلاغ واقعي به متهم يا وكيل وي قابل اعتراض و رسيدگي در همان دادگاه تجديدنظر است، رأي صادره قطعي است.
   اگرچه قانونگذار در اين ماده به صراحت از حكم غيبت استفاده نكرده است، اما شرايط مذكور مربوط به حكم غيبت در اين مرحله است. بنابراين صدور حكم غيابي در صلاحيت دادگاه تجديدنظر است.
هنگامي كه حكم غيابي به خوانده صادر مي شود، حق اعتراض دارد كه فرجام ناميده مي شود. اين حق اعتراض فقط براي احكام غيابي وجود دارد و احكام حضور يا قرارهاي صادره قابل تجديدنظرخواهي نيست.
در اين صورت محكوم له غايب مي تواند به دادگاه صادركننده حكم غيابي تقديم كند. در اصطلاح حقوقي به اين دعوا، دعواي انحراف گفته مي شود.
مهلت قانوني درخواست تجديدنظر براي افراد مقيم ايران 20 روز از تاريخ ابلاغ واقعي و براي افراد مقيم خارج از كشور 2 ماه از تاريخ ابلاغ واقعي مي باشد. در صورتي كه خوانده در اين مهلت تعيين شده اعتراض نكند، حق تجديدنظر وي از بين خواهد رفت.
با صدور راي دادگاه مبني بر پذيرش دادخواست تجديدنظر به دليل وجود عذر موجه قانوني، اجراي حكم متوقف مي شود تا متهم با ارائه دليل از حق خود دفاع كند.

جرم خيانت در امانت چيست؟

۳۰ بازديد

جرم خيانت در امانت چيست؟ جرم خيانت در امانت چيست؟ كلمه «امانت» از صفات تعالي انسان است كه در مقابل صفت منفور خيانت است. امانت داري عمل پسنديده و قابل تحسيني است، اما نه تنها عمل پسنديده محسوب مي شود، بلكه اگر فردي خلاف آن را انجام دهد، به اين معناست كه مرتكب جرم شده و طبق قانون مجازات اسلامي قابل مجازات است. مجازات است. جهت درك كامل جرم خيانت در امانت مطالبي در ذيل اعلام مي گردد اميد است با مطالعه آن به تمامي سوالات اين جرم كه يكي از مصاديق بارز جرايم عليه مال و مالكيت مي باشد بيابيد. خيانت در امانت يكي از جرايم مهم حقوقي است كه مصاديق مختلفي دارد. در واقع براي آشنايي با جرم خيانت در امانت لازم است به تعريف قانوني اين جرم در ماده 674 قانون مجازات اسلامي در قسمت مجازات ها مراجعه شود. شايد براي شما هم پيش آمده باشد كه پولي را به شخصي بسپاريد، اما وقتي آن را پس گرفتيد، آن شخص از پس دادن آن به شما امتناع مي كند و آن را تصاحب مي كند يا عمداً آن را هدر مي دهد. در اين صورت جرم خيانت در امانت محقق شده است. به عبارت ديگر، جرم خيانت در امانت به معناي استفاده، تصرف، اتلاف يا تلف عمدي مالي است كه به امانت سپرده شده و قرار بوده به مالك مسترد شود، اما شخصي به قصد اضرار به مالك يا اصلي. متصرف مال را به او مسترد نمي كند. در جرم خيانت در امانت توجه به اين نكته مهم و ضروري است كه شخص با ميل باطني و رضايت كامل، مال خود را به شخص مورد نظر بسپارد. بنابراين اگر مرتكب با كلاهبرداري از شخص مورد نظر پولي به دست آورد، اين جرم كلاهبرداري است. ذكر اين نكته مهم و ضروري به نظر مي رسد كه در رويه قضايي امكان تعقيب مستاجر به جرم خيانت در امانت وجود ندارد مگر در موردي كه در زمان اجاره ملك يا آپارتمان اشياء داخل آپارتمان به همچنين به مستاجر سپرده شده است، در اين صورت و در صورت تصرف يا تلف مال، مستأجر به دليل خيانت در امانت قابل تعقيب است. دادگاه صالح براي رسيدگي به خيانت در امانت رسيدگي به جرم خيانت در امانت در صلاحيت دادگاه كيفري دوم است. به طور كلي رسيدگي و طرح شكايت به جرم خيانت در امانت با طرح شكايت به دادگاه صالح انجام مي شود. توجه داشته باشيد كه طرح شكايت به دادسرا امري كاملا تخصصي است و با توجه به اينكه اولين گام براي طرح شكايت، طرح شكايت به دادسرا مي باشد و مستلزم ارائه مدارك محكمه پسند است، توصيه مي شود براي جرم خيانت در امانت شكايت كنيد. با يك وكيل حرفه اي و كاربلد كيفري مشورت كنيد. گاهي ممكن ميباشد به اسم متهم به خيانت در امانت به دادسرا احضار بشويد. در اين مورد با توجه به عدم آگاهي عموم از تشريفات لازم براي رسيدگي به جرم خيانت در امانت، توصيه مي شود براي جلوگيري از تضييع حقوق خود با وكيل مشورت كنيد. حضور وكيل كيفري مجرب در رسيدگي به پرونده خيانت در امانت در دادگاه نيز مي تواند بسيار موثر باشد. در واقع در جرم خيانت در امانت مانند ساير جرايم قابل مجازات مؤسسات و جرايم اختصاري و تشديد پيش بيني شده است كه وكيل متخصص در امور كيفري مي تواند راهنماي شما در اين امر باشد و تمام تلاش خود را براي مطالبه گمشده شما به كار گيرد. حقوق. براي استفاده خيانت در امانت نوعي رفتار مجرمانه است كه قانونگذار در مواد 673 و 674 قانون مجازات اسلامي تعريف كرده است و در اصطلاح خيانت در امانت به اين معناست كه شخصي آن را تصاحب، تخريب، مفقود يا استفاده از آن با نيت بد. عليرغم اينكه متعهد شده است مال اماني را به سپرده گذار سند بزند يا در محدوده خاصي از آن استفاده كند. شرايط ايجاد كننده جرم خيانت در امانت 1) مال مورد خيانت بايد مال باشد يا حداقل وسيله تحصيل مال باشد 2) ملك مذكور بايد از طرف مالك يا متصرف قانوني به امين سپرده شود 3) بين خيانت در امانت و ضرر به شاكي رابطه سببيت وجود دارد. 4) امانت از طرف مالك يا متصرف قانوني به امين بايد واقع شده باشد. اركان جرم خيانت در امانت براي تحقق هر جرمي احراز سه ركن لازم است به طوري كه اگر حتي يكي از آن اركان محقق نشد، جرم مذكور محقق نشده است. در ادامه محقق خواهد شد، عناصر تشكيل دهنده آن را آماده كرده و توضيح مختصري در مورد آن خواهيم داد 1) ركن قانوني جرم خيانت در امانت ماده 674 قانون مجازات اسلامي مصوب 1375 به بررسي ركن قانوني جرم خيانت در امانت مي پردازد كه از مال منقول و غيرمنقول يا نوشته هايي مانند سفته، رسيد و امثال آن به عنوان اجاره يا امانت استفاده شود. يا رهن براي نمايندگي يا هر كار با يا بدون دستمزد. به كسي داده شده و از اين رو قول داده است كه اشياء مذكور مسترد مي شود يا براي كار خاصي استفاده مي شود و صاحب آن اشياء به ضرر صاحب يا متصرف آنها استفاده مي كند يا آنها را از بين مي برد يا تلف مي كند. حبس از 6 ماه تا 3سال محكوم ميشود 2) عنصر مادي جرم خيانت در امانت به دو صورت رفتار بدني و شرايط وقوع جرم قابل بررسي است. رفتار فيزيكي شامل الف) استفاده غيرقانوني يا غير متعارف از مال اماني با نيت بد ب) تملك مال اماني يا عدم استرداد اموال اماني يا اجاره دادن آن يا به هر نحوي به ديگري ج) اتلاف مال اماني د) از دست دادن مال اماني مثلاً شخص عمداً از حفظ مال امانت كوتاهي مي كند و اين بي توجهي منجر به تلف شدن مال مي شود.

وكيل مجتمع ويژه امور اقتصادي

۲۹ بازديد

وكيل مجتمع ويژه امور اقتصادي

صلاحيت و رسيدگي مجتمع تخصصي رسيدگي به جرايم قضايي در صورتي كه اشخاص مذكور در ماده 307 قانون آيين دادرسي مدني مستشار وزرا، بالاترين مقام سازمان ها، شركت ها و مؤسسات، مؤسسات عمومي غيردولتي، مديران، مؤسسات خصوصي باشند. ادارات و مؤسسات، مؤسسات غيردولتي، رؤساي دانشگاه ها، هيأت رئيسه دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي، شهرداران، فرمانداران و سرپرستان هر يك از اين سمت ها كه به اتهام آنها در دادسرا و دادگاه هاي مجتمع قضايي رسيدگي مي شود. و جرايم اقتصادي و پرونده هاي مربوط به جرايم اقتصادي بدون رعايت مرجع معين. در صورتي كه كمتر از حد نصاب مورد نظر باشد در اين مقاله با توجه به حساسيت و اهميت موضوع و پيشنهاد دادستان مجتمع قضايي امور اقتصادي در اين مجتمع بررسي مي شود. در تعدد جرم موضوع ماده يا ارتكاب آن به صورت سازماندهي شده است كه عبارت است از مجموع ارزش اموال موضوع جرايم ارتكابي. نتيجه آنها معيارهاي تحقيق در مجموعه است و جرايم سازمان يافته جرمي است كه توسط گروه و رهبري يك مجرم انجام مي شود.
جرايمي كه عليه فعاليت هاي اقتصادي ارتكاب مي يابد، اين نوع جرايم به چند نوع تقسيم مي شوند كه از اين نظر يك سري قوانين توسط دولت براي تنظيم يا انجام انواع فعاليت هاي اقتصادي وضع مي شود و نهادها، سازمان ها و بنگاه هاي اقتصادي بايد وارد شوند. چرخه اقتصادي پيروي از يك سري قوانين و چارچوب است. به همين دليل بايد اين را در نظر داشته باشيد.
جرايم اقتصادي انواع مختلفي دارد. دسته اول فعاليت هاي اقتصادي اساساً غيرقانوني و نامشروع است. مانند شرط بندي و قمار، اما دسته دوم جرايم اقتصادي جرايمي هستند كه براي تحميل سود به منظور انجام فعاليت هاي اقتصادي كه پس از تأسيس قانوني شركت هاي اقتصادي اتفاق مي افتد، استفاده مي شود. اما دسته دوم جرايم مانند سوء استفاده از وجوه مصرفي در تشكل هاي اقتصادي از جمله فعاليت هايي كه موجب آسيب به شبكه هاي اقتصادي مي شود و سوء استفاده از يك سري شبكه ها و وجوهي كه به عنوان وام به شركت ها داده شده است. از جمله اقدامات عليه كارگران مي توان به عدم پرداخت دستمزد و بيمه كارگران، نقض حقوق مصرف كننده، افزايش بي حساب كالاها و كالاها، جرايم زيست محيطي و... اشاره كرد.
هدف از تشكيل مجتمع قضايي چيست؟ گروه‌هاي قضايي امور اقتصادي به دليل پيشگيري از جرائم اقتصادي و حمايت از سرمايه‌گذاراني كه براي توسعه اقتصاد كشور تلاش مي‌كنند، وظيفه قوه قضائيه را در مسائل و امور اقتصادي بهينه مي‌كنند. دومين سياست كيفري مناسب و بازدارنده، تهيه سيستم هاي اطلاعاتي كافي براي مبارزه و برخورد با جرايم فساد اداري، رسيدگي، رسيدگي، صدور حكم، اجراي آيين دادرسي كيفري و موارد مذكور در تبصره ماده 566 و كليه موارد است. دستورالعمل ها و اهداف تشكيل مجتمع تخصصي امور اقتصادي.در مجتمع هاي تخصصي از جمله مجتمع تخصصي جرايم اقتصادي، راي هيچكس در رسيدگي قابل قبول نيست. مجتمع هاي قضايي امور اقتصادي اين مزيت را دارند كه قاضي به اين موضوع تسلط دارد و چندين پله بالاتر از قاضي است كه ممكن است اطلاعاتي نداشته باشد و بتواند در پرونده مفيد واقع شود. است و نه در زمان كوتاه تري و به پرونده رسيدگي مي شود. البته آنچه در اين زمينه حائز اهميت است اين است كه در اين مجتمع از وكيل ويژه رسيدگي به جرايم اقتصادي كه نسبت به ساير وكلا تخصص بيشتري دارد استفاده مي شود. قاضي اين مجموعه وكلا نيز بايد در زمينه جرايم اقتصادي داراي تخصص ويژه باشد.حوزه فعاليت مجتمع ويژه جرائم اقتصادي جرايم مربوط به فصل ششم قانون بازار بورس و اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است و تحصيل و تحصيل ثروت از طريق قاچاق غيرقانوني كالا و ارز يكي از جرايم است. كه به صورت غيرقانوني انجام مي شود. تصرف غيرقانوني در اموال عمومي دولت و رفع غيرقانوني اخلال در نظام اقتصادي و همچنين اخلال در بورس و نظام اوراق بهادار، جرايم مالياتي، جرايم گمركي و جرائمي كه در گمرك اتفاق مي‌افتد و براي ترخيص كالا صادر مي‌شود، كه رشوه خواري است. يكي از جرايم است كه برخورد با جرايم اقتصادي غيرقانوني است.پولشويي، تعدد و تعدد مقامات دولتي به اموال عمومي، گرفتن رشوه در معاملات خارجي، تباني در معاملات دولتي و دخالت وزرا، نمايندگان مجلس و كارمندان در معاملات دولتي و اعمال نفوذ بر خلاف حق مقررات قانوني تحصيل مال توسط موجر، اختلاس رشوه دادن و گرفتن رشوه در موارد تخصصي امور اقتصادي.

شرط تنظيم سند خودرو چيست؟

۱۹ بازديد

همانطور كه مي دانيد يكي از معتبرترين و قاطع ترين دلايل براي اثبات مالكيت هر نوع مالي، سند مالكيت آن است. طبق ماده 338 قانون مدني، به محض اينكه بيع بين خريدار و بايع واقع شد، خريدار مالك مبيع و بايع مالك ثمن مبيع مي‌شود و در صورتي كه يكي از طرفين معامله شود. به تعهدات خود عمل نمي كند، طرف مقابل مي تواند عليه او اقامه دعوي كند و او را ملزم به انجام تعهدات قراردادي خود كند. به جرات مي توان گفت يكي از پرتكرارترين دعاوي مطرح شده در مراجع قضايي مربوط به الزام به تنظيم سند خودرو است. وقتي خودرويي بر اساس سندي بين فروشنده و خريدار منعقد مي شود، فروشنده موظف است سند خودرو را به نام فروشنده تنظيم كند. اما در بسياري از موارد فروشنده يا مالك خودرو از تنظيم سند خودرو به نام خريدار خودداري مي كنند. در اين صورت است كه خريدار مي تواند براي الزام فروشنده به تنظيم سند خودرو به مراجع قضايي مراجعه كند. در ادامه به نحوه درخواست الزام به تنظيم سند خودرو، مرجع صالح قضايي براي رسيدگي، نمونه دادخواست الزام به تنظيم سند خودرو و هر آنچه كه مربوط به اين موضوع است مي پردازيم، پس با ما همراه باشيد. خريدار خودرو در چه شرايطي مي تواند دعواي الزام به تنظيم سند را مطرح كند؟ همانطور كه گفته شد گاهي فروشنده يا مالك خودرو از انجام تعهدات قراردادي خودداري مي كند و سند خودرو را به نام خريدار نمي گذارد. در اين صورت است كه خريدار مي تواند دادخواستي مبني بر الزام تنظيم سند اقامه كند، اما خوب است بدانيد كه براي طرح چنين دعوي، وجود شرايطي ضروري است كه در ادامه به آن مي پردازيم. يكي از شرايط مهمي كه طي آن خريدار مي تواند ادعاي فوق را مطرح كند اين است كه بين خريدار و فروشنده اظهارنامه منعقد شده باشد. همچنين لازم است تاريخ تنظيم سند خودرو در قرارداد قيد شود و علاوه بر آن خريدار گواهي مبني بر عدم الزام فروشنده به حضور در دفاتر اسناد رسمي جهت تنظيم الزامي است. سند وسيله نقليه جهت اقامه دعوي و مراجعه به مراجع ذيصلاح قضايي. نحوه طرح دعوي مستلزم تنظيم سند براي اقامه دعوي الزام به تنظيم سند لازم است خريدار در خصوص الزام به تنظيم سند توسط فروشنده يا مالك خودرو و همچنين ارائه درخواست به دادگاه دادخواست تقديم نمايد. ممنوعيت نقل و انتقال خودرو به همراه كليه خسارات قانوني كه به وي وارد شده است. شايان ذكر است براي طرح چنين دعوي بايد هزينه هاي حقوقي بر اساس مبلغ خواسته پرداخت شود. لازم به يادآوري است كه معمولاً براي ثبت هرگونه ادعايي در مراجع قضايي بايد در سامانه ثنا ثبت نام كرده و براي تنظيم و ثبت دادخواست به يكي از دفاتر خدمات قضايي محل مراجعه كنيد. مرجع قضايي صالح براي رسيدگي يكي از موضوعات مهم در طرح هر نوع دعوي در مراجع قضايي، انتخاب مرجع صالح قضايي براي رسيدگي به آن است. براي طرح دعوي الزام به تنظيم سند خودرو از آنجايي كه مال منقول است مراجعه به دادگاه عمومي حقوقي محل سكونت خوانده يعني همان دادگاه محل اقامت فروشنده يا مالك خودرو الزامي است. يا محل انعقاد قرارداد. البته لازم به ذكر است كه در موارد نادري كه قيمت خودرو كمتر از 20 ميليون تومان است مي توانيد به شوراي حل اختلاف نيز مراجعه كنيد. هزينه دادرسي بد نيست بدانيد كه هزينه دادرسي در دعاوي اموال منقول بر اساس مبلغ درخواستي شاكي مي باشد. به اين صورت كه اگر مبلغ مطالبه شده تا سقف 20 ميليون تومان باشد، دو و نيم درصد آن حق الزحمه قانوني است و اگر مقدار مطالبه بيش از اين مقدار باشد كه معمولاً يكسان است، سه و يك نيم درصد از آن هزينه قانوني است. منظور از تامين تقاضا چيست؟ همانطور كه گفته شد براي ادعاي الزام به تنظيم سند وسيله نقليه لازم است كه شما نيز تقاضاي تامين خواسته را داشته باشيد. حال ممكن است براي شما اين سوال پيش بيايد كه منظور از عرضه تقاضا چيست؟ فروشنده يا مالك خودرو ممكن است قبل از ثبت سند خودرو به نام شما، خودرو را به نام شخص ديگري انتقال دهد يا خودرو را به نام شخص ديگري انتقال دهد! براي جلوگيري از چنين اقدامي بهتر است تقاضاي تامين شود. اگر تاريخ دقيق سند رسمي در قرارداد قيد نشده باشد تكليف چيست؟ همانطور كه گفته شد بهتر است در قرارداد فروش خودرو تاريخ مشخصي براي تنظيم سند رسمي قيد شده باشد. خودروي الكترونيكي يا حضور طرفين در دفاتر اسناد رسمي. حال اگر چنين تاريخي در قرارداد قيد نشده باشد تكليف چيست؟ در اين صورت مي توانيد حضور فروشنده را به وي اعلام و سند رسمي تنظيم كنيد و در صورت استنكاف فروشنده از وي شكايت كنيد